بازی خطرناک رقیب گازی با ایران
اقتصاد روز
بزرگنمايي:
ایران پرسمان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشر آن در آخرین خبر به معنای تایید آن نیست
علی شمس اردکانی، تحلیلگر حوزه انرژی که سالهای مدیدی در اتاق بازرگانی ریاست کمیسیون انرژی را برعهده داشت، درباره تفاهمنامه منعقدشده میان ایران و روسیه به خبرنگار «هممیهن» میگوید: «این تفاهمنامه از منظر من «خالیبندی» بیش نیست؛ زیرا هر دو کشور چیزی برای سرمایهگذاری ندارند. بیش از اینکه شکل این تفاهمنامه واقعی باشد تا منتج به قرارداد شود، بازی سیاسی بین دو کشور و قدرتنمایی روسیه است. در کنار این موضوع، فراموش نکنیم که روسیه همپیمان خوبی برای قراردادهای نفتی ایران نیست؛ همانگونه که در سالهای گذشته این موضوع اثبات شده است.» او با اشاره به اینکه «این تفاهمنامه به اندازهای برای روسها بیاهمیت بود که مترجم خود را به ایران فرستادند»، میافزاید: «اینکه مسئولان نفتی بخواهند با گفتن بزرگترین تفاهمنامه، افکار عمومی را به سمت خود جلب کنند، خندهدار است. با گفتن واژه بزرگترین، این تفاهم مهم نخواهد شد. برای صنعت نفت ما این الفاظ چارهساز نیست و آن چیزی که اهمیت دارد، رونق آن است. کاش افرادی که این روزها بر کرسی وزارت نفت تکیه زدهاند، اندکی تاریخ بخوانند یا بدانند.» او میپرسد: «روسیه که خود امروز در رنج و گرفتار تحریمهای گسترده بینالمللی است، چطور میخواهد این حجم سرمایه برای ایران بیاورد؟». وی افزود: «متاسفانه از زمان ملی شدن صنعت نفت تاکنون نفت ما پولی شد یعنی به جای سرمایهگذاری، درآمد حاصل از فروش نفت را به تورم تبدیل میکنیم. من توصیه میکنم مسئولان در ابتدای امر بدانند که امضای تفاهمنامه به معنای عملیاتی شدن نیست.»
تفاهمنامه، قرارداد نیست!
از منظر حقوقی، تفاهمنامه سندی است که در آن اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی برای دستیابی به یک توافق در آینده، اهداف مشخصی را در نظر میگیرند و این تفاهم را مبنا و چارچوب هرگونه تصمیم بعدی قرار میدهند. از این جهت میتوان گفت تفاهمنامهها فاقد تعهداتی مانند تعهدات حقوقی هستند و شاید بتوان آنها را «تفاهمنامههای مشترک نزاکتی» نامید. پس در یک تفاهمنامه مشترک، برای دستیابی به اهداف مشخص، طرفین توافقاتی را درخصوص چگونگی رسیدن به اهداف تفاهمنامه انجام خواهند داد. مهمترین نکته این است که اصولا تفاهمنامه برای طرفین الزامآور نیست. طرفین با امضای یادداشت تفاهم یا تفاهمنامه اگرچه سعی دارند در توافقات حاصلشده از ایجاد ضمانت اجرا و آثار حقوقی الزامآور جلوگیری کنند ولی درعینحال نشان میدهند نسبت به مذاکرات انجامشده، به یک نقطه مشترک دست یافتهاند و قصد دارند مذاکرات را تا انعقاد قرارداد پیش ببرند. پس تفاهمنامه به نوعی پیشنویس قرارداد محسوب میشود و به عنوان سند پشتیبان مذاکرات شفاهی، به طرفین قرارداد در پیکربندی آن کمک میکند.
بزرگنمایی در وزارت نفت
معاون وزیر نفت دیروز در بخش آماری اینگونه نقل کرد: «ایران و روسیه در مجموع 70تریلیون متر مکعب گاز دارند که 30درصد ذخایر دنیا است و نقش مهمی در پایداری انرژی ایفا خواهند کرد.» اینکه چرا خجسته، ایران و روسیه که همواره دو رقیب جدی بودهاند، را در کنار هم قرار داده است، خود جای تامل و تعمق بسیار است که مجالی برای پرداختن به آن در این گزارش نیست. اما گویا به اذعان او، «در اواخر سال گذشته، چهار میلیارد دلار برای توسعه هفت میدان نفتی با روسیه قرارداد امضا شده است.»
اطلاعات و آمارهای اعلامشده از سوی مقامات ارشد وزارت نفت در طول یکسال گذشته، توسط نهادهای مختلف نقض شده است؛ جدیدترین آن، اظهارات وزیر نفت درباره میزان فروش و مهمتر از آن، بازگشت ارزهای حاصل از این محل است که توسط دیوان محاسبات نقض شد. متاسفانه این وزارتخانه درگیر بزرگنمایی و رزومهسازی شده است.
بازی خطرناک روسیه
یکی از مدیران بازنشسته وزارت نفت که در حوزه قراردادها تجربه طولانی دارد، با اشاره به روابط پیچیده و خاص دو کشور ایران و روسیه، میگوید: «این تفاهمنامه، بیشتر سیاسی است تا اقتصادی و بازی شروعشده توسط روسیه در این حوزه بسیار خطرناک است. اگر به تاریخ ملی شدن صنعت نفت مراجعه کنیم، بازی روسیه را بیشتر درک خواهیم کرد. متاسفانه چارچوبی از سوی وزارت نفت برای همکاری جدید مشخص نیست و این بیم وجود دارد که ایران بیاینکه متوجه شود، امتیازاتی به این کشور بدهد که قابل جبران نباشد.» او معتقد است: «شرکت گازپروم رقیب جدی ایران است؛ زمانی که برای توسعه پارسجنوبی با این شرکت وارد مذاکره شدیم، به یکباره کار را رها کرد و رفت. پروژههای ایران در پارسجنوبی براساس برنامهریزی صورتگرفته عملیاتی میشد، امروز ایران صادرکننده بزرگی در حوزه گاز بود.»
حضور رقبا آنهم در شرایط کنونی، مساله نگرانکنندهای است که این مدیر بازنشسته صنعت نفت به آن پرداخت. او به یک آمار از میزان صادرات نفت در زمان دوران اصلاحات اشاره میکند و میگوید: «در آن زمان نفت 10دلار بود اما وزارت نفت درآمد 40میلیارد دلاری را محقق کرد؛ هرگز به دنبال بزرگنمایی نبود و در آن مقطع با وجود تحریم آمریکا، با بازاریابی صحیح از تمام دنیا، نفت ایران به صورت مناقصه به فروش میرفت.»
سابقه همکاری گازپروم در ایران
در دولت احمدینژاد، هیات نمایندگی گازپروم به ریاست «الکسی میلر» به ایران آمد. در آن مقطع مدیرعامل این شرکت به ایران آمد و قرار شد به ایران برای توسعه بیشتر منابع نفت و گاز طبیعی، کمک کند. در این قرارداد توافق شد علاوه بر توسعه بیشتر مخازن گاز پارسجنوبی، این شرکت در پروژههای نفتی منطقه آزادگان و مخازن نفتی دریای مازندران، همکاری کند. اما با وجود این آمدنورفتنها و انعقاد توافقنامه، این شرکت هرگز همکاریای با ایران نداشت. این شرکت در دولت اصلاحات نیز همکاری را در دستور کار قرار داد اما همانگونه که در این گزارش اشاره شد، درنهایت بعد از دو سال مذاکره، رفت. شرکتهای روسی در دوره ریاستجمهوری روحانی برای مذاکره به ایران آمدند. در این مذاکرات، «الکساندر نواک» وزیر فدراسیون انرژی روسیه و مدیران عامل هشت شرکت بزرگ نفت و گاز روسیه شامل مدیران عامل و روسای شرکتهای گازپروم، زاروبژ گیالوگیا، روسنفت، گازپروم نفت، زاروبژ نفت، استروی ترانس گاز، باشنفت، روسنفت و گاز استروی و روسگیالوگیا نیز به تهران آمدند تا با همتایان ایرانی خود مذاکره کنند. اما این آمدوشدها بدون دستاورد بود. حال سوال جدی اینجاست چرا باید این شرکت به ایران برای توسعه میادین نفتی و گازی کمک کند؟
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/380609/