سه شنبه ۱۰ تير ۱۴۰۴
اقتصاد روز

فعال اصلاح‌طلب نوشت: گناه فریدون؟

فعال اصلاح‌طلب نوشت: گناه فریدون؟
ایران پرسمان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست احمد شیرزاد-استاد دانشگاه و فعال سیاسی| من یک «فیزیک‌پیشه» هستم. ما به خودمان ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
احمد شیرزاد-استاد دانشگاه و فعال سیاسی| من یک «فیزیک‌پیشه» هستم. ما به خودمان نمی‌گوییم «فیزیک‌دان». هرچند در تمام عمر کارمان تحصیل و تدریس دانش است، به خودمان دانشمند هم نمی‌گوییم، بلکه خود را «دانش‌پیشه» به حساب می‌آوریم. تعدادی از شهدای موج اول حملات تروریستی صهیونیست‌ها در بامداد 23/3/1404 و روزهای بعد، همکاران فیزیک‌پیشه ما بودند. این فهرست حدود 13 نفر از استادان فیزیک از دانشکاه شهید بهشتی و محققان دیگر را در بر می‌گیرد. به این اعتبار، نوعی حس افسوس و انزجار مضاعف از رفتار سبعانه اسرائیلی‌ها بعضی از همکاران من را فرا گرفته است.
در تعجبم که چرا انجمن فیزیک ایران، به‌عنوان یکی از معتبرترین انجمن‌های صنفی کشور، در این زمینه هیچ موضعی نمی‌گیرد. هنوز هم دیر نشده است. بگذریم. من با برخی از این همکاران شهید، مانند دکتر فریدون عباسی زاویه فکری داشتم (خدایش رحمت کند). او دانش‌آموخته دانشگاه شیراز بود و من دانشگاه شریف. تقریبا هم‌دوره بودیم. دوستان مشترکی داشتیم، از‌جمله شهید دکتر مسعود علیمحمدی، نخستین قربانی ترور صهیونیست‌ها. خاطرم هست که در مراسم سالگرد شهید علیمحمدی، بر سر میز شام با فریدون بر سر برنامه هسته‌ای ایران کل‌کل داشتیم؛ امری که چندان غیرطبیعی نیست. اما گناه فریدون چه بود که باید آماج ترور کور اسرائیلی‌ها قرار گیرد؟ او یک بار دیگر هم از کمین ترور عوامل صهیونیست‌ها جان به در برده بود.
پیش از او و شهدای فیزیک‌پیشه اخیر، گناه امثال محسن فخری‌زاده و مسعود علیمحمدی چه بود؟ تا جایی که شنیده می‌شود، برخی یا اغلب اینها در زمان شهادت عنصر کلیدی و فعال طرح‌های هسته‌ای کشور نبودند که با زدن آنها پروژه‌ای بخوابد. به‌عنوان مثال شهید طهرانچی سال‌ها در مقام ریاست دانشگاه‌های شهید بهشتی و آزاد، فرصتی برای فعالیت در پروژه‌ها نداشت. به‌راستی گناه این جماعت مظلوم چه بود؟
قبول که دانش فنی هسته‌ای را اینها و ده‌ها و شاید صدها جوان دانش‌پیشه گمنام که دستیار یا دانشجوی اینها بودند، در ایران بومی کردند و آن را آن‌چنان گستردند که با هیچ بمب و موشکی امحاشدنی نیست. بسیار خوب، کجای این کار جرم است که سزای آن ترور باشد؟ در کدام محکمه‌ای و با کدام قانونی نام این عزیزان در فهرست مرگ قرار گرفت؟ اگر همکاری با دولت‌ها و ارتش‌ها در توسعه فناوری‌های نظامی جرم باشد، نیمی از فیزیک‌پیشگان دنیا را باید اعدام کرد! کدام محقق دانش‌پیشه‌ای را در کدام دانشگاه یا مؤسسه تحقیقاتی جهان می‌توانید پیدا کنید که از پذیرش بودجه‌های تحقیقاتی (به‌اصطلاح گرنت) از سوی دولت‌ها و نهادهای نظامی سر باز زند؟ نمی‌گویم نیست، ولی اگر باشد، بسیار اندک است.
راستش را بخواهید پروژه‌های نظامی در تمام دنیا یکی از مؤثرترین موتورهای محرکه توسعه دانش و فناوری است. جمعی از نام‌آورترین فیزیک‌دان‌های دنیا، در پروژه معروف منهتن، دنیا را با بمب هسته‌ای آشنا کردند و این قدرت جهنمی را به استکبار جهانی اهدا کردند. شاید من و شما امروز اخلاقا آنها را مذمت کنیم، اما کدام دولت یا جنبشی آنها را به مرگ محکوم کرد؟
کار صهیونیست‌ها و شخص نتانیاهو در صدور حکم ترور برای تعدادی دانش‌پیشه، ننگ بشریت است. کار اینها با داعشی‌ها یا دیگر گروه‌های تروریستی که در اتاق‌های دربسته خودشان برای این و آن حکم اعدام صادر می‌کنند، چه فرقی دارد؟ اگر در جامعه اسرائیل هیچ فرهیخته‌ای پیدا نمی‌شود که این رفتار را محکوم کند، شرم باد بر چنین جامعه‌ای!
بازار


نظرات شما