بزرگنمایی آثار اقتصادی لیست سیاه توسط اصلاح طلبان
تحلیل روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
چندی پیش بود که خبر ادامه حضور جمهوری اسلامی ایران در لیست سیاه «گروه ویژه اقدام مالی» یا همان FATF، جنجالآفرینی مجدد اصلاحطلبان، این کنارماندگان از قدرت را پی آورد. رسانههای اصلاحطلب که پیشتر سختی واردات واکسن و عدمعضویت دائم ایران در سازمان شانگهای را به افایتیاف ربط میدادند، با بزرگنمایی از آنچه اخیرا این گروه نسبت به ایران انجام داد، وضعیت کشورمان را سیاه تصویر کردند و مسوولیت هزینههای تحمیلی بر مردم را مستقیم بر دوش اصولگرایان دانستند. واقعیت اما چیست؟
پنجشنبه سپریشده، گروه ویژه اقدام مالی موسوم به FATF -که از فوریه2020 در سایه همهگیری ویروس کرونا فرایند بررسی وضعیت کشورهایی را که در لیست سیاه قرار داشتند، متوقف کرده بود- با صدور بیانیهای اعلام کرد که نام ایران و کرهشمالی همچنان در لیست سیاه این کارگروه باقی ماندهاست؛ البته این اولینبار نبود که نهاد مزبور، ایران را در لیست سیاه خود قرار میداد و پیشتر نیز چنین اقدامی صورت داده بود. درواقع افایتیاف سالهاست به بهانه تصویبنشدن دو لایحه مربوط به مقابله با پولشویی و پشتیبانی مالی از تروریسم ازسوی ایران و عملنکردن به تعهدات برخاسته از آن، ایران را در لیست سیاه خود قرار میدهد. در همین باره غلامرضا مصباحیمقدم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با ایرنا که روز گذشته منتشر شد با بیان اینکه قرار گرفتن نام ایران در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی اتفاق تازهای نیست، تصریح کرد: «این گروه نه داغی دارد و نه درفشی. فقط در این حد اعلام میکنند که این کشورها غیرهمکار هستند و در این موضوع نتیجه را دولتها و شرکتها میگیرند». وی در همین باره افزود: «اگر کشورها بخواهند میتوانند به توصیههای این گروه ترتیب اثر بدهند، معنای آن این است که این هشدار را جدی تلقی کرده و براساس آن در تعاملات اقتصادی خود احتیاط میکنند، در کشوری سرمایهگذاری نکرده یا با شرکتی که منطبق با شرایط مقرر در FATF عمل نمیکند، تعامل نمیکنند اما اگر بخواهند همچنان ادامه بدهند هم میتوانند به مراودات خود ادامه دهند و کسی نمیتواند مانع آنها شود». لازم به ذکر است که اقدام اخیرFATF، در حالی است که ایران در طول سالهای اخیر کنوانسیونهای مرتبط با این گروه ازجمله مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) را تصویب و به قانون داخلی تبدیل کرده است.
بزرگنمایی از آثار اقتصادی لیست سیاه
اقدام اخیر افایتیاف باعث شد رسانههای اصلاحطلب بار دیگر با بزرگنمایی از آثار و نتایج اقتصادی قرار گرفتن ایران در لیست سیاه، خود را در مقام منتقد وضعیت موجود و دلسوز معیشت مردم قرار بدهند. روزنامه اعتماد برای گزارش شماره گذشته خود تیتر «ایران همچنان در لیست سیاه» را انتخاب کرد و از چالشهای اقتصادی ایران نوشت. روزنامه شرق نیز در بخشی از گزارش روز شنبه (اول آبان) خود مدعی شد: «حلنشدن این مساله، عملا در قریببهاتفاق پروژههای سیاست خارجی ایران تاثیر منفی جدی خواهد گذاشت و این نکتهای است که بارها ازسوی مقامات دولت پیشین و نیز مقامات کشورهای نزدیک به ایران مطرحشده است».
آیا «شانگهای» را فراموش کردهاید؟
شرق و سایر رسانهها و نیروهای اصلاحطلب درحالی مدعی تاثیر منفی حضور ایران در لیست سیاه بر پروژههای سیاست خارجی کشورمان هستند که پیشتر همین ادعا را درباره موانع پیوستن تهران به سازمان همکاری شانگهای نیز تکرار میکردند. پیش از سفر اخیر سیدابراهیم رئیسی، رییسجمهوری به شهر «دوشنبه» برای شرکت در نشست اعضای سازمان همکاریهای شانگهای، اصلاحطلبان تبلیغات وسیعی در جهت ناکام گذاشتن درخواست ایران برای عضویت دائم در این سازمان به راه انداختند. محور اصلی ادعای رسانههای اصلاحطلب این بود که تا پیش از تعیینتکلیف نسبت ایران با FATF و خروج از لیست سیاه، اساسا صحبت از عضویت در سازمانهای تجارتی بینالمللی و انجام مراودات اقتصادی با سایر کشورها، سخن لغو و غیرکارشناسانهای خواهد بود. برای نمونه، روزنامه آرمان نوشت: «بسیاری از کشورها مانند چین، تایوان، تایلند و بسیاری دیگر از کشورها در کنار اینکه عضو شانگهای هستند از متحدان اصلی تجاری آمریکا هم به شمار میروند و نمیخواهند که بهخاطر تجارت با ایران بعدا تحت تاثیر فشارهای آمریکا قرار بگیرند؛ به نظر نمیرسد راه سادهای فراروی ایران برای پیوستن به شانگهای باشد». همزمان، روزنامه اعتماد نیز وجود تحریمها را مانعی بزرگ بر سر راه پیوستن ایران به سازمان شانگهای برشمرد. همان موقع احمد شیرزاد، فعال اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه تعادل، مدعی شد که عضویت ایران در شانگهای در گروی حل مشکل تحریمها و FATF است. با وجود همه این ادعاهای بیپشتوانه، سازمان همکاریهای شانگهای درخواست ایران برای عضویت دائم در این سازمان را پذیرفت و درحالحاضر مقدمات این عضویت در حال سپری شدن است. پیشتر، اصلاحطلبان و مقامات ارشد دولت حسن روحانی، بیکفایتی خود در واردات واکسن را نیز به موضوع افایتیاف و لیست سیاه آن گره زده بودند.
آیا واردات واکسن را فراموش کردهاید؟
وقتی با رویکارآمدن دولت ابراهیم رئیسی روند واردات واکسن کرونا سرعت خیرهکنندهای به خود گرفت، همگان چشم و گوش تیز کرده و در مقام پرسشگری درآمدند که چرا در دولت روحانی اینچنین سیلآسا واکسن وارد کشور نمیشد؟ وقتی مواضع مقامات ارشد دولت قبل و حامیان سیاسی آن واکاوی شد، این خط تبلیغاتی به دست آمد که ایشان با بهانه قرار دادن حضور ایران در لیست سیاه، واردات واکسن را امری صعب و تا حد زیادی ممتنع قلمداد میکردند؛ برای نمونه، علی مطهری گفته بود: «بهخاطر اینکه در لیست سیاه FATF قرار داریم نتوانستیم 50میلیون دلار مبلغ سهمیه ایران از واکسن کرونای سازمان جهانی بهداشت برای هشتمیلیون ایرانی را منتقل کنیم». علی ربیعی، سخنگوی وقت دولت نیز با تایید گزاره مطهری، تصریح کرده بود: «نپیوستن به FATF آثار خود را نشان خواهد داد». همزمان عبدالناصر همتی، رییس کل وقت بانک مرکزی نیز ادعاهای مذکور را تکرار کرده بود.
واردات چشمگیر واکسن کرونا در دولت سیزدهم نشان داد که تلاش اصلاحطلبان و اعتدالیون برای برقراری نسبت و تناسب معنادار میان FATF و کرونا نه حقوقی و فنی بلکه تماما سیاسی با هدف توجیه ناکارآمدی خود در حل مشکلات مردم بوده است؛ چه آنکه ابراهیم رئیسی، رییسجمهوری نیز در اظهاراتی تاکید کرد: «متاسفانه شاهد بودیم که بعضیها واردات واکسن یا حتی پیوستن کشور به سازمان شانگهای را متوقف بر پذیرش FATF کرده بودند و حتی در جلسات رسمی هم بر موضع خود پافشاری میکردند». کوشش جریان غربگرا در ایران برای استثنایی جلوه دادن وضعیت کشور و دادن آدرس غلط درباره عوامل موثر بر کاهش سرعت رشد اقتصادی ایران، در حالی است که وزیر کشور چندی پیش اعلام کرد که «میتوانیم در عرض 10 تا 15 سال، کشور را در بین 10اقتصاد برتر جهان قرار دهیم». سردار احمد وحیدی با تصریح گفته مذکور گفت: «هدف اصلی، پیشرفت عمومی کشور است. کشور باید جایگاه خود را در سطح جهان پیدا کند».اظهارات وحیدی درواقع بیانگر ظهور یک حقیقت رویکردی تازه در حکمرانی کشور است که براساس آن، میشود با ایجاد توازن میان قدرتهای جهانی و بهرهبرداری حداکثری از ظرفیت تجارتی و اقتصادی کشورهای نوظهور اقتصادی بهویژه همسایگان، کشور را روی ریل توسعه قرار داد. با این شرایط، غرب نیز میفهمد که ایران برنامههای توسعهای خود را به لبخند دیپلماتیک آنها مقید نکرده و بهجای اعمال فشار یا در پیش گرفتن سیاست «چماق و هویج» باید با ایران راه آمد و حتی امتیاز داد. این واقعیتی است که ذهن یکسونگر و سیاستزده اصلاحطلبان از درک آن عاجز است.
بحران سیاستزدگی اصلاحات
با ذکر همه گزارههای فوق، این سوال مطرح میشود که اصلاحطلبان چرا دوباره مشغول بازنماییهای مغرضانه از واقعیتاند و با دستمایه قراردادن حربههای تکراری ازجمله ایجاد ارتباط میان مقولاتی نظیر FATF با اقتصاد، درپیاستثنایی جلوهدادن شرایطاند؟ در پاسخ به این سوال، باید گفت که اولا اصلاحطلبان درک درستی از مناسبات بینالمللی روز ندارند و تصور میکنند با اخم غرب، نمیشود کار مملکت را پیش برد. این در حالی است که جهان امروز نه تکقطبی بلکه چندقطبی و متشکل از خردهائتلافهای جمعی برای حل مسائل مقطعی و منطقهای است که کشورها فراخور نیازهای خود، در این ائتلافها حضور به هم میرسانند. دلیل دوم به این بازمیگردد که اصلاحطلبان برای خروج از انزوای سیاسی کنونی و برآمدن مجدد بهعنوان یک جریان سیاسی مدعی، به بازنماییهای دروغین از واقعیت نیاز دارند. بیشک نشان دادن کارآمدی به مردم ازسوی دولت و مجلس کنونی، شرط مقابله با حربههای مدعیان خواهد بود.
اصلاحطلبان درک درستی از مناسبات بینالمللی روز ندارند و تصور میکنند با اخم غرب، نمیشود کار مملکت را پیش برد. این در حالی است که جهان امروز نه تکقطبی بلکه چندقطبی و متشکل از خردهائتلافهای جمعی برای حل مسائل مقطعی و منطقهای است که کشورها فراخور نیازهای خود، در این ائتلافها حضور به هم میرسانند
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/335541/