ایران پرسمان

آخرين مطالب

برگی از تاریخ/ حسرت شهید همت از عملیاتی که انجام نشد؛ بمبی که 16 روز طول کشید خنثی شود! دانش و فناوری

برگی از تاریخ/ حسرت شهید همت از عملیاتی که انجام نشد؛ بمبی که 16 روز طول کشید خنثی شود!
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - فارس / آمدم در شاگرد را برای حاجی باز کنم که آن را بست و دستم را گرفت و دنبال خودش کشید. در عقب را باز کرد و با هم سوار شدیم. از دروازه دژبانی پادگان که بیرون می‌زدیم به راننده گفت: برو سمت پلدختر.
بعد هم همان طور که شانه به شانه هم دیگر نشسته بودیم، حاج همت سرش را به صورتم نزدیک کرد و با صدای زیرتر از حد معمول و لحنی خودمانی گفت: خب! برادر مجتبی، اوصاف تو را از حاج احمد و چراغی و ممقانی زیاد شنیده بودم. با آنکه می‌دانستی ما در بهداری لشکر چقدر به کادر‌های قبلی و با سابقه احتیاج داریم باز برای آمدن از مریوان به لشکر یک سال دست به دست کردید؟
⁦ گفتم: نه به خدا. وقتی قرار شد بچه‌ها برای تشکیل تیپ از مریوان به جنوب بروند این حاج احمد بود که ممقانی را انتخاب کرد و به من هم تکلیف شرعی کرد بالای سر تشکیلات بهداری در مریوان بمانم. نمی‌توانستم خلاف امرش رفتار کنم
حاج همت با شنیدن اسم حاج احمد آه سردی کشید و گفت: هنوز هم معتقدم اگر بعد از گرفتاری حاج احمد اجازه یک عملیات محدود در لبنان را به ما می‌دادند می‌توانستیم او و همراهانش را از چنگ فالانژیست‌ها آزاد کنیم. اما چه کنیم که نگذاشتند. (1)
رفت 6 ساعته بمب را خنثی کند، 16 روز دیگر برگشت
آن زمان جنگ بود. شوخی نداشت. هر لحظه ما درگیر کار بودیم. من حتی مراسم عقدم هم سوم خرداد 1361، شب آزادسازی خرمشهر بود. وقتی برای خرید عقد رفته بودیم، اعلام کردند که خرمشهر آزاد شده؛ فردای شبی هم که عقد کردم به منطقه رفتم.
همان سال عروسی برادرزنم بود. چون پدرزنم از دنیا رفته بود، من بزرگ خاندان بودم. با خودم گفتم: «خب! هیچ کس سراغ ما نمی‌آید، این طوری می‌کنیم، اون طوری می‌کنیم، بعد عروس را فلان جا می‌بریم. ساعت 10 صبح شیک و پیک آمدم توی حیاط، ماشین را‌تر و تمیز شسته بودم که بروم دنبال عروس خانم و آقا داماد.
یک دفعه دیدم باقرزاده دارد طرفم می‌آید. گفتم: به من نگاه نکن! طرف من نیا، من عروسی دارم. گفت: نمی‌شود باید برای مأموریت به قم بروی. گفتم: قم؟! گفت: بمب در زندان قم رفته و عمل نکرده است، باید حتماً بروی. گفتم: سراغ حسین شکارچیان برو. گفت: شکاریان مأموریت رفته و هیچ کس نیست. دیدم حریفش نمی‌شوم.
با خودم فکر کردم: الان ساعت 10 صبح است. به قم بروم، ساعت 12 می‌شود. 2 ساعت زمان هم برای خنثی‌سازی بمب نیاز است. بمب را هم کوشک نصرت می‌برم و خنثی می‌کنم. در نهایت ساعت 4 خانه هستم. گفتم: پس یک ماشین بفرستید خانم و بچه‌های مرا به عروسی ببرند. من هم قم می‌روم. گفت: باشد. بیا با این ماشین برو.
قم رفتم و واقعاً همان طور سر 2 ساعت بمب خنثی شد. زمانی که صورتجلسه را داشتم می‌نوشتم، یک نفر آمد، گفت: شریفی شما هستید؟ گفتم: بله! گفت: در فرمانداری، اف ایکس با شما کار دارد. آن زمان که فکس و این جور چیز‌ها نبود. رفتم دیدم خدابیامرز شریفی، آجودان شهید ستاری است. گفت: جواد، تیمسار گفته که بعد از قم برو شازند، کارخانه قند شازند را زدند، برو اونجا.
کارخانه قند شازند رفتم، بعد از آن اراک را زدند، بعد بروجرد را زدند، بعد تویسرکان رفتم، دوباره آمدم قم. نشان به آن نشان، من 16 روز بعد برگشتم. تمام بمب‌ها را با همان لباس پلوخوری عروسی خنثی کردم.
وقیحانه پرسید: گوگوش بهتر است یا خمینی؟
برای ما فیلمی را به نمایش گذاشتند که عراقی‌های بعثی چگونه در خرمشهر، خانه‌ها و مغازه‌ها را تخریب می‌کنند. بچه‌ها توجهی به فیلم نشان نمی‌دادند. پس از آن فیلمی از شو‌های قدیمی گوگوش را به نمایش گذاشتند. چند دقیقه بعد شخصی سیه چرده و هیکل‌دار با مو‌های فرفری، همراه چند نفر دیگر که همگی لباس شخصی بر تن داشتند وارد شد، به وسط اتاق آمد، نگاهی به همه انداخت و گفت: فیلم را دیدید؟
کسی جواب نداد. مترجم همراهش با همان ادا و حالت حرف‌ها را ترجمه کرد. گفت: ما وارد خاک شما شدیم تا نجاتتان بدهیم، وگرنه چشمداشتی به خاک ایران نداریم. به زودی تهران را هم می‌گیریم و شما دوباره می‌توانید سینما و کاباره داشته باشید، گوگوش داشته باشید. به نظر شما گوگوش بهتر نیست؟
هیچ کس جوابش را نداد. آهسته قدم زد و مقابل رضا احمدی ایستاد و باز همان حرف‌ها را تکرار کرد و بعد وقیحانه پرسید: گوگوش بهتر است یا خمینی؟
احمدی سرش را بالا آورد و نگاه عمیقی به چشمانش کرد. سؤال را دوباره تکرار کرد. همه می‌دانستیم احمدی در چه منگنه‌ای گیر افتاده. این بار رضا سرش را بالا آورد و خیلی محکم و قاطع گفت: این چه سؤالی است؟ امام رهبر شیعیان است. رهبر انقلاب است. کسی که مردم از ته دل دوستش دارند. این سؤال، توهین به همه مسلمانان است و ....
⁦مرد عراقی مشت محکمی توی صورت رضا زد و نگذاشت حرف هایش را ادامه دهد. رضا آهسته عقب عقب رفت و خودش را به دیوار چسباند. مرد سیاه جلو آمد و چند ضربه وحشیانه دیگر هم به او زد. بعد انگار تمام برنامه‌هایش به هم ریخته باشد با صدای بلند غرغر کرد و آنجا را ترک کرد. (3)
پی نوشت
1- کتاب «کوهستان آتش»، گلعلی بابایی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.
2- کتاب «حرفه‌ای»، مرتضی قاضی، انتشارات رسانه مهر، بر اساس خاطرات جواد شریفی راد، سرتیم خنثی‌سازی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران.
3-کتاب «سال‌های تنهایی»، رضا بنده خدا، بر اساس خاطرات خلبان آزاده هوشنگ شروین.

لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/336477/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

طبیعت چشم‌نواز دشت لاله‌های واژگون

لحظه ترسناک کنده شدن چرخ هواپیمای مسافربری هنگام برخاستن از روی باند

تصاویری پر بازدید از صحرای فوق‌العاده عربستان با رنگی خاص

حمله یک فیل به خودرو بازدید کننده ها در طبیعت

ترس کودکان هندی از دیدن پهپاد برای اولین بار

حکمت/ تنها به علی بن ابی‌طالب تمسّک بجوئید

وقتی هنوز مرگت نرسیده!

شبه جزیره ای زیبا در مکزیک

پرش فضانورد و ماجراجوی اتریشی Felix Baumgartner از فاصله ی حدود 39 کیلومتری زمین

ناسا یک باکتری جهش‌یافته و خطرناک را در فضا کشف کرد

شعری فوق العاده زیبا از مولانا

داستانک/ دوستت دارم

وکیل شکات پرونده منافقین: مسعود رجوی نفوذی ساواک بود

جزئیات حادثه اصفهان از زبان رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس

تصاویر اختصاصی شبکه پاکستانی از اسکورت زمینی و هوایی رئیسی در لاهور

رئیس جمهور: اگر رژیم صهیونیستی بار دیگر دست از پا خطا کند، وضعیت متفاوت خواهد بود

عراقچی: پس از اقدام نظامی، زمان ورود به میدان سیاست و دیپلماسی است

باکو: ارمنستان تعیین مرز با آذربایجان را آغاز کرد

دوحه: باید مانع حمله احتمالی به رفح شویم

حضور پررنگ ارتش آلمان در رزمایش «ارابه غول‌پیکر» بیخ گوش روسیه!

جایزه خودرو برای صرفه‌جویی‌کنندگان برق

انتقال املاک، خودرو، طلا و ارز ‌مشمول مالیات بر عایدی سرمایه می شود

سقف جدید برداشت از حساب های بانکی ابلاغ شد

تکریم خانواده شهدا و  ترویج فرهنگ ایثار و شهادت امر بزرگی است که باید از دل جریان‌های مردمی بجوشد

برگزاری دومین کنگره 8 هزار شهید گیلان با حرکت جهادی

دکتر قاضی‌زاده هاشمی: یادواره شهدا از جنس کار زینبی و رساندن پیام شهدا است

ابتکار گوگل به مناسبت روز زمین

آتش گرفتن قطار حین حرکت در کانادا

رعد و برق وحشتناک در چین

برگی از تاریخ/ 14 سال پرستاری از جانبازی که بی‌نام و نشان بود

جشنی سه هزار ساله که در ساری برگزار می‌شود

تاتاکوآ؛ دره ای فرسوده در کلمبیا

شکار بچه آهو توسط یوزپلنگ در مقابل چشمان مادرش!

خوابیدن یک سگ روی ریل هنگام عبور قطار

«متاورس» بازگشته است

به ظاهر دوست اما دشمنانند

بلومبرگ: تحریم‌های جدید آمریکا علیه ایران روی کاغذ می‌ماند

توئیت جدید کریمی قدوسی؛ این بار موشک مورد توجه قرار گرفت

خاندوزی به ریاض می‌رود

دبیر شورای عالی امنیت ملی وارد سن‌پترزبورگ شد

عزیمت به کراچی، مرحله سوم سفر رسمی رئیس جمهور به پاکستان

واکنش یک حقوقدان به توئیت‌های جنجالی کریمی قدوسی: بنزین به آتش ایران‌هراسی نریزید

زلنسکی: روسیه کمپین ارعاب به راه انداخته است

کاهش نرخ سکه و ارز در بازار؛ طلا 18 عیار پرچم دار کاهش ها

قالیباف: تنها کمتر از نیم درصد مردم مشمول قانون مالیات بر سوداگری می‌شوند

گوناگون/ رمزگشایی از روستایی که یک شبه ناپدید شد!

بخشی از سوئیس که متعلق به ایتالیاست

با دَمنده ی هوا، پهپاد درست کرد!

یکی از پربازدیدترین جاذبه های مصر

جوانمردی امیرالمؤمنین(ع) در جنگ ها