شنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۴
سیاست روز

خطر «جعفر»ها برای دولت‌ها

خطر «جعفر»ها برای دولت‌ها
ایران پرسمان - خراسان / در فضای مناسبات رسمی سیاسی کشور که اغلب لبریز از تعارفات، القاب بزرگ و تعریف‌های حساب‌نشده است، جمله‌ کوتاه و صریح رئیس‌جمهور «جعفر! ول کن، حرفت را ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - خراسان / در فضای مناسبات رسمی سیاسی کشور که اغلب لبریز از تعارفات، القاب بزرگ و تعریف‌های حساب‌نشده است، جمله‌ کوتاه و صریح رئیس‌جمهور «جعفر! ول کن، حرفت را بزن» نه‌تنها غافلگیرکننده بود، بلکه حامل پیام‌های عمیق‌تری از یک تذکر ساده بود. پزشکیان در جریان نشست نهضت توسعه و عدالت آموزشی در زنجان، در برابر تملق علنی معاون اجرایی‌اش، محمدجعفر قائم‌پناه، نهیب زد. رفتاری که به‌سرعت به سوژه تحلیل و گفت‌وگو در محافل رسانه‌ای و سیاسی بدل شد. در ظاهر، این صراحت پزشکیان پاسخی بود به تعریف‌ و تمجیدهایی که بسیاری آن را نه از سر اعتقاد، بلکه تلاشی برای پوشاندن کارنامه‌ای مبهم در کسوت یکی از کلیدی‌ترین معاونت‌های دولت تلقی می‌کردند. اما در باطن، این واکنش را می‌توان نمونه‌ای از یک اصلاح ساختاری دانست، اصلاح در برابر فرهنگ مهلک تملق‌گویی، آن‌هم از سطح بالاترین نهاد اجرایی کشور.
عملکرد مبهم معاون اجرایی و حاشیه‌های آن
جعفر قائم‌پناه، چهره‌ای نه‌چندان شناخته‌شده برای افکار عمومی، از ابتدای دولت چهاردهم با عنوان معاون اجرایی رئیس‌جمهور بر سر کار آمد. اما به گواه گزارش‌ها، عملکردش آن‌چنان کمرنگ بوده که تحلیلگران سیاسی به‌سختی می‌توانند تصمیم یا ابتکار مهمی از او در خاطر بیاورند. مهم‌تر آن که، نام وی بیش از آن که با اجرای سیاست‌ها گره بخورد، با نفوذ پشت‌پرده و حذف نیروهای شایسته پیوند خورده است. مطابق برخی خبرهای منتشرشده، قائم‌پناه مانع از حضور چهره‌هایی چون ظریف، طیب‌نیا و آذری‌جهرمی در دولت جدید شده و با استفاده از رابطه نزدیک قدیمی‌اش با پزشکیان از زمان وزارت بهداشت در دولت اصلاحات عملاً نقش یک مشاور در سایه را ایفا کرده است. برخی حتی او را با اسفندیار رحیم‌مشایی در دولت احمدی‌نژاد مقایسه کرده‌اند، فردی که نفوذش بر تصمیمات اجرایی بیش از صلاحیت‌های حقوقی‌اش بود. با چنین پیشینه‌ای، تعجب‌آور نیست که چاپلوسی علنی قائم‌پناه نسبت به رئیس‌جمهور، بیش از آن‌که صمیمانه تلقی شود، برای ناظران تداعی‌کننده تلاش برای پوشاندن ضعف کارنامه او بود. واکنش تند و بی‌تعارف دکتر پزشکیان نشان داد که خود وی نیز از این وضعیت ناراضی است و حاضر نیست شنونده تعریف و تمجیدهای غیرضروری در جلسات رسمی باشد. این برخورد، عملاً زنگ خطری برای معاونان و اطرافیان رئیس‌جمهور بود تا بدانند دوره مماشات با عملکرد ضعیف و تملق‌گویی به سر آمده است.پیام دوم و مهم‌تر نهفته در این ماجرا، نکوهش فرهنگ تملق‌گویی در ساختار قدرت است. در سنت سیاسی ایران، متأسفانه چاپلوسی و مداهنه ریشه‌ای دیرینه دارد تا حدی که تحمل نقد را برای بسیاری از قدرتمندان دشوار کرده است. تاریخ معاصر ما مشحون از مواردی است که تمجید اغراق‌آمیز اطرافیان، زمامداران را از واقعیت دور کرده و به تصمیمات نادرست انجامیده است. از همین رو، واکنش تند رئیس‌جمهور را می‌توان تلاشی در جهت تقبیح این رویه مضر دانست، رویه‌ای که اگر مهار نشود، می‌تواند پویایی دولت و اعتماد عمومی را از بین ببرد. خوشبختانه در فرهنگ دینی و سیاسی ما الگوهای مثبتی نیز وجود دارد. به یاد بیاوریم نخستین دیدار نمایندگان مجلس اول با امام خمینی را در سال 1359، آن جا که یکی از نمایندگان (فخرالدین حجازی) شروع به تعریف غلو‌آمیز از امام کرد و بلافاصله امام در جمله‌ای تاریخی فرمودند: «من خوف آن دارم که آنچه را آقای حجازی گفتند باورم شود!»
ضرورت پالایش حلقه اول قدرت از چاپلوسان
سومین درس این رخداد آن است که گاه بزرگ‌ترین موانع اصلاح و پیشرفت، در درونی‌ترین لایه‌های قدرت لانه می‌کنند. یک مدیر ارشد نالایق یا متملق در حلقه نزدیکان رئیس‌جمهور می‌تواند چنان گلوگاهی ایجاد کند که کل روند سیاست‌گذاری را مختل سازد. در چنین شرایطی، اگر خود آن فرد از گلوگاه کنار نمی‌رود، لازم است اراده‌ای از بالا برای کنار زدن او شکل گیرد به تعبیر خودمانی: اگر کسی گلوگاه‌ها را رها نکرد، دیگری باید بقیه را از دست او رها کند. تجربه نشان داده هر زمان مدیران در پاک سازی اطرافیان متملق تعلل کرده‌اند، هزینه‌های سنگینی پرداخته‌اند. در مقابل، مسئولان دلسوزی که بی‌رودربایستی به این آفت تاخته‌اند، جلوی خسارت‌های بزرگ‌تر را گرفته‌اند. نمونه نزدیک آن را در همین اتفاق زنجان دیدیم.: رئیس‌جمهور با نهیب خود به معاونش، هم یک رفتار ناپسند را متوقف کرد و هم پیامی شفاف به سایر مدیران داد که دوران تملق‌گویی برای کسب مقام به سر آمده است. این اقدام دو نتیجه حیاتی دارد: نخست آن‌که راه برای ورود نیروهای شایسته و صاحب‌نظر باز می‌شود و تصمیم‌های مهم بر پایه کارشناسی و واقع‌بینی اتخاذ می‌گردد. دوم این که به جامعه نخبگان و عموم مردم نشان می‌دهد دولت به جای شیفته تعریف شدن، آماده شنیدن نقد و حل عملی مشکلات است.
بازار
خبرنگار: جعفر یوسفی


نظرات شما