سه شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۴
سیاست روز

توصیه به پزشکیان: «اول ‌ای جان دفع شرّ موش کن»!

توصیه به پزشکیان: «اول ‌ای جان دفع شرّ موش کن»!
ایران پرسمان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست دولت از یک سو باید همبستگی ملی را تقویت کند و از جانب دیگر در دام کسانی ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
دولت از یک سو باید همبستگی ملی را تقویت کند و از جانب دیگر در دام کسانی نیفتد که می‌خواهند سطح نفوذ را به پیام‌رسان‌ها تقلیل دهند و آنچه دختر سردار شادمانی نوشته به خوبی گویاست که اشخاص مهم‌تر از ابزارها هستند.
 مهرداد خدیر| تقارن 15 تیر با عاشورای حسینی و تبعات جنگ 12 روزه اسرائیل با ایران (‌23 خرداد تا سوم تیرماه) سبب شد عملاً به سال‌گرد انتخابات غیرمنتظره ریاست‌جمهوری در نیمۀ تیر پرداخته نشود. 
حساب صداوسیما جداست که طبعاً علاقه‌ای به این مناسبت ندارد تا برنامه‌هایی تدارک ببیند و مشخصاً رئیس‌جمهور پزشکیان را دعوت کند اگرچه بعید است خود او در فضای کنونی حوصلۀ این یادآوری را داشته باشد. 
با این همه جا دارد به یاد آوریم سال گذشته در دو انتخابات پیاپی 8 و 15 تیر 1403 مسعود پزشکیان نامزد اختصاصی اصلاح‌طلبان - که در نهایت شگفتی و البته با تدبیر مقام رهبری برای تغییر فضای سیاسی کشور از غربال شورای نگهبان عبور کرده بود - پیروز شد و نتیجۀ نیمۀ تیر پارسال به معنی انتخاب قطعی او به ریاست‌جمهوری بود و اکنون یک سال است که او را به عنوان نهمین رئیس‌جمهوری ایران می‌شناسیم؛ هرچند که از 12 مرداد 1403 رسمیت یافت.
در فضای کنونی نمی‌خواهیم سراغ تاریخی برویم که اگرچه نزدیک است ولی انگار از آن دور شده‌ایم چراکه در روزهای جنگ 12 روزۀ اخیر هم اقتدارگرایانِ حامی رقیب پزشکیان (سعید جلیلی) و هم براندازانِ مخالف شرکت در انتخابات طعنه می‌زدند - و هنوز هم ادامه می‌دهند- که مگر نمی‌گفتید که اگر فلانی بیاید جنگ می‌شود و دیگری مانع جنگ خواهد شد؛ پس چرا جنگ درگرفت؟!
واقعیت این است که پزشکیان تمام تلاش خود را به کار بست تا درگیر جنگ نشویم کما اینکه مجموعۀ نظام را قانع کرد به‌رغم مخالفت اولیه با آمریکا ولو به صورت غیر مستقیم مذاکره کنیم.
درست است که در میانۀ مذاکرات و دو روز قبل از دور ششم گفت‌و‌گوهای عباس عراقچی با استیو ویتکاف در عمان، اسرائیل ناگهان به ایران حمله کرد اما تصور کنید این حمله با رد مذاکرات و در فضای نفی کامل انجام شده بود. آیا در داخل و خارج نمی‌گفتند اگر مذاکره می‌شد جنگ درنمی‌گرفت و خودشان دست رد به سینۀ پیشنهاد آمریکا زدند؟
علاوه بر اینها رئیس‌جمهوری، رئیس شورای عالی امنیت ملی است و از این رو هم می‌توان تصور کرد در غیاب پزشکیان و حضور دیگری بر مسند ریاست‌جمهوری و به تبع آن ریاست این شورا چه ترکیبی داشت. یا در این حالت با پیشنهاد آتش‌بس و میانجی‌گری ترامپ که خود نیز به ایران هجوم آورده بود چگونه برخورد می‌شد.
دوران یک‌ساله مسعود پزشکیان از پرآشوب‌ترین ادوار تاریخ معاصر - و نه‌تنها جمهوری اسلامی- بوده است و گزاف نیست اگر گفته شود او در این مدت به جای اصرار بر دیده شدن در اصطلاح فوتبالی‌ها در حال بازی بدون توپ و جاگیری‌های مناسب و موقعیت‌شناسی و کاهش تنش بوده است.
مهم‌ترین اقدام اجتماعی و عمومی رئیس‌جمهور پزشکیان در این یک سال تن ندادن به قانون حجاب و عفاف بوده که می‌توانست جامعۀ ایران را درگیر دور دیگری از تنش و حتی شدید‌تر از 1401 کند و بی‌شک در آن صورت هرگز شاهد انسجام و همبستگی ملی از جنس این 12 روز نمی‌بودیم.
در اینکه روند انتصابات مدیران به کندی صورت پذیرفته و وعده‌های بر زمین‌مانده کم نیست و جدا شدن چهره‌ای چون محمدجواد ظریف از دولت اسف‌بار بود تردیدی نیست ولی حالا که جنگی فراگیر و 12 روزه را پشت سر گذاشته‌ایم روشن‌تر شده که ملاحظات پزشکیان می‌توانسته با توجه به همین احتمال بوده باشد.
با باور ماورایی همان استخارۀ ساعاتی بعد از تحلیف و در آستانۀ تحویل گرفتن دفتر رئیس‌جمهوری نشان داد چه در انتظار اوست کما اینکه همان نیمه‌شب اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و میهمان ویژه مراسم سوگند ریاست‌جمهوری را در شمال تهران هدف ترور قرار دادند تا پزشکیان بداند موساد چگونه تا عمق دستگاه‌های امنیتی ما نفوذ کرده است.
محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهوری گفته است ما از همان اول یک دولت جنگی را بستیم و در پی آن حوادث لبنان و سوریه نشان داد اوضاع بر وفق مراد نیست اما شاید کمتر کسی باور می‌کرد که اسرائیل و آمریکا مستقیماً به ایران هم حمله خواهند کرد.
در پاسخ به منتقدان باید گفت این سیب همچنان چرخ خواهد خورد و عجالتاً نه آرزوی براندازان، برآورده شده که اسب خود را برای بازگشت شاهزاده زین کرده و او را به فرانسه گسیل داشته بودند و نه میدان به دست رادیکال‌های داخلی افتاده که بعد از قبول آتش‌بس بر عباس عراقچی می‌تاختند که بر اساس کدام اختیار با پیشنهاد آتش‌بس موافقت کرده و با پیام دو روز بعد رهبری دایر بر اعلام پیروزی دهان‌ آنان بسته شد.
در نخستین سال‌گرد انتخاب پزشکیان به ریاست‌جمهوری حضور اکنونِ او را اتفاقاً می‌توان مغتنم‌تر دانست و به یاد آورد که بسیار بعید بود در غیاب او چنین همبستگی‌ای در می‌گرفت اگرچه پیداست پای وطن در میان بود و نمی‌خواهیم به شخص فروکاهیم.
فراموش نکنیم اگر چه در این 12 روز کمتر از او شنیدیم ولی آنکه به این سو و آن سو سفر می‌کند وزیر خارجۀ اوست و دولتی که در 12روز نگذاشت اولیات از مردم مضایقه شود دولت او.
مهم‌ترین کوتاهی رئیس‌جمهوری در این مدت شاید تن دادن به صداوسیما باشد که حالا به خاطر حملۀ اسرائیل خود را در قلعه‌ای دور از انتقاد تصور می‌کنند ولی از همان موضع رئیس شورای عالی امنیت ملی باید بر این رسانه لگام زند و دور را از تندروهایی بگیرد که برنامه‌های دولت را مختل می‌کنند چراکه شباهتی با خواست عمومی جامعه ندارد که بر دو عنصر دفاع از میهن با صلح‌طلبی تأکید دارند و با فضای شعاری میانه‌ای ندارند و دوست دارند از ایران بشنوند.
آری، نیمی از مردم ایران در انتخابات پارسال شرکت نکردند و از نیمِ باقی مانده اما اکثریت به پزشکیان رأی دادند. افزایش شمار واجدان شرایط در فاصلۀ 8 تا 15 تیر 1403 می‌تواند به حساب بیم روی کار آمدن سعید جلیلی باشد ولی با این وصف نیز باید از این حضور قدرشناسی کرد چراکه در غیر این صورت شاید اتفاقات ناگوارتر رخ می‌داد.
این توصیفات به معنی آن نیست که نباید از پزشکیان انتظاری داشت. حداقل انتظار پی‌گیری خواستی است که در نامۀ رئیس خانۀ احزاب ایران به او مطرح شده؛ درخواست عفو برای زندانیان سیاسی و در سطحی دیگر پی‌گیری دیپلماسی چراکه بدون سیاست، نگرانی‌ها باقی است و در کنار تقویت پدافند و دفاع هوایی و شناسایی جاسوسان نیاز به استمرار مذاکره و دیپلماسی همچنان محسوس است. در فضایی عادی می‌شد به وعده‌های عمل‌شده و ناشده دربارۀ فیلترینگ و گزینش‌ها پرداخت اما اکنون مهم‌ترین انتظار دور نگاه داشتن سایۀ جنگ از میهن است تا دوباره شعله‌ور نشود.
دو ماه پیش رو هم به خاطر شمشیر داموکلس مکانیسم ماشه اروپایی ذهن پزشکیان درگیر است و از این مرحله هم باید عبور کند اما در واقع تمام یک سال گذشته را زیر شمشیر داموکلس سپری کرده است. تندروهای داخلی هر چند به ظاهر به پر‌وپای پزشکیان نمی‌پیچند اما هر اتفاقی را بهانه می‌کنند چون نمی‌خواهند رشتۀ کار دست او باشد درحالی‌که در مقام رئیس شورای عالی امنیت ملی نقش بیشتری به نسبت پیش از جنگ 12 روزه ایفا می‌کند و به همین خاطر یک روز بر او خرده می‌گیرند که چگونه آتش‌بس را پذیرفت و لابد انتظار داشتند با شعار «جنگ، جنگ تا نابودی اسرائیل» ادامه می‌دادیم یا چرا نوع مواجهه او با الهام علی‌اف رئیس‌جمهوری آذربایجان در شهر خانکندی گرم بود درحالی‌که یکی از متهمان یاری به اسرائیل است؟ اصرار مستمر رئیس‌جمهور پزشکیان بر وفاق در جنگ 12 روزه نتیجه داد و به‌رغم همه اختلافات و نارضایتی‌ها شاهد همبستگی عمیقی بودیم که اسباب شگفتی شد.
یک سال پیش با افزایش نرخ مشارکت بخشی از شکاف شدید مردم با حاکمیت که از انتخابات زمستان 98 شروع شده و در بهار 1400 به اوج رسیده بود و درپاییز 1401 به شکل اعتراضات خیابانی خود را نشان داد ترمیم شد و در جنگ 12 روزه که ایرانیان رفتاری غافل‌گیرکننده از خود بروز دادند بیش از پیش روشن شد ادامۀ سیاست خالص‌سازی می‌توانست چه تبعات زیان‌باری داشته باشد.
بدیهی است که هیچ‌یک از اینها کافی نیست و از منظر واقع بینانه‌تر جنگ12روزه نشان داد گرچه ایران توانست پیام بازدارنده خود را با ابزار موشکی و پهپادی به بازیگران منطقه و فرامنطقه‌ای منتقل کند، اما در بخش‌هایی همچون پشتیبانی‌های لجستیکی، سیستم‌های اطلاعاتی-سایبری و هماهنگی‌های استراتژیکی به جد به تقویت، یکپارچگی و به‌روزرسانی نیازمندیم.
با این اوصاف دولت از یک سو باید همبستگی ملی را تقویت کند و از جانب دیگر در دام کسانی نیفتد که می‌خواهند سطح نفوذ را به پیام‌رسان‌ها تقلیل دهند و آنچه دختر سردار شادمانی نوشته به خوبی گویاست که اشخاص مهم‌تر از ابزارها هستند.
در یک‌سالگی انتخاب مسعود پزشکیان همین که همچنان شاداب است و در آغاز دهۀ هشتم عمر از این همه مصیبت که بر سر او آوار شده خود را نباخته باید خرسند بود و از یاد نبرد تمرکز خود را بر مقابله با ناترازی‌ها گذاشته بود و حالا با دیو دیگری رو‌به‌رو شده که اگرچه فعلاً مهار شده اما هر آن می‌تواند برخیزد. بعید است این روزها رئیس‌جمهور پزشکیان حال و حوصله تورق دیوان اشعار شاعر مورد علاقۀ خود – شهریار – را داشته باشد اما چون جاسوسانی در لباس دوست تا عمق دستگاه‌های ما نفوذ کرده‌اند بد نیست سراغ مثنوی معنوی برویم و از زبان مولانا به عنوان آنی‌ترین و حیاتی‌ترین کار با او بگوییم:
اول ‌ای جان، دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم، کوش کن
ما در این انبار گندم می‌کنیم
گندم جمع آمده گم می‌کنیم
بازار


نظرات شما