ایران پرسمان - فارس / با اعلام موجودیت «جبهه نجات سوریه» از سوی اپوزیسیون لندن نشین، سردبیر روزنامه رأی الیوم به بررسی ماهیت و اهداف آن پرداخت و ظهور قریبالوقوع اپوزیسیونی واقعی برای مقابله با تجزیه سوریه را پیشبینی کرد.
دو روز پیش، 200 شخصیت برجسته سوری اعلام کردند که تشکلی با عنوان «جبهه نجات سوریه» را با هدف اتحاد اپوزیسیون، بازگرداندن مشروعیت سیاسی، ایجاد دولت دموکراتیک و حفظ تمامیت ارضی سوریه بنا نهادهاند. تقاطع اپوزیسیون و عادیسازی؟
بازار

عبدالباری عطوان سردبیر روزنامه فرامنطقهای رأی الیوم با پرداختن به این موضوع نوشت که این اعلام موجودیت همزمان شد با دیدار علنی و مستقیم در پاریس میان یک هیأت از «سوریه جدید» به ریاست اسعد الشیبانی وزیر خارجه دولت شورشیان حاکم بر دمشق و یک هیأت اسرائیلی به ریاست ران درمر وزیر امور راهبردی در دولت نتانیاهو، با میانجیگری تام باراک فرستاده ویژه آمریکا در امور سوریه و لبنان. نشستی که در آن، تنها بر ادامه گفتوگوها و ارتقاء سطح روابط تا رسیدن به عادیسازی کامل توافق شد.
4 محور مغفول در اعلام موجودیت جبهه نجات سوریه
این نویسنده سرشناس جهان عرب با اشاره به این نشست در سرمقاله خود نوشت: انتظار میرفت که بیانیه جبهه جدید اپوزیسیون سوریه برای نجات کشور که ریاست آن را ایمن الاصفهری میلیاردر سوری مقیم لندن بر عهده دارد و پس از سقوط رژیم سابق به عنوان یکی از گزینههای اصلی برای نخستوزیری سوریه جدید مطرح شد، شامل چند محور کلیدی باشد؛ چرا که این جبهه مدعی بازگرداندن مشروعیت و اصلاحات است:
1- محکومیت نشستها برای عادیسازی با رژیم اشغالگر اسرائیل توسط نظام جدید سوریه، به عنوان خیانتی به امت عرب و اسلام و خروج از سنت دیرینه مقاومت ملی سوریه در برابر اشغالگری و طرحهای آن.
2- محکومیت حملات اسرائیل به سوریه جدید و سکوت در برابر آن، تأکید بر هویت عربی _ سوری جولان و مطالبه بازپسگیری کامل آن از طریق دیپلماتیک یا نظامی؛ بهویژه پس از آنکه حملات اسرائیل به حدی رسید که کاخ ریاست جمهوری، مقر فرماندهی ارتش و وزارت دفاع سوریه را هدف قرار داد.
3- افشای پروژه آمریکایی که با حمایت از فرقهگرایی سیاسی و مذهبی، سیاست اسرائیل در تجزیه سوریه و تضعیف وحدت سرزمینی آن را در پیش گرفته است. پروژهای که سوریه را به ابزاری برای حفاظت از رژیم اشغالگر و مرزهایش تبدیل کرده، به رسمیت شناختن آن را دنبال میکند و خواهان برقراری روابط دیپلماتیک و تجاری با آن است.
4- پذیرش دعوت به آشتی ملی و تدوین قانون اساسی جدیدی که بر برابری همه شهروندان فارغ از مذهب و قومیت تأکید دارد؛ همچنین حفاظت از جان مردم، تضمین تفکیک قوا، محدودسازی اختیارات رئیسجمهور و برگزاری انتخابات آزاد و شفاف در سطح ریاستجمهوری و پارلمان را شامل شود.

اپوزیسیون منهای مقاومت، حمایت مردم را ندارد
این نویسنده برجسته جهان عرب هشدار داد که اپوزیسیونی که در برابر اشغالگری اسرائیل مقاومت نکند، خواهان آزادسازی کامل جولان نباشد و با طرحهای اسرائیلی-آمریکایی برای خلع سلاح و سلب حاکمیت جنوب سوریه مقابله نکند، نمیتواند حمایت مورد انتظار مردم سوریه را کسب کند. به باور عطوان، هر اپوزیسیونی در سوریه که واقعاً در پی بازگرداندن مشروعیت، عدالت اجتماعی، کرامت و حاکمیت ملی است، باید نخستین بند منشور خود را به تثبیت هویت عربی-سوری، مقاومت در برابر اشغالگری اسرائیل، آزادی جولان و دیگر اراضی عربی اشغالی اختصاص دهد و در مسیر فاتحان نخستین سوریه گام بردارد؛ چه در سرزمین مادری، چه در اندلس.
دلیل سکوت اپوزیسیون در قبال لغزش دمشق در مسیر عادیسازی چیست؟
وی با ابراز تعجب از سکوت فاحش بیشتر گروهها، شخصیتها و رهبران اپوزیسیون سوریه در برابر «لغزش نظام جدید حاکم بر دمشق به سوی گناه بزرگ عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر اسرائیل» این سؤال را طرح کرد: «اگر رژیم سابق سوریه چنین اقدامی را در ازای رفع محاصره، بازگرداندن جولان و دریافت کمکهای مالی عربی و بینالمللی انجام میداد، واکنش همین افراد چه بود؟».

فراتر از این، چرا سازمانها و گروههای اسلامگرای سیاسی و عقیدتی سوری و عربی در برابر روند سریع و رایگان عادیسازی روابط «سوریه جدید» با رژیم اشغالگر اسرائیل سکوت کردهاند؟ چرا در برابر واگذاریهای پیاپی بدون هیچگونه اصراری بر خروج کامل اسرائیل از اراضی اشغالی سوریه،چه قدیمی (جولان) و چه جدید (جنوب سوریهه) و خلع سلاح و سلب حاکمیت از این مناطق، هیچ واکنشی نشان نمیدهند؟ دلیل این سکوت چیست؟
دلیل سکوت اپوزیسیون در برابر فریبکاری آمریکا چیست؟
عطوان در ادامه نوشت: «آمریکا، بیشتر—اگر نگوییم همه—سازمانها و گروههای مخالف رژیم سابق سوریه را فریب داد و با همکاری ترکیه (کشور میزبان این گروهها)، آنها را کاملاً کنار گذاشت. هیچیک از این گروهها در ساختار سوریه جدید نقشی نداشتند و آمریکا ترجیح داد رهبری کشور را به هیئت تحریر الشام اسلامگرای افراطی و متحدانش واگذار کند». نکته قابلتوجه این است که هیچیک از این افراد منزویشده و کنار گذاشتهشده _ با وجود داشتن شبکههای تلویزیونی و رسانههای عمومی و خصوصی تحت اختیارشان_ تا لحظه نگارش این یادداشت، حتی یک انتقاد هم متوجه آمریکا نکردهاند.
ظهور قریبالوقوع اپوزیسیون واقعی برای مقابله با پروژههای تجزیهطلبانه
در ادامه سرمقاله رأی الیوم آمده است: «تمامی گروههای سوری _ با هر نوع باور و موضع سیاسی _ حق دارند در داخل یا خارج کشور جبهههای مخالف تشکیل دهند. شرایط کنونی سوریه برای بسیاری از این گروهها ناامیدکننده بوده است، اما اپوزیسیون واقعی سوریه که انتظار ظهور آن را داریم، برای مقابله با دو پروژه آمریکایی و صهیونیستی که هدفشان تقسیم سوریه و تجزیه کشورهای عربی و بازطراحی نقشه خاورمیانه تحت رهبری نتانیاهو است، قطعاً در راه است؛ سریعتر از آنچه واشنگتن، تلآویو و حتی دمشق تصور میکنند».
عطوان در خاتمه یادآور میشود که سوریه، سرزمین تمدن، فتوحات، رهبری و تاریخ است. مسئله فقط زمان است، نه چیز دیگر. مردان این سرزمین میلیونیاند و ژنهای عظمت، پیشتازی و وطندوستی در رگهایشان جاریست و همانطور که گفته شد: روزها سپری و سرانجام حقیقت آشکار خواهد شد».