سه شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۴
اقتصاد روز

حاکمان آسمان نبرد

حاکمان آسمان نبرد
ایران پرسمان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست جنگ روسیه و اوکراین نشان داده است که چگونه فناوری‌های در دسترس و ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
جنگ روسیه و اوکراین نشان داده است که چگونه فناوری‌های در دسترس و مقرون‌به‌صرفه، به‌ویژه پهپادها، در حال تغییر شکل جنگ مدرن هستند. پهپادها به ابزارهای اصلی تحمیل هزینه خسارت به طرف مقابل تبدیل شده‌اند و به اوکراین اجازه می‌دهند تا با کسری از هزینه سیستم‌های تسلیحاتی سنتی، خسارات بزرگی به دشمنی که از نظر مادی قوی‌تر است، وارد کند. اوکراین، برخلاف پیروزی سریعی که روسیه امیدوار به تحمیل آن بود، نشان داده است که کشورهای کوچک‌تر می‌توانند از این فناوری‌ها برای بقا، سازگاری و حتی تحمیل هزینه‌های پایدار در درازمدت استفاده کنند.
مورد جنگ روسیه و اوکراین همچنین نشان داده است که فناوری به تنهایی کافی نیست. قابلیت‌های فناوری اوکراین تنها به این دلیل موفق بوده‌اند که در شرایط توانمندسازی شده، انتخاب‌های انجام‌شده در زمان صلح و جنگ، که آنها را رقابت‌پذیر و پایدار می‌کرد، به کار گرفته شده بودند. ظرفیت مالی و صنعتی، توسعه و تجدید قوا را امکان‌پذیر کرد، انعطاف‌پذیری سازمانی چرخه‌های تدارکات را کوتاه و ساده کرد، اراده سیاسی امکان تلاش پایدار را فراهم کرد و جغرافیا به پهپادها اجازه داد تا پتانسیل خود را در میدان نبرد به نمایش بگذارند.
این ویژگی‌های غیرفنی، که اغلب با درک سنتی‌تر از جنگ مرتبط هستند، حتی در دوران پیشرفت‌های سریع فناوری نیز ضروری هستند. این مقاله فراتر از عملکرد فنی و نتایج عملیاتی، به بررسی موفقیت اوکراین می‌پردازد، نه به خاطر پهپادها و فناوری‌های نوظهور، بلکه به خاطر شرایطی که به آنها اجازه جایگزینی، نوآوری و ادغام فناوری حتی تحت فشارهای جنگ را داده است. 
موفقیت اوکراین در جنگ جاری با روسیه نشان می‌دهد که چگونه یک دولت می‌تواند نه‌تنها از خود در مقابل یک قدرت بزرگتر دفاع کند، بلکه با استفاده از فناوری‌های ارزان‌تر، به جای سیستم‌های قدیمی غیرمدرن اما کاربردی، هزینه‌هایی را نیز بر دشمن تحمیل کند. 
فقدان یک پایگاه صنعتی دفاعی مستقر- مشابه چیزی که توجه به اندازه و مقیاس توسعه در مقایسه با روسیه دیده می‌شود- برای هر دولتی در موقعیت اوکراین که تدارکات دفاعی متعارف ندارد و از سلاح هسته‌ای نیز برخوردار نیست، یک زیان محسوب می‌‌شود اما اوکراینی‌ها انعطاف‌پذیری، میهن‌پرستی و توانایی نوآوری سریع را نشان داده‌اند.
اوکراین با تمرکززدایی و استفاده از فناوری سریع‌تر و ارزان‌تر از حریف خود، توانسته است از خود دفاع کند و هزینه‌های قابل توجهی را بر روسیه تحمیل کند. این جنگ به وضوح نشان می‌دهد که یک ملت برای تحمیل هزینه‌های سنگین بر یک حریف بزرگتر، لزوماً به گران‌ترین و پیشرفته‌ترین سلاح‌ها نیاز ندارد.
استفاده اوکراین از پهپادهای در دسترس و قابل ساخت، بسیاری از مزایای سنتی روسیه در برخورداری از تانک‌ها، هواپیماها و توپخانه را خنثی کرده است. در واقع، سیستم‌های بدون سرنشین ارزان‌قیمت و ابزارهای دیجیتال، موازنه قدرت را تغییر می‌دهند و به مدافعان چابک این فرصت را می‌دهند که حتی بزرگترین ارتش‌ها را به چالش بکشند، مورد آزار و اذیت قرار دهند و هزینه‌های نامتقارنی را بر آنها تحمیل کنند.
برای مثال عملیات «تار عنکبوت» نشان داد که چگونه اوکراین فناوری ارزان‌قیمت را به یک ابزار استراتژیک اثرگذار تبدیل می‌کند. در اول ژوئن 2025، سرویس امنیتی اوکراین (SBU) حملات هماهنگ پهپادی دوربرد را علیه پنج پایگاه هوایی روسیه در پنج منطقه زمانی انجام داد و طبق گزارش‌ها از 117 کوادکوپتر Osa FPV استفاده کرد، پلتفرم‌هایی که تقریباً 600 تا 1000 دلار برای هر واحد هزینه دارند و در مجموع هزینه‌ای معادل 70000 تا 117000 دلار (بدون احتساب لجستیک، استقرار مخفی و پشتیبانی اپراتور) داشته‌اند.
مقامات آمریکایی تخمین زدند که حدود 20 هواپیمای روسیه در این حمله مورد اصابت قرار گرفته و حدود 10 فروند از آنها منهدم شده است. ادعاهای اوکراینی‌ها بیشتر بود، اما حتی آمار محافظه‌کارانه نیز نشان‌دهنده ضربه‌ای شدید به ناوگان بمب‌افکن‌های روسیه است که تقریباً 126 هواپیمای استراتژیک هستند. نکته مهم این است که این عملیات حتی با استفاده از سیستم‌های ارزان‌تر توانست خسارات قابل توجهی را وارد کند.
در مقابل، یک موشک کروز FP-5 فلامینگو اوکراینی به تنهایی برای بدنه هواپیما بین 360 تا 850 هزار دلار هزینه دارد و یک پکیج کامل تهاجمی هزینه‌اش به میلیون‌ها دلار می‌رسد. یک موشک تاماهاوک ساده برای یک هدف زمینی ثابت تقریباً 1/4 میلیون دلار هزینه دارد. این عملیات بار دیگر نشان داد که استفاده تجمعی از پهپادهای ساده، مقرون‌به‌صرفه و قابل ساخت می‌تواند خساراتی معادل حملات موشکی دقیق ایجاد کند.
البته با وجود توسعه فناوری‌های پیشرفته و در دسترس، جنگ همچنان یک رویداد اساساً انسانی است. پهپادها، نرم‌افزارها و سایر پلتفرم‌های مقرون‌به‌صرفه ممکن است ابزارهای جدیدی برای تحمیل هزینه‌ بر یک دشمن قوی‌تر فراهم کنند، اما نمی‌توانند جایگزین عزم کسانی شوند که آنها را به کار می‌اندازند، تطبیق می‌دهند و حفظ می‌کنند.
اراده سیاسی و تعهد اجتماعی همچنان پایه و اساسی است که مزیت فناوری بر آن استوار است. تصمیم دولت برای جنگیدن به‌طور خودکار به تمایل جامعه برای تحمل فداکاری‌ در یک درگیری طولانی‌مدت منجر نمی‌شود و بدون چنین حمایتی، ظرفیت بسیج منابع، نوآوری در راه‌حل‌ها و جایگزینی خسارات به سرعت کاهش می‌یابد.
نوآوری غیرنظامی، شبکه‌های داوطلبی و جوامع در سراسر کشور مستقیماً در سازگاری و مقیاس‌بندی فناوری‌های پهپادی نقش داشته‌اند و شکاف‌هایی را پر کرده‌اند که ظرفیت دولت به تنهایی نمی‌توانست آنها را پر کند. بنابراین، فناوری‌های در دسترس ممکن است شکاف قدرت مادی را کاهش دهند، اما اثربخشی آنها به اراده جمعی برای جنگیدن، تحمل خسارات و حفظ سازگاری در طول زمان بستگی دارد.
این اراده سیاسی به بسیج کل جامعه تبدیل شد که یکی از مهمترین مزایای اوکراین است. برخلاف رویکرد از بالا به پایین روسیه، مقاومت اوکراین توسط شبکه‌ای عمدتاً غیرمتمرکز از سازمان‌های مردمی و شهروندان هدایت می‌شد. در هفته‌های اولیه حمله، حدود 1700 گروه امداد محلی جدید برای پر کردن شکاف‌های حیاتی در زنجیره‌های تأمین و کمک‌های نظامی تشکیل شدند.
این بسیج نیرو نه‌تنها یک ویژگی حیاتی تلاش اوکراین، بلکه یک مزیت استراتژیک است زیرا سرعت و انعطاف‌پذیری آنها اغلب از کانال‌های رسمی دولتی پیشی می‌گرفت و تضمین می‌کرد که واحدهای خط مقدم تجهیزات حیاتی را در زمان نیاز دریافت کنند. سپس دولت این اراده را از طریق ابتکاراتی مانند «ارتش پهپادها» UNITED24 نهادینه کرد. منابع مورد نیاز برای این ارتش از کمپین‌های جمع‌آوری کمک‌های مالی تامین شد. طبق گزارش‌ها، تا سال 2023، تدارکات و تولید پهپاد 100 برابر سطح سال 2022 افزایش یافت.
بخش عمده‌ای از گفتمان پیرامون انتشار فناوری‌های نظامی مقرون‌به‌صرفه بر پتانسیل مخرب آنها تأکید دارد؛ به‌ویژه اینکه چگونه حتی ابزارهای کم‌هزینه می‌توانند هزینه‌های گزافی را بر سیستم‌های سنگین متعارف تحمیل کنند. برخلاف سیستم‌های تسلیحاتی سنتی، پهپادها عمدتاً به عنوان ابزارهایی با تمرکز بر تحمیل فرسایش بر طرف مقابل طراحی شده‌اند و به طور طبیعی نرخ تلفات بالایی دارند.
با این حال، تحمیل هزینه کمتر به قیمت هر واحد پهپاد بستگی دارد، بلکه به توانایی حفظ روند خرید، جایگزینی و ادغام آنها در مقیاس بزرگ بستگی دارد. بنابراین، ظرفیت مالی - توانایی یک دولت برای بسیج و تخصیص مؤثر منابع در شرایط سخت - به یک مؤلفه حیاتی تبدیل می‌شود. ظرفیت مالی هم یک ویژگی مادی و هم یک ویژگی نهادی است. این روند شامل ثبات اقتصاد کلان نیز می‌شود.
ثبات اقتصاد کلان دولت را قادر می‌سازد تا در طول یک درگیری طولانی‌مدت به تأمین مالی توان دفاعی، حمایت مالی لازم از متحدان و چارچوب‌های رویه‌ای که منابع مالی را به سرعت به نیازهای خط مقدم هدایت می‌کنند، ادامه دهد. تجربه اوکراین نشان می‌دهد که مقرون‌به‌صرفه بودن فناوری‌های نوظهور صرفاً نسبی است. بنابراین، ثبات مالی به ویژگی تعیین‌کننده‌ای تبدیل می‌‌شود که تعیین می‌کند آیا این فناوری‌های «ارزان» می‌توانند در طول جنگ تحمیل هزینه پایدار بر دشمن ایجاد کنند و برآوردهای هزینه فایده دشمن را برای تغییر بالانس استراتژیک قدرت تغییر دهند یا خیر.
اوکراین با تبدیل پهپادها به ستون اصلی تأمین مالی دفاعی خود، این منطق تحمیل هزینه بر روسیه را به رویه بودجه‌ای تبدیل کرده است. در ژانویه 2025، وزارت دفاع اوکراین اعلام کرد که ماهانه 2/5 میلیارد گریونا (60 میلیون دلار) به خرید پهپاد اختصاص داده شده است، در سال 2024 میزان تخصیص بودجه برای ساخت پهپاد 2/1 میلیارد گریونا بود. این بودجه‌، تامین مداوم تجهیزات در سطح تیپ را تضمین می‌کند.
در مارس 2025، کی‌یف اعلام کرد که قصد دارد 4/5 میلیون پهپاد FPV را ظرف یک سال خریداری کند و وزارت دفاع بیش از 6/2 میلیارد دلار برای این هدف اختصاص داد؛ بیش از دو برابر نرخ خرید سال قبل. تا ماه آوریل، اوکراین متعهد شد که تقریباً یک‌سوم کل بودجه دفاعی خود را به سیستم‌های پیشرفته، به‌ویژه پهپادها، اختصاص دهد و بیش از 165 میلیارد گریونا به قابلیت‌های خارج از پایگاه سنتی دفاعی-صنعتی اختصاص خواهد داد. بر اساس تخصیص بودجه ایالتی، تخصیص مجدد بودجه از بودجه‌های محلی و خریدهای داوطلبانه و فناوری‌های تجاری تقریباً نیمی از هزینه‌های خرید دفاعی اوکراین را تشکیل می‌دهند.
سازگاری صنعت اوکراین در زمان جنگ، به وضوح در گسترش سریع تولید پهپاد دیده می‌شود. در سال 2023، تولید پهپاد در اوکراین 120 برابر افزایش یافت و تا اوایل سال 2024 چندین شرکت قادر به تولید سیستم‌های تهاجمی دوربرد شدند. تا اکتبر 2024، پیش‌بینی‌های رسمی، تولید ملی را تا چهار میلیون پهپاد در سال پیش‌بینی کرده بود.
چارچوب‌های نوآوری و مشارکت‌های خارجی، این تحول را تقویت کرده‌اند. راه‌اندازی روند فناوری دفاعی BRAVE1 در سال 2023، استارتاپ‌ها، مهندسان و واحدهای رزمی را به هم پیوند داد و توسعه صدها پروژه جنگ الکترونیک را تسریع بخشید. تا سال 2025، بیش از 1500 شرکت و 3500 پروژه در این پلتفرم قرار داشتند.
مشارکت با شرکت‌های غربی و ایجاد مراکز تعمیر و مونتاژ در اوکراین، طول زنجیره‌های تأمین را کوتاه کرده و ظرفیت تولید بیشتری را در داخل اوکراین ایجاد کرده است، زیرا بازخورد‌هایی از استفاده از این فناوری در میدان نبرد به دست آمده، چرخه‌های انطباق فناوری را تسریع کرده است.
با این وجود، محدودیت‌های ساختاری همچنان پابرجاست. بین سال‌های 2020 تا 2024، اوکراین بزرگترین واردکننده تسلیحات در جهان بود. این کشور همچنان برای تامین پلتفرم‌های پیچیده، مواد منفجره و پیشران‌های تخصصی و قطعات الکترونیکی حیاتی به منابع خارجی متکی است. حتی با وجود سازگاری چشمگیر در زمان جنگ، بخش دفاعی اوکراین تا حدودی برای آینده‌ای قابل پیش‌بینی به ورودی‌ها و سرمایه‌گذاری خارجی وابسته خواهد ماند.
انعطاف‌پذیری سازمانی به اندازه نوآوری‌های فناوری در کاهش شکاف قدرت اوکراین با روسیه حیاتی بوده است. درحالی‌که پهپادها به محور اصلی استراتژی تهاجمی اوکراین تبدیل شده‌اند، اثربخشی آنها به یک ساختار دفاعی وابسته است که به سرعت باید خودش را با عدم قطعیت در میدان نبرد سازگار کند. برخلاف ارتش‌های سنتی که به شدت به چرخه‌های سختگیرانه تدارکات و کنترل متمرکز متکی هستند، سیستم اوکراین به گونه‌ای تکامل یافته است که ایده‌های جدید را جذب کند، تخصص غیرنظامی را به کار بگیرد و از فرصت‌ها در زمان خودش بهره‌برداری کند.
داوطلبانی متشکل از علاقه‌مندان به پهپاد و کارشناسان فناوری، در سال 2014 با یک واحد پهپادی آماتور به نام Aerorozvidka، شروع به کار بر روی ساخت پهپادهای ساخت اوکراین کردند و یک سیستم پهپادی را توسعه دادند که تا سال 2022 توسط ارتش مورد استفاده قرار گرفت. این امر به اوکراین یک فرهنگ مقاوم در برابر خطر داد که دولت آن را به فرصتی برای سازگاری بیشتر تبدیل کرد و تضمین کرد که فناوری‌های ارزان‌قیمت می‌توانند به ابزارهای تعیین‌کننده تبدیل شوند، نه اینکه منتظر چرخه‌های تدارکات برنامه‌های قدیمی باشند.
همکاری بین دولت و جامعه نیز به همان اندازه مهم بود. مشارکت‌های دولتی-خصوصی، مهندسان، آزمایشگاه‌های دانشگاهی، داوطلبان و استارتاپ‌های کوچک داخلی و بین‌المللی به ارتش متصل شدند و یک اکوسیستم نوآوری ایجاد شد که مرز بین بخش‌های غیرنظامی و دفاعی را محو کرد.
دولت با اقدام به عنوان یک «توانمندساز، نه یک فیلتر»، گردش چرخه‌های تدارکات را کوتاه کرد و بوروکراسی اداری را کاهش داد و به ایده‌های امیدوارکننده اجازه داد تا سریع‌تر به میدان نبرد برسند. به عنوان مثال دولت، با تأسیس BRAVE1 یک بسیج نیرو ایجاد کرد. این بسیج گسترده استعدادها به این معنی بود که اوکراین می‌تواند کمبود نسبی ظرفیت دفاعی سنتی خود را جبران کند و جریانی ثابت از راه‌حل‌های پهپادی کم‌هزینه و مؤثر ایجاد کند.
در اوکراین، این عناصر با هم تلاقی می‌کنند و از طریق استفاده از فناوری و استراتژی‌های تطبیقی، هم آسیب‌پذیری‌ها و هم فرصت‌هایی برای تاب‌آوری ایجاد می‌کنند. برخلاف قدرت‌های کوچک که در جنگ با یک نیروی متخاصم به واسطه فاصله زیاد یا موانع طبیعی محافظت می‌شوند، مرز طولانی و مسطح 2000 کیلومتری اوکراین با روسیه، امکان حملات سریع مکانیزه را در هفته‌های آغازین حمله 2022 فراهم کرد.
مراکز جمعیتی اصلی، قطب‌های صنعتی و زیرساخت‌های حیاتی اوکراین همچنان در برد توپخانه و نیروی هوایی روسیه قرار دارند که این باعث آسیب‌پذیری و تقویت ظرفیت مسکو برای اعمال زور می‌شود.
اوکراین نمی‌تواند برای به تأخیر انداختن یک حمله متعارف یا تسهیل تقویت خارجی، به عمق جغرافیایی‌اش تکیه کند. همین فقدان موانع جغرافیایی که به نفع مهاجم است، نگرانی مداوم روسیه نیز بوده است، زیرا مرزهای ناتو را که در طول دهه‌ها به سمت شرق حرکت می‌کردند، بسیار نزدیک و غیرقابل اعتماد جلوه داده است. به‌ویژه اینکه نزدیکی و باز بودن دشت‌های اروپایی که اوراسیا را به هم متصل می‌کنند و تهدیدی وجودی برای روسیه محسوب می‌شوند.
جغرافیا، اگرچه از بسیاری جهات یک نقطه ضعف است، اما به اوکراین فرصت‌هایی برای تغییر وضعیت داده است. نزدیکی اوکراین به کشورهای عضو ناتو، خطوط تدارکاتی را به اندازه کافی کوتاه نگه می‌دارد تا جریان تامین سلاح و تجهیزات حتی در شرایط نبردهای سنگین حفظ شود. در عین حال، اتکای روسیه به دارایی‌های ثابت و متمرکز، مانند ناوگان دریای سیاه در کریمه یا پایگاه‌های بمب‌افکن استراتژیک در اعماق خاک خود، اهداف ارزشمندی را برای حملات دوربرد اوکراین ایجاد کرده است. استفاده از شناورهای سطحی بدون سرنشین (USV) و مهمات سرگردان در دریای سیاه به طور خاص مؤثر بوده است.
جغرافیای محصور در دریا فضای کمی برای مانور روسیه باقی می‌گذارد و به اوکراین اجازه می‌دهد بدون نیاز به استقرار ناوگان برابر با ناوگان روسیه، تسلط دریایی روسیه را کاهش دهد. به همین ترتیب، پهپادهایی که قادر به حمله به اهدافی با فاصله صدها کیلومتر در خاک روسیه هستند، مزیت فاصله داشتن را از میان برده‌اند و نشان می‌دهند که مناطق داخلی در عمق خاک روسیه دیگر امن نیستند. از این نظر، جغرافیا با برد فناوری رابطه همسو دارد تا به کشورهای ضعیف‌تر اجازه دهد آسیب‌پذیری‌ها را به فرصت‌های تحمیل هزینه بر طرف مقابل تبدیل کنند.
آیا گسترش فناوری‌های کم‌هزینه و در دسترس می‌تواند ارزیابی هزینه و فایده قدرت‌های بزرگ‌تر را تغییر دهد، یا تصمیمات آنها را در مورد زمان و نحوه استفاده از اجبار یا زور تغییر دهد یا مدت زمانی را که یک قدرت کوچک می‌تواند در برابر حمله مقاومت کند را افزایش دهد؟ جنگ اوکراین نشان می‌دهد که پاسخ مثبت است.
این فناوری‌ها عدم تقارن را از بین نمی‌برند، اما می‌توانند با کاهش شکاف قدرت، پیچیده‌تر کردن شیوه تهاجم یا اجبار و افزایش هزینه تجاوز به طرف مقابل، استقلال استراتژیک کشورهای کوچک‌تر را افزایش دهند. این مزیت ممکن است موقتی باشد، اما حتی تغییرات موقت نیز می‌توانند برای داینامیک‌های قدرت منطقه‌ای و چندقطبی اهمیت داشته باشند.
اوکراین واضح‌ترین نمونه را ارائه می‌دهد. این فناوری‌ها مزیت قدرت مادی روسیه را معکوس نکرده‌اند، اما هزینه‌های واقعی را به روسیه تحمیل کرده‌اند، لجستیک روسیه را مختل کرده‌اند، مسکو را مجبور به سازگاری کرده‌اند و ظرفیت اوکراین برای مقاومت را افزایش داده‌اند. عملیات «تار عنکبوت» گواهی بر این است که چگونه قابلیت‌های کم‌هزینه هزینه‌های قابل توجهی را به طرف مقابل تحمیل می‌کنند.
در حالیکه طرف مقابل، سلاح‌های سنتی دارند که قادر به دفاع نیستند. نتیجه این بوده که روسیه نیز به اختصاص منابع بیشتر به دفاع هوایی، جنگ الکترونیک و تدارکات روی آورده است. این اقدامات نشان می‌دهد که مرزهای قدرت به طور دائمی تغییر نکرده‌اند، بلکه نوآوری اوکراین، روسیه را مجبور کرده است که عملیات نظامی خود را با توجه به استراتژی اوکراین تنظیم کند و این فناوری‌ها بیشترین اهمیت را دارند زیرا مقرون‌به‌صرفه هستند.
برخلاف پلتفرم‌های پرهزینه که برای تهیه و استقرار نیاز به سال‌ها زمان دارند، پهپادها و مهمات پرسه‌زن می‌توانند به تعداد زیاد به کار گرفته شوند و در برابر نرخ فرسایش بالا مقاومت کنند. این داینامیک، محاسبه ریسک را برای دشمنان بزرگتر تغییر می‌دهد و آنها را مجبور می‌کند تا در حوزه‌های بیشتری و با هزینه بیشتر دفاع کنند.
نتیجه، کاهش محسوس شکاف قدرت بین طرفین است، حتی اگر فقط به طور موقت باشد. با این حال، این تأثیر مطلق نیست. این سیستم‌ها باید با اراده سیاسی، انعطاف‌پذیری سازمانی، تعهد مالی و تاب‌آوری صنعتی حفظ شوند. فناوری موازنه قوا را تغییر می‌دهد، اما اینکه آیا این تغییر پایدار می‌ماند یا خیر، به این بستگی دارد که کشورها چقدر به شکل مؤثری نوآوری را در ساختارهای گسترده‌تر تاب‌آوری خود ادغام می‌کنند. فناوری‌های در دسترس و کم‌هزینه می‌توانند به طور قابل توجهی تعادل نسبی قدرت بین یک کشور کوچک و یک کشور بزرگ را تغییر دهند، اگرچه پایداری و دوام این تغییر همچنان نامشخص است.
ارزیابی اینکه چنین مزایایی چه مدت می‌توانند پایدار بمانند تا دشمنان بزرگتر خود را با شرایط جدید وفق دهند، به تحقیق بیشتری نیاز دارد. یکی از روش‌های تحقیق مربوط به چرخه‌های صنعتی و سازمانی مورد نیاز برای حفظ اثربخشی این سیستم‌ها در شرایط جنگ است: تولید، تعمیر و یادگیری دکترین‌های دفاعی به اندازه خود فناوری‌ حیاتی هستند. راه دیگر، نقش اتحادها در تقویت یا جایگزینی ظرفیت داخلی است. تجربه اوکراین نشان می‌دهد که شرکای خارجی برای حفظ حجم تولید و نوآوری اوکراین نقش اساسی دارند.
اینکه آیا داینامیک‌های مشابهی در حوزه‌های دیگر نیز اعمال می‌شود، همچنان یک سوال بی‌پاسخ است. یکی دیگر از جنبه‌های جالب، نقشی است که این فناوری‌ها در تغییر داینامیک‌ها بین کشورهای قدرتمند کوچک و بزرگ ایفا می‌کنند. این اتفاقی است که برای بازیگران غیردولتی می‌افتد. مانند مورد کارتل‌های مواد مخدر در مکزیک یا بین دولت‌ها و بازیگران غیردولتی، مانند مورد عملیات ضدتروریسم در بسیاری از نقاط جهان. این جنبه‌ها خارج از محدوده این مقاله بودند، اما احتمالاً یافته‌های مرتبط در آن حوزه‌ها نیز باید بررسی شوند.
با نگاهی به آینده، ظهور فناوری‌های در دسترس به دولت‌هایی با منابع مالی محدود اجازه می‌دهد تا هزینه‌هایی را در مقیاس بزرگ بر دشمن تحمیل کنند، برنامه‌ریزی دشمن را پیچیده کنند و به طور قابل اعتمادی تهدید به تلافی کنند. با این حال، تضمینی برای دوام این دستاوردها وجود ندارد. قدرت‌های بزرگ‌تر توانایی تکرار نوآوری‌ها و توسعه اقدامات متقابل را حفظ می‌کنند، به این معنی که این مزیت ممکن است با گذشت زمان تغییر کند و بازده کمتری داشته باشد. 
بازار


نظرات شما