سه شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴
سیاست روز

پاسخ نماینده‌ رهبری در عراق به شبهات؛ از ادعاها درباره حمایت مالی ایران از حشد‌الشعبی تا اقدام اخیر بانک مرکزی عراق

پاسخ نماینده‌ رهبری در عراق به شبهات؛ از ادعاها درباره حمایت مالی ایران از حشد‌الشعبی تا اقدام اخیر بانک مرکزی عراق
ایران پرسمان - فارس / نماینده رهبر انقلاب در کشور عراق در واکنش به اشتباه اخیر بانک مرکزی عراق در تحریم گروه‌های مقاومت، گفت: این کار امکان دارد بدون اجازه دولت انجام شده ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - فارس / نماینده رهبر انقلاب در کشور عراق در واکنش به اشتباه اخیر بانک مرکزی عراق در تحریم گروه‌های مقاومت، گفت: این کار امکان دارد بدون اجازه دولت انجام شده باشد؛ آنچه عرض می‌کنم احتمالات است، از کسی هم سؤال نکردم، ولی احتمال اینکه بانک مرکزی با دستور رسمی آمریکا کاری کرده باشد این بُعدی ندارد.
پس از دو دهه از اشغال عراق توسط ایالات متحده، همچنان پرسش‌های مهمی درباره ماهیت حضور آمریکا، اهداف راهبردی آن و میزان موفقیت یا شکست سیاست‌های واشنگتن در این کشور مطرح است؛ به‌ویژه اکنون که منطقه درگیر تحولات عمیق امنیتی، سیاسی و مقاومت‌محور شده و نقش ایران و جریان‌های مردمی عراق، بیش از هر زمان دیگری بر معادلات اثرگذار است. 
تجربه شکست‌خورده‌ی آمریکا در ایجاد حاکمیت نظامی در عراق، تغییر رفتار مردم عراق نسبت به اشغالگران، بیداری سیاسی و افزایش وزن جریان مقاومت در صحنه سیاسی این کشور، همگی ضرورت بازخوانی دقیق این تحولات را دوچندان کرده است.
به همین جهت، در گفت‌وگو با آیت‌الله حسینی، نماینده‌ رهبر معظم انقلاب در عراق ، به محورهای زیر پرداخته‌ایم:
*عوامل اصلی ناکامی آمریکا در تثبیت اشغالگری و ایجاد حاکمیت نظامی در عراق
بازار
*نقش جوانان عراقی و مقاومت مردمی در تغییر راهبرد آمریکا
*وضعیت پایگاه‌های آمریکا و ساختار نفوذ فرهنگی، اطلاعاتی و اقتصادی واشنگتن
*دلایل افزایش بیداری ضدآمریکایی در عراق، به‌ویژه پس از جنگ 12روزه
*تحول نگاه مردم عراق نسبت به ایران و محور مقاومت
*جایگاه حشدالشعبی، نسبت آن با ایران و ادعاهای مطرح درباره حمایت مالی
*واقعیتِ رابطه ایران و عراق و پاسخ به شبهات دخالت یا تصرف
*تحلیل فشارهای احتمالی اخیر آمریکا، از جمله فهرست‌سازی‌های غلط در روزنامه رسمی عراق
فارس: از شما سپاسگزاریم که این وقت را در اختیار ما قرار دادید تا در استودیوی خبرگزاری فارس میزبان شما و دقایقی را در خدمتتان باشیم. بعد از اشغال عراق در سال 2003، مقامات آمریکایی از حضور صدساله در عراق حرف می‌زدند و حتی تشکیل دولت توسط آمریکا مطرح شده بود. آقای گارنر و بعد از او آقای برمر عملاً نقش «حاکم نظامی» را در عراق ایفا می‌کردند. اما آمریکا در سال‌های بعد به این نتیجه رسید که نمی‌تواند در عراق بماند، به دلایل مختلف که ما در ادامه بررسی می‌کنیم. پرسش من این است که عامل اصلی ناکامی آمریکا در تثبیت اشغالگری در عراق چه بود؟ و آیا آمریکا امروز نیز به فکر بازگرداندن حاکمیت نظامی در عراق است؟ آیا در دستور کار دولت آمریکا قرار دارد که دوباره دولتی مانند دوران برمر و گارنر بر سر کار بیاورد؟
آیت‌الله حسینی: من هم از شما تشکر می‌کنم برای این فرصت که بتوانیم با مردم صحبت کنیم. آمریکا یک گرگی است که هرچه بخورد سیر نمیشود؛ در تعبیر حدیثی آمده که منافق چنین است؛ شر بسیاری را قصد انجام دارد، اما نمی‌تواند همه را محقق کند و تأسف می‌خورد که چرا نتوانسته است. آمریکا، وارد عراق شد و خواست رسماً در نجف و کربلا و همه‌جا والی نصب کند و کاملاً عراق را آن‌گونه که می‌خواهد اداره کند.
اما جوانان غیور عراقی، از خانه‌ها و کوچه‌پس‌کوچه‌ها با خمپاره 60 و تجهیزات دیگر به آنها حمله می‌کردند. من آن‌جا نبودم، اما اخبارش را نقل می‌کنم. اوضاع به‌گونه‌ای بود که پایگاه‌های اطراف نجف برای آمریکایی‌ها ناامن شده بود؛ احتمالاً در برخی شهرهای دیگر نیز مشابه همین وضعیت وجود داشت. آمریکا مجبور شد پایگاه‌های پراکنده و نزدیک شهرها را به بیرون منتقل کند.
اکثریت مردم عراق مخالف آمریکا هستند
همچنین وقتی در جاده‌ها و خیابان‌ها تردد می‌کردند و با گارد حفاظتی حرکت می‌کردند، واقعاً احساس امنیت نداشتند؛ چون بسیاری از مردم، آنها را اشغالگر می‌دانستند و به نیت شرّ آنها باور داشتند. به همین دلیل، آمریکایی‌ها ناچار بودند این‌گونه رفتار کنند. حتی شنیدم که هنگام عبور آمریکایی‌ها از جاده‌ها، همه خودروها باید کنار می‌کشیدند، از شدت ترسی که وجود داشت؛ از بس می‌ترسیدند که آسیبی به آنها برسد. این وضعیت، برای آمریکایی‌ها بسیار خسته‌کننده و فرسایشی بود و مجبور شدند شهرها را ترک کنند و حضور نظامی رسمی خود را از میان مردم حذف کنند و فقط به پایگاه‌های بزرگ اکتفا کنند.
اما شرارت آمریکا همچنان ادامه دارد. بر اساس آنچه در آمارها آمده، آمریکا بیش از 20 هزار مؤسسه فرهنگی مختص عراق دارد، داخل عراق. با مشارکت عراقی‌ها اداره می‌شوند، نه اینکه خودشان مستقیماً بیایند، اما اهداف مشخصی دارند. تحت عنوان «آموزش تمدن» یا به تعبیر عربی «حضاره» فعالیت می‌کنند، با این ادعا که مردم عراق عقب‌مانده‌اند و چیزی نمی‌فهمند و باید آنها را رشد دهند و تعالی ببخشند. این چهره‌سازی، چه‌بسا بر برخی افراد ساده‌دل اثر بگذارد. طمع آمریکا این بود که بتواند در عراق میان مردم حرف اول را بزند.
اما با وجود همه هزینه‌ها و تلاش‌ها، عراق از همان ابتدا تاکنون همواره در مسیر بیداری و نفی آمریکا حرکت کرده است. اکنون می‌توانیم بگوییم اکثریت مردم عراق مخالف آمریکا هستند.
آمریکا اجازه نمی‌دهد عراق سامانه ضدهوایی داشته باشد
فارس: چرا؟
آیت‌الله حسینی: چون درک کرده‌اند که آمریکا یک کشور استعمارگر و ظالم است. 
نمونه‌ای آشکار: از زمانی که آمریکا وارد عراق شده، ارتش عراق هیچ‌گونه سامانه ضدهوایی ندارد؛ ارتشی بدون ضدهوایی، یعنی آسمان کاملاً بی‌دفاع است. این یک سیاست عملیاتی‌شده آمریکاست؛ فقط روی کاغذ نمانده. اجازه نمی‌دهند عراق دفاع هوایی داشته باشد؛ بنابراین پروازهای آمریکایی در آسمان عراق آزاد است. 
فارس: به همین دلیل بود که در جنگ 12روزه از سمت اسرائیل، آسمان عراق در اختیار آمریکا بود؟
آیت‌الله حسینی: بله؛ آسمان عراق دست آمریکا است. شمار زیادی از شهدای عراق، چه مبارزان و چه افراد عادی، با حملات هلیکوپترها و اخیرا هم که با پهپادها به شهادت رسیده‌اند. دولت عراق نیز جرئت نمی‌کند بگوید قبول نداریم. این یک اهانت بزرگ به ملت، دولت و ارتش عراق است و در مردم اثر منفی گذاشته است.
هرکس از عراق نفت بخرد، پولش مستقیم به آمریکا می‌رود
مسئله دیگر اینکه عراق کشوری ثروتمند است؛ نفت فراوان، زمین‌های کشاورزی بسیار مناسب، آب‌های فراوان دجله و فرات و سایر رودهای بزرگ. از قدیم عراق را «ارض‌السواد» می‌گفتند؛ یعنی چنان سبز و پرمحصول بوده که سیاه به‌نظر می‌آمد. اما آمریکا کاری کرده که پول عراق مستقیم به دست خودش برسد.
هرکس از عراق نفت بخرد، پولش مستقیم به آمریکا می‌رود. دولت عراق باید از آمریکا تقاضا کند تا پول لازم برای پرداخت حقوق‌ها و هزینه‌های جاری دیگر را بدهد. اگر آمریکا صلاح بداند، پرداخت می‌کند؛ اگر نخواهد، نمی‌کند.
چند بار در پرداخت حقوق‌ حشد و اداری‌ها تأخیر ایجاد کرده‌اند و واقعاً مشکل درست شده است. حتی تهدید کرده‌اند که اگر از عراق خارج شوند، همه اموال عراق در آمریکا را برداشت خواهند کرد. بنابراین هر کار مهمی در عراق باید با اجازه آمریکا انجام شود.
نیروهای آمریکایی دیگر جرئت ندارند در میان مردم عراق ظاهر شوند
فارس: روند فعالیت پایگاه های آمریکایی با این تفاسیر در عراق چگونه است؟
آیت‌الله حسینی:‌ قضیه آمریکا قضیه تصرف در عراق است؛ بدون اجازه اهل عراق و دولت؛ بنابراین یک نوع ربایش ثروت عراق است این در گرو اراده آمریکاس وبرای مردم و کشور عراق تصمیم گیری میکنند. این حقایق را مردم درک می کنند.
عرضم به حضورتان که پایگاه‌های بزرگ نظامی آمریکا همچنان در عراق فعال‌اند؛ چه در مناطق مرکزی، چه در منطقه کردستان عراق. اما دیگر جرئت ندارند در میان مردم ظاهر شوند یا در کوچه و خیابان با ظاهر نظامی قدم بزنند. چنین چیزی را جرئت نمی‌کنند و این بسیار مهم است.
من اکنون بیش از ده سال است در عراق حضور دارم. عراق امروز با عراق ده سال قبل بسیار متفاوت شده است. مردم بصیرت بیشتری پیدا کرده‌اند.
فارس: انتخابات اخیر نیز همین پیام را داشت.
آیت الله حسینی: بله؛ این هم نشان میداد که مردم اکنون به کشورشان اهمیت میدهند و اینکه جریاناتی نغمه‌هایی سر داده بودند که مردم شرکت نکنند و نگرانی‌هایی بود که برخی جریان‌ها تلاش کنند مردم را از شرکت در انتخابات منصرف کنند؛ همین نگرانی شاید باعث شد مشارکت افزایش یابد.
فارس: در انتخابات اخیر تعداد کرسی‌های جریان مقاومت از حدود 30 کرسی به 90 کرسی رسید که به نوعی این نشان‌دهنده بیداری مردم و نزدیک شدن آنها به جریان مقاومت است. پرسش این است که چه شد مردم عراق طی چند سال اخیر به جریان مقاومت نزدیکتر شدند؟ و آیا جنگ 12روزه بر این روند اثر داشت و مردم عراق را به افکار انقلاب اسلامی و گفتمان ضد استعماری نزدیک‌تر کرد؟
آیت الله حسینی: من تاریخ این را دقیق به خاطر دارم. در زمانی که در سوریه بودم_ افراد زیادی از عراقی‌های متدیّن و کسانی که به من لطف داشتند در نمازهای بنده شرکت میکردند_ وقتی در خطبه‌های نماز جمعه علیه آمریکا سخن می‌گفتم، آنها صریحاً اعتراض می‌کردند؛ می‌گفتند ما آمریکا را می‌خواهیم، آمریکا ما را از شرّ صدام نجات داد. می‌گفتم آمریکا همان بود که صدام را حمایت کرد و بعد از انتفاضه، او را به قدرت بازگرداند؛ وگرنه مردم او را ساقط کرده بودند.
در ذهن بسیاری این‌گونه بود که آمریکا آمده تا عراق را به یک کشور دموکراتیک ــ البته غیر دینی ــ تبدیل کند و دنیای آنها را حداقل آباد کند. غافل از اینکه خدای متعال در قرآن فرموده: پادشاهان و قدرتمندان وقتی وارد سرزمینی می‌شوند، فساد می‌کنند و افراد عزیز را ذلیل می‌سازند. 
امروز اما مردم فهمیده‌اند که آمریکا خیرخواه نیست، حسن نیت ندارد؛ به‌ویژه بعد از جنگ 12روزه. بعد از این جنگ، موجی در عراق ایجاد شد. چون مردم دیدند آمریکا چه خیانت‌ها و ظلم‌هایی علیه مردم، چه غزه، فلسطین و لبنان می‌کند. راهپیمایی‌هایی که در عراق و کشورهای مختلف ــ حتی کشورهای غربی ــ برگزار شد، نشان‌دهنده این بیداری بود. و مردم دیدند تنها کشوری که صریحاً در برابر آمریکا ایستاده، ایران بود.
ایران بود که با کمال قدرت نوکر آمریکا، یعنی اسرائیل را زد؛ وقتی که آمریکا به جنگ ورود کرد، جمهوری اسلامی بلافاصله پایگاه آمریکایی در قطر را بدون هیچ ملاحظه‌ای زد. این اقدام باعث شد بفهمند انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، به‌ویژه رهبر عزیز انقلاب، از موضع رشادت، کرامت، عزت و قدرت برخورد می‌کند. 
این رفتار برای آن‌ها (عراقی ها) هم افتخار بود، چون به نوعی از ما هستند. بنابراین این موجِ ایران‌گریزی یا ایران‌هراسی که در برخی مباحث مطرح می‌شد و نیز برخی از آن تقیه‌ها و محافظه‌کاری‌ها جمع شد و مردم واقعاً تشویق و تقدیر می‌کنند؛ همین اشاره با دست –در ایام اربعین در پی حملات موشکی– را هم می‌بینید که نمونه ای از آن حمایت ها بود. تقدیر فراوانی صورت گرفت و واقعاً تحول ایجاد شد.
انصافاً این جنگ‌هایی که در این دو سال و اندی رخ داد، بسیار دردآور بود؛ کودکان کوچک را این‌گونه کشتند و همچنان می‌کشند. اما از سوی دیگر، این وضعیت به ضرر دشمن هم تمام شد و موجب رسوایی غرب و غرب‌گرایان و مدعیان حقوق بشر و عدالت گردید. مردم دنیا فهمیدند این‌ها منافق و دروغگو هستند؛ این مسئله برای همه آشکار شد. در نتیجه، وزن و جایگاه انقلاب بالا رفت. وقتی می‌بینید در کشورهای غربی برای مقاومت اسلامی راهپیمایی می‌کنند، برای حماس، و می‌دانند که حماس، حزب‌الله، یمن و هر جا که قدرتی هست از ایران الهام گرفته و اقتدا کرده و همه آنان انقلابی و ولایی هستند، این را همه به‌خوبی فهمیده‌اند.
این مسئله برای ایران به یک عظمت و برتری جهانی تبدیل شد؛ ایران به‌عنوان محور مقاومت اسلامی، محور رشادت و حامی مظلومان جهان شناخته شد. این دستاورد بسیار بزرگی بود؛ ما اگر میلیون‌ها سمینار، همایش و سخنرانی برگزار می‌کردیم چنین تأثیری نداشت.
نسبت حشدالشعبی با ایران و ادعاهای مطرح درباره حمایت مالی
فارس: حاج آقا، مسئله‌ای هست که گاه مطرح می‌شود از سوی کسانی که می‌خواهند رابطه فکری و دلی ملت عراق و ایران را تضعیف کنند. می‌گویند هزینه‌های حشدالشعبی و حتی حقوق کارکنانش از ایران پرداخت می‌شود. رابطه حشدالشعبی با نیروهای نظامی ما و همچنین ابعاد فکری، فرهنگی و مالی آن چگونه است؟
آیت‌الله حسینی: نه، ابداً چنین چیزی نیست. حشدالشعبی تشکل رسمی و قانونی است، مصوب است و نخست‌وزیر رئیس حشد است. چنین ادعایی درست نیست. خودشان هم ثروتمندند؛ عراق کشور فقیری نیست. کشوری است با 40 میلیون جمعیت و درآمد نفتی بسیار بالا و از جهات مختلف توانمند است؛ بنابراین چنین چیزی واقعیت ندارد.
ولاکن درباره حشدها باید گفت بسیاری از آنان رزمندگانی بودند که در دوران جنگ در ایران علیه صدام می‌جنگیدند و فضای ایران، انقلاب و ولایت را درک کرده بودند؛ طبیعی است که طرفدار ایران باشند. اما این موضوع ربطی به ایران ندارد. دشمن دوست دارد به‌جای «حشدالشعبی عراق» بگوید «حشد ایران» اما این غلط است. حشد کاملاً عراقی است، با انگیزه خودشان فعالیت می‌کنند و فرماندهانشان را خودشان تعیین می‌کنند. اگر در برخی مسائل نظامی مشورت بخواهند، ایران مشورت می‌دهد؛ اگر مساعدتی در حد توان باشد، ارائه می‌کند، اما اینکه ایران هزینه‌هایشان را بپردازد، ابداً چنین نیست.
آیا ایران در سیاست‌های داخلی عراق دخالت دارد؟
فارس: آیا ایران در سیاست‌های داخلی و تصمیم‌گیری‌های عراق فشار، تحمیل یا دخالت دارد؟
آیت‌الله حسینی: این هم از همان تصورات اشتباهی است که متأسفانه برخی داخل عراق دارند و می‌گویند ایران در عراق تصرف یا اشغال ایجاد می‌کند. این حرف‌ها ناشی از کمبود اطلاعات است. ابداً چنین نیست. برخورد ایران با عراق صددرصد قانونی است. برخی می‌گویند افراد فاسد در عراق، در ایران پرورش یافته‌اند و ایران از آنان حمایت می‌کند؛ این تصور نیز کاملاً غلط است.
اولاً کسانی که در ایران بودند، در آن زمان مجاهدانی بودند که علیه صدام –که دشمن عراق بود و میلیون‌ها نفر را کشت– مبارزه می‌کردند. آن‌ها در ایران علیه دشمن خودشان می‌جنگیدند و کنار رزمندگان ایرانی حضور داشتند. بعد هم که به عراق بازگشتند، شاید در میان برخی از آنها فاسد وجود داشته باشد. اما ایران از فاسدان حمایت نمی‌کند؛ ایران از ملت عراق حمایت می‌کند. هر کاری که ایران ارائه دهد، قانونی و از طریق دستگاه‌های رسمی و دولتی انجام می‌شود؛ کار نظامی از مسیر وزارت دفاع، کار اقتصادی از مسیر وزارت اقتصاد و بر اساس ضوابط.
ایران هرگز مانند آمریکا نیست که بدون اراده دولت و ملت عراق وارد شود و هر کاری بخواهد انجام دهد. آمریکا این‌گونه عمل می‌کند؛ بدون اراده عراق وارد می‌شود، مؤسسات فرهنگی و نظامی ایجاد می‌کند، جلوی اقتصاد و معاملاتش با کشورهای دیگر را می‌گیرد. اما ایران تمام کارهایش با اراده صددرصد ملت و دولت عراق و طبق قانون انجام می‌شود و اگر مساعدتی هم باشد، در موارد ضروری و با درخواست عراق صورت می‌گیرد که به صورت خدمات متقابل است.
اقدام بانک مرکزی عراق احتمالاً با دستور آمریکا بوده است
فارس: در روزنامه رسمی عراق، فهرستی منتشر شد که در آن نام «حزب‌الله» و «انصارالله» در شمار گروه‌های تروریستی، به استناد تصمیم بانک مرکزی عراق، درج شده بود. بلافاصله پس از انتشار این فهرست، دولت عراق بیانیه صادر کرد و توضیح داد که این موضوع ناشی از یک اشتباه بوده است. دفتر ریاست‌جمهوری عراق نیز اعلام کرد که از اساس در جریان چنین تصمیمی نبوده است.
اکنون پرسش اصلی این است: آیا اساساً ممکن است نهادی چون بانک مرکزی عراق، و به‌ویژه دولت عراق، تصمیمی با این سطح از حساسیت را در قالب یک سند رسمی تصویب کند، به مرحله انتشار در روزنامه رسمی برسد، و سپس ادعا شود که همه‌چیز یک اشتباه بوده است؟
یا این‌که ماجرا از سطح دولت فراتر می‌رود و به یک حلقه مشخص در داخل ساختار حکومتی بازمی‌گردد؟ بلکه باید پرسید آیا این اقدام نتیجه فشار مستقیم دولت آمریکا بر بغداد بوده است تا نام این گروه‌ها را در فهرست تروریستی بگنجاند؟
آیت‌الله حسینی: این کار امکان دارد بدون اجازه دولت انجام شده باشد، به این خاطر که متأسفانه آمریکا بر اموال عراق کاملاً سیطره دارد؛ یعنی نفت‌هایی که می‌فروشند پولش مستقیم به آمریکا می‌رود، از آمریکا برای نیازشان باید تقاضا کنند و آنچه صلاح بداند می‌دهد، آنچه نه، نمی‌دهد. یک نوع ظلمی به ملت عراق و دولت عراق از جانب آمریکا دارد انجام می‌شود و ممکنه که آن‌ها این را با سلیقه خودشان نشر کرده باشند.
ولی خب خوشبختانه هم رئیس‌جمهور و هم نخست‌وزیر رسماً انکار کردند و گفتند چنین چیزی نیست و ما چنین تحریمی را انجام نخواهیم داد و نمی‌دهیم. و ملت عراق هم پذیرش ندارد؛ در فضای عمومی عراق مردم انقلابی هستند، علاقه‌مند به مستضعفین هستند، طبعاً ظلم آمریکا و صهیونیست‌ها را به مردم غزه کاملاً درک کردند و خب می‌دیدید که از آنجا هم گاهی اسرائیل را هدف قرار میدادند. حالا من تفصیلات قضیه را از نزدیک نمی‌دانم؛ آنچه عرض می‌کنم روی احساس و احتمالات است، از کسی هم سؤال نکردم، ولی احتمال اینکه بانک مرکزی با دستور رسمی آمریکا کاری کرده باشد این بُعدی ندارد.
ولی بالاخره برای ما حرف نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور محترم است و ما این‌طور می‌دانیم که نخست‌وزیر عراق آدمی‌ست انقلابی و علاقه‌مند به مواقف انقلابی و خوب است. ولی بالاخره شرایط، شرایطی‌ست که نمی‌توانند در آن حدی که می‌خواهند آزاد عمل کنند؛ بالاخره این سلطه محدودیت‌ها را می‌آورد، تهدیدهایی ممکن است انجام بشود و می‌شود.
و لذا من تصور نمی‌کنم که نه ملت عراق بپذیرند و نه دولت عراق چنین چیزی را بپذیرند که رسماً اعلام تحریم حزب‌الله و یا انصارالله داشته باشند.
البته حزب‌الله هم محبوبیت خاصی در بین مردم عراق دارد؛ دولت عراق هم حزب الله را محترم می‌شمارد و حزب‌الله یک حزب قانونی است، نه‌تنها تروریست نیست، بلکه ضدّ تروریست است؛ مبارزه با تروریست می‌کند و ایجاد امنیت کرده برای لبنان.
و لذا ما شاهد این بودیم با تمام مشکلاتی که برای لبنان این صهیونیست‌ها ایجاد می‌کنند، در عین حال در تشییع جنازه سید حسن نصرالله رضوان‌الله علیه جمع بسیاری، واقعاً زیاد، کم‌نظیر یا بی‌نظیر، و آن هم از فرقه‌های مختلف حضور داشتند؛ در میانشان مسیحی فراوانی بود، و ادیان مختلف حضور داشتند؛ یعنی عامه مردم لبنان این احساس را دارند که اسلحه حزب‌الله و آن قوّت او در حقیقت برای حفظ لبنان در برابر دشمنان است. حزب‌الله لبنان تروریست نیستند؛ اصلاً برعکس، ضد تروریست‌اند.
نسبت به انصارالله هم همین‌طور. انصارالله ملتی هستند که عزت پیدا کردند؛ با زورگویی‌هایی که از جانب سعودی‌ها نسبت به آن‌ها شد مبارزه کردند، موفق شدند، و الآن در عین اینکه در شدت فقر به سر می‌برند، محاصره اقتصادی هستند، رفت‌وآمدهایشان و تجارت‌شان محدودیت‌های جدی دارد، ولی در عین حال رشادت و جوانمردی نشان دادند و از مردم مظلوم غزه دفاع کردند. و خود همین باعث شد که انصارالله هم در دنیا شناخته شود که ضد تروریست است. 
چون واقعاً الآن اسرائیل یک تروریست رسمی است و آمریکا هم دائماً پشتیبانی‌کننده این‌هاست؛ عملاً با پول و مال و با تشویق و کمک‌های سیاسی و نظامی از او حمایت میکند.
بنابراین الآن اگر کسی بخواهد با تروریست مبارزه کند باید با آمریکا مبارزه کند و با صهیونیست‌ها؛ که این‌ها در رأس تروریست‌های بین‌المللی و جهانی هستند و برای همه مردم واضح شده، رسوا شده‌اند. آن‌هایی که ادعا می‌کردند «ما از مظلومین دفاع می‌کنیم» یا «با تروریسم مخالفیم»، خودشان تروریست‌ساز هستند. جاهایی هم که تروریست‌ها آمدند، همه‌جا واضح بود که با کمک و همراهی آمریکا و همفکری آمریکا بود. و لذا می‌بینیم کسی که در مرحله اول در سوریه آن همه آدم کشت—آقای جولانی—ترامپ هم برای سر او جایزه گذاشته بود، ولی با هم می‌نشینند و خوش‌وبش می‌کنند و ترامپ تشویق می‌کند؛ و با چراغ سبز آن‌ها وارد سوریه شدند.
ولی الحمدلله تا به حال شاهد این بوده‌ایم که روزبه‌روز عزت حزب‌الله، عزت انصارالله، عزت ملت عراق، مجاهدین و مبارزین و مقاومت عراق و حشد الشعبی، و عزت جمهوری اسلامی—که سرآمد همه این‌هاست— روز افزون بوده. بالاخره پایگاه اصلی عزت و دفاع از ملت‌ها و طردِ تروریست‌ها، ایران اسلامی است.
که به مصداق فرموده خدای متعال که مالکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالمین اهلها واجعل لنا من لینک ولیا واجعل لنا من لینک نصیرا، دفاع از مستضعفین در دنیا، با اینکه اسلحه به آنها بدهند تا بتوانند از خودشان دفاع کنند، یک چیزی قانونی و رسمی است؛ خلاصه دفاع از مظلومین است. ولی آن‌ها اگر اسلحه می‌دهند، اسلحه به تروریست‌ها می‌دهند، به تجاوزگرها می‌دهند برای تجاوز کردن. امیدوارم که این‌ها متنبه بشوند و از این کارهای زشت‌شان دست بردارند.
بررسی طرح کنونی آمریکا برای عراق
فارس: طرح کنونی آمریکا برای عراق چیست؟
آیت‌الله حسینی: آمریکا از ابتدا با این خیال وارد شد که صدام را کنار می‌زند و با جذب همان افرادِ ضعیف‌ که اشاره کردم، یک دولت کاملاً آمریکایی تشکیل می‌دهد، جلوی انقلاب و حزب‌الله را بگیرد و منطقه را برای خود خلوت کند. اما نتوانست و به نتیجه نرسید.
الان هم دائماً تلاش می‌کند از لحاظ اقتصادی جلوی عراق را در تعامل با ایران بگیرد و مبادلات را کاهش دهد. گاهی ایادی‌اش مالیات‌هایی روی کالاهای ایرانی می‌گذارند تا صرفه اقتصادی نداشته باشد و ایران نتواند با ترکیه و دیگران که جنس مشابه دارند رقابت کند. این اقدامات وجود دارد.
از طرف دیگر، آمریکا اکنون فهمیده است که حشد، نیرویی برخاسته از مردم عراق و با فرمان آیت‌الله سیستانی و ماهیتاً مذهبی است. بنابراین تلاش می‌کند حشد را منحل کند. اما خودش هم می‌داند حشد مردمی است و دولت ایجاد نکرده است که چنین چیزی باشد و لذا دولت هم آن را به رسمیت شناخته است. به نظر من خوب است ملت عراق با راهپیمایی‌ها و اعلام مواضع از حشد حمایت کنند تا دولت در برابر فشار آمریکا بتواند بگوید ملت حشد را می‌خواهند؛ که واقعاً هم همین‌طور است.
هدف آمریکا این است که نیروهای عراق –حشد و دیگر نیروهای مقاومت– را تضعیف کند تا همان بلایی را که بر سر سوریه آورد، در عراق نیز تکرار کند و سلطه‌اش را بیشتر سازد.
فارس: به نظر شما پیش میاید چنین چیزی؟
آیت‌الله حسینی: من بسیار بعید می‌دانم بتواند. شرایط عراق با سوریه کاملاً متفاوت است. سوریه پس از جنگ اول ویران شد، دولت نتوانست مردم را اداره کند، ارتش ضعیف شد و حقوق ناچیزی داشتند و ناامیدی ایجاد شد. در نتیجه دلسردی ایجاد شده بود. خود دولت هم نتوانست کاری کند و بشار هم اعلام کرد می‌خواهد برود. 
برخی در عراق و ایران می‌گویند چرا ایران مثل دفعه قبل دفاع نکرد؛ آن‌بار با درخواست دولت بود. این‌بار دولتی وجود نداشت؛ ورود ایران یعنی جنگ با مردم، و ایران چنین کاری نمی‌کند. اگر دولتی مظلوم رسمی تقاضا کند، کمک می‌شود؛ اما در سوریه دولتی نبود و ارتش منحل شد و بسیاری از افسرهای ارتشی را خریدند، ایران عملی انجام نداد.
اما عراق این وضع را ندارد. پس از 30 سال فشار صدام، به آزادی رسید. ملت عراق بیدار، زنده، پرتحرک و اهل راهپیمایی و موضع‌گیری‌اند و مشارکت خوبی در انتخابات دارند. اجازه نمی‌دهند سرنوشت سوریه تکرار شود.
فارس: واکنش و نگاه مردم عراق به جنگ 12 روزه چه بود؟ یادم هست یک دفعه در دفتر شما در نجف آمده بودم نمونه‌هایی از مراجعه مردم به دفتر را نقل می‌کردید. بیشتر برایمان توضیح دهید لطفا.
آیت‌الله حسینی: بنده نماینده حضرت آقا در سراسر عراق هستم ؛ دفتر اصلی در نجف است اما به تمام استان‌ها سفر می‌کنیم و مردم با گرمی تمام از ما استقبال میکنند. اخیراً رفتیم به حله و بیش از 2000 نفر از سران عشایر جمع شده بودند؛ اظهار علاقه، همراهی و تشکر فراوان داشتند. مشابه این وضعیت در اغلب مناطق وجود دارد؛ دیدار با عشایر، تجمعات گسترده، دانشگاه‌ها، مساجد و مناسبت‌ها. وفادار به رهبری هستند. 
جمع کثیری از مردم در عراق با عنوان ولاییون هستند که تعداد آنها زیاد است؛ ولی ولائیون تنها در آنان خلاصه نمی‌شود. خیلی ها هستند که ثبت نام نکردند و ولایی هستند. حتی مقلدان آیت‌الله سیستانی در مسائل سیاسی از مواضع مقام معظم رهبری الهام می‌گیرند. 
 دفتر ما نیز همیشه باز است؛ صبح‌ها درس دارم و بعد تا ظهر در خدمت مردم هستم؛ آنلاین و بدون نوبت، ساعت 11 در سالن نماز هر کس بخواهد می آید.
آیت‌الله سیستانی حجت دارند که ورود به جزئیات لزوماً نتیجه نمی‌دهد
فارس: مواضع آقای سیستانی چگونه است؟
آیت‌الله حسینی: سیاست ایشان این است که در امور جزئی جامعه دخالت نکنند و در مفردات قضایا وارد نشوند؛ تنها در مواقعی که ضرورت اقتضا کند، به‌طور گاه‌به‌گاه ارشادات کلی ارائه می‌کنند. در نگاه ایشان، دولت کار خودش را انجام می‌دهد. ایشان در پیش خداوند حجت دارند که دخالت در امور جزئی ممکن است نتیجه مطلوب نداشته باشد و نتواند به ثمر برسد.
به تعبیر امیرالمؤمنین علیه‌السلام –با این مضمون– انسان یا باید بال داشته باشد و پرواز کند یا اگر بال درستی ندارد، وارد پرواز نشود؛ کسی که بال درستی ندارد، اگر پرواز کند سقوط می‌کند. ممکن است اگر در صغریات وارد شوند، خدای‌نکرده خطایی رخ دهد و این خطا را به گردن ایشان و به گردن مرجعیت بگذارند. بنابراین سیاست‌شان این است که سخن نگویند و دخالت نکنند مگر در امور کلان.
این رویکرد باتوجه به شرایط عراق بسیار حکیمانه وحساب شده است، زیرا هر کس باید شرایط خود را بسنجد؛ کسی اگر توان ورود بیشتر دارد، واردشود؛ اگر ندارد، وارد نشود اما در ماورای میدان از حق دفاع کند و ایشان چنین روشی را دارند.
فارس: آیا در داخل عراق جریاناتی وجود دارند که علیه جمهوری اسلامی فعالیت کنند و تفرقه ایجاد کنند؟ مهم‌ترین موضوعاتی که اخیراً مطرح می‌کنند چیست؟
آیت‌الله حسینی: بله، این پدیده در عراق هم هست؛ در همه‌جا چنین جریاناتی وجود دارند. بهانه‌های مختلفی می‌آورند؛ گاهی از دخالت ایران سخن می‌گویند یا اصطلاح «احتلال ایرانی» را بیان می‌کنند که کاملاً دروغ و غیرواقعی است. گاهی ادعا می‌کنند ایران از فاسدان حمایت می‌کند یا می‌خواهند مردم را به این تصور برسانند که ایران در عزل و نصب‌های عراق دخالت می‌کند؛ حال آنکه این ادعاها کاملاً بی‌اساس است.
ما از نزدیک مطلعیم که چنین چیزی وجود ندارد. برخی افراد تحت تأثیر نادانی چنین حرف‌هایی می‌زنند، اما برخی دیگر با سوءنیت، حسادت یا انگیزه‌های شخصی و بعضاً به عنوان عامل بیگانه یا مزدور چنین رفتارهایی دارند. مشابه آن در خود ایران نیز وجود دارد.
آیا آب، برق و گاز مردم ایران به عراق میرود؟
فارس: در تابستان خیلی این موضوع مطرح شد که ایران برق، آب و گاز به عراق می‌فرستد و گاهی به دلیل کمبود برق در داخل ایران این صادرات متوقف می‌شود. واقعیت چیست؟
آیت‌الله حسینی: نه، چنین نیست. ایران الحمدلله در مقطعی برق فراوان داشت و با کشورهای زیادی به‌صورت آنلاین تبادل برق می‌کرد؛ یعنی اگر در ایران کم می‌شد از آن طرف می‌آمد و اگر از آن طرف کم می‌شد از اینجا می‌رفت؛ اما به‌مرور به دلیل فرسودگی زیرساخت‌ها و افزایش مصرف –از جمله توسعه صنایع، نیاز به تعمیرات، افزایش جمعیت و دلایل دیگر– دچار ضعف شد. ایران به عراق و دیگر کشورها برق می‌فروخت و یکی از منابع درآمد همین بود. اما وقتی داخل کشور کمبود ایجاد شد، بخشی از صادرات برق به عراق قطع شد و این موضوع باعث گلایه طرف عراقی نیز شد.
در مورد آب، اساساً آبِ رودخانه است؛ آب رودخانه مسیر طبیعی خود را دارد. نه میتواند آب بدهد و یا کم کند. رود اروند است و به دریا میرسد. 
دجله و فرات هم از ترکیه میاید و از ایران نمیاید. متأسفانه برخی افراد ناآگاه در داخل عراق القا می‌کردند که ایران آب عراق را قطع کرده است؛ در حالی که آب عراق هیچ ارتباطی با ایران ندارد. آن مقدار بسیار اندکی هم که از حوزه‌های مشترک عبور می‌کند، حدود پنج درصد است و آن هم نهایتاً به اروندرود میرود و به دریا میریزد.
فارس: اگر موضوع مهمی مانده که به نظر شما ضرورت پرداختن دارد بفرمایید.
آیت‌الله حسینی: به‌نظر من ایجاد روزافزون محبت و آشنایی میان ملت ایران و عراق، امر بسیار مبارکی است. ما باید با مهربانی از عراقی‌ها استقبال کنیم –البته منافع متقابل نیز باید رعایت شود؛ و آن سو نیز همینطور است– اما باید بدانیم اگر رفتار ناشایستی از یک ایرانی سر بزند و دشمن آن را فیلم‌برداری و منتشر کند، می‌تواند هزار برابر بزرگ‌تر جلوه دهد و جامعه را تحریک کند؛ متقابلاً نیز همین‌طور است. گاهی در جامعه عراق کلیپ‌هایی منتشر می‌شود؛ باید مراقب بود. ما و عراقی‌ها باید با دقت و احتیاط رفتار کنیم تا چهره واقعی ملت ایران –ملت مهمان‌دوست و باکرامت– دیده شود و بالعکس.
یکی از نقاط ظهور محبت، مراسم اربعین است. بسیاری از موکب‌ها مشترک شده‌اند. خاطره‌ای بگویم: آن اوایلی که به عراق رفتم، گروهی به دفتر ما آمدند و گفتند موکبی در عمود 635 آنجاست که برای دفتر است و ما میخواهیم فعالیت کنیم. ما هم گفتیم مانعی ندارد. با امکانات زیاد در تلویزیون، تبلیغ کردند و بودجه مناسبی از مردم ایران بدست آوردند و مقادیر زیای آذوقه، برنج، گوشت–و... موکبی برای خودشان ایجاد کردند؛ نزدیک اربعین. چند جوان عراقی آمدند و گفتند ما سال‌هاست اینجا موکب داریم؛ این موکب متعلق به ماست. کمی اختلاف بالا گرفت. اتفاقا آنها هم از دوستان وآشنایان ما بودند، آن‌ها را در اتاق جمع کردم و گفتم هر دو گروه می‌خواهید به مهمانان امام حسین خدمت کنید؛ با هم باشید، مشترک اداره کنید. امکانات و نیروی انسانی فراوان است. عهدنامه نوشتند و امضا کردند.
در ایام اربعین، به آن موکب رفتم. عراقی‌ها آمدند و تشکر کردند که ایرانی‌ها فرشته‌اند و محبت دارند. ایرانی‌ها هم از عراقی‌ها تشکر کردند و گفتند برای همیشه با هم خواهیم بود. یعنی یک محبتی ایجاد شد. 
امروز هم عراقی‌ها که به ایران می‌آیند فقط به نجف، قم و مشهد نمی‌روند؛ به شهرهای مختلف می‌روند و دوست پیدا کرده‌اند و ایرانی‌ها نیز همین‌طور. این ارزشمند است و پیشرفت کرده؛ اما دشمن در پی اختلاف است. باید هوشیار بود و نقشه‌های او را خنثی کرد.


نظرات شما