يکشنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴
اقتصاد روز

سرمقاله شرق/ عمومی‌سازی علم؛ روشنفکری جدید در ایران

سرمقاله شرق/ عمومی‌سازی علم؛ روشنفکری جدید در ایران
ایران پرسمان - شرق / «عمومی‌سازی علم؛ روشنفکری جدید در ایران» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم کیومرث اشتریان است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: در مسئله حذف ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - شرق / «عمومی‌سازی علم؛ روشنفکری جدید در ایران» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم کیومرث اشتریان است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
در مسئله حذف نیروهای کارآمد و انزوای اجتماعی نیروهای مستعد سخن بسیار گفته‌ایم. یک راه‌حل مدنی ایجاد فضای گفتمانی توسط همین نیروهای محذوف از طریق عمومی‌سازی علم و «روشنفکری علمی» است. فهم و تنقیح این پدیده و گسترش پروژه‌ای اجتماعی مبتنی بر آن برای ایران امروز ضروری است؛ به‌ویژه از آن رو که ترویج خرافات نیز در عصر ارتباطات جان تازه‌ای گرفته است. اگر دیرزمانی روشنفکری به غرزدن‌های مبهم سرگرم بوده است، امروزه اما با ارتقای سواد علمی، نوع جدیدی از روشنفکری می‌تواند بروز و ظهور یابد که روشنفکریِ معطوف به علم و عمل است.
اگر «روشنفکری سنتی» در حاشیه‌ای از برج عاج شعر و ادبیات نشسته بود، امروزه «روشنفکری علمی» از حصار ادبیات خارج شده است و می‌تواند با پشتوانه‌ای از علوم گوناگون و رویکردی از علم و عمل به نیازهای جامعه متصل باشد و با راه‌حل‌های برگرفته از علوم به گره‌گشایی سیاستی-سیاسی بپردازد. مهم‌ترین ابزار «روشنفکری علمی» نه واردشدن به قدرت بلکه تولید گفتمان عمومی علمی و گسترش آن در سطح جامعه است به گونه‌ای که نیروی فکری جدیدی پدید آورد تا سازه‌های نظام سیاسی را به انطباق با گفتمان علمی وادار کند.
بازار
شاید ایران بتواند یک نمونه استثنایی در روشنفکری علمی باشد چراکه در 40 سال اخیر نیروی اجتماعی بزرگی از تحصیل‌کردگان دانشگاهی در آن پدید آمده است. هرچند این نیروی اجتماعی هنوز به آن درجه از خودآگاهی اجتماعی برای تشکیلات سیاسی نائل نیامده است و تبحر لازم را نیز در روش‌شناسی اجتماعی‌سازی علم ندارد. تجلی «روشنفکری علمی» در حوزه فعالیت‌های محیط‌زیستی، پژوهشگری علوم اجتماعی-سیاسی و کارآفرینی فناوری‌های نوین بارز است. نمونه‌های ایرانیان مقیم خارج که کسب‌وکارهای موفقی در فناوری‌های نوین داشته‌اند، از این حیث مثال‌زدنی است که اخیرا گرایش‌های سیاسی روشنی از خود بروز داده‌اند؛ هرچند به دلیل ضعف بینش سیاسی بعضا خود را در شکل و شمایل حمایت از الیگارشی پادشاهی نشان داده‌اند. طبقه جدید «روشنفکری علمی» از قضا به منابع ثروت حاصل از فناوری‌های نوین دست یازیده و طرح جهان ریخته و جهل و خرافه را از غربال دانش بیخته است.
نحوه ثروت‌اندوزی آنان قابل تأمل است: از طریق مکانیسم‌های تأمین مالی خُرد به توده اتصال یافته‌اند که نقص دوگانه روشنفکری سنتی را جبران کرده است؛ یعنی از سویی ثروتمند و از سوی دیگر به توده‌های مردمان متصل است. علم با عمل اجتماعی انباز می‌شود و شرف از «علم-ثروتی» حاصل شود که گره از کار خلق بگشاید. از حیث جامعه‌شناسی سیاسی و در تحلیل روشنفکری جدید این به معنای تحول پارادایمی در پایگاه اجتماعی روشنفکری در ایران است. روشنفکری جدید یا همان «روشنفکری علمی» از تخصص‌گرایی صِرف آکادمیک هم بریده است و خود را در گوشه حصارهای آکادمی محدود نکرده است بلکه به شکلی طبیعی با نسل دهه هشتادی-نودی ارتباطی زیربنایی از حیث «منطق فکری و ایدئولوژی دیجیتال» برقرار کرده است.
کارآفرینان دیجیتال، فعالان محیط‌زیستی و پژوهشگران علوم اجتماعی اینک قهرمانان جدیدی هستند که جای چگوارا و گلسرخی و شریعتی و... را گرفته‌اند؛ حتی بدون آنکه آثار ایدئولوژیک مدونی از خود بر جای گذاشته باشند؛ ایدئولوژی آنان با زندگی روزمره پیوند خورده است و نه با آرمان‌های یوتوپیایی. نسل‌های جدید از خدمات فناوری‌های نوین، از فعالیت‌های محیط‌زیستی و روشنگری‌های دانشمندان علوم اجتماعی بهره برده و منطق فکری آنان را به صورت ضمنی پذیرفته‌اند. در فناوری‌های نوین، جامعه‌پذیری سیاسی از طریق ابزارهای فناوری محقق شده و منطق درونی آنها در قالب «ایدئولوژی عصر دیجیتال» تا عمق جان پذیرفته شده است.
اینها همه در فرایندی طبیعی-فناورانه رخ داده است. زیر پای سنت روشنفکریِ ایدئولوژیک اعم از مذهبی و غیرمذهبی خالی شده است و در این شهر فرنگ «آتلانتیس جدید» به بیگانه‌ای گنگ در اعماق تاریخ تبدیل شده است. نسل جدید اگرچه گاه در موکب‌ها طره گیسویش به چنگ مطرب‌های سنت می‌افتد اما سررشته آهنگِ چنگِ فرهنگ را از سرپنجه «روشنفکری علمی» دریافت می‌کند و همچنان کارآفرینان عرصه نوآوری دیجیتال را با ستایش می‌نگرد. اینان بر عقب‌ماندگی آنان، که بر پوشالی از قدرت سنتی نشسته‌اند، پوزخند بیگانگی می‌زنند و بر سخنرانی‌های خرافه‌پراکنانِ دین‌فروش در فضای مجازی کامنت‌های گستاخانه و سرکشانه‌ای بر خرابات خرافات می‌زنند.
‌عمومی‌سازی علم از طریق ابزارهای فناوری دیجیتال گسترش یافته و نیازمند خودآگاهی حاملان آن و صورت‌بندی سیاسی آن است. در ایران، این زمینه به‌ویژه برای فعالان محیط‌زیستی که دانش عمومی محیط زیست را تولید می‌کنند و به صورت قهری با منازعات سیاسی پیوند خورده‌اند، بیشتر نمایان است. اینک، بیش از پیش زمینه پدیدارشدن یک حزب سیاسی-سیاستی محیط‌زیستی فراهم است. این نشانه‌ای از سیاسی‌شدن روشنفکری جدید است که در سایه عمومی‌شدن علم پدید آمده است. «روشنفکری علمی» جایگزینی مدنی برای ایجاد گفتمانی علمی در اصلاح امور و به‌کارگیری نیروهای محذوف در عرصه عمومی است.


نظرات شما