بزرگنمايي:
ایران پرسمان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
آمریکا چطور میتواند در روابط خود با عربستان سعودی بازبینی کند؟
ماه گذشته عربستان سعودی تصمیم گرفت که تولید نفت خود را کاهش دهد. این تصمیم باعث افزایش قیمت گاز، آنهم درست در زمان انتخابات میاندورهای در آمریکا و در نتیجه ایجاد نارضایتی در واشنگتن شد. اگر تصمیم عربستان سعودی را برای پیوستن به سایر کشورهای اوپک و روسیه بهمنظور کاهش عرضه، صرفا دعوایی از جنس دعوای سلبریتیها درنظر بگیرید که جو بایدن را در مقابل بنسلمان یا پوتین قرار میدهد، واکنش عربستان، قابل توجیه است. اما اگر از دریچهای بازتر به این موضوع نگاه کنیم، میبینیم که در مورد این جنجال، غلو شده است. البته واشنگتن باهوش است که با هرگونه تقویت رابطه ریاض و مسکو مخالفت میکند. بیانیه بایدن درباره اقدام احتمالی آمریکا در واکنش به اوپک پلاس، سنجیده و عملی بود؛ گرچه ما واقعا نمیدانیم بهترین اقدام چه خواهد بود، چون بیشتر گزینهها جنبههای منفی جدیای برای آمریکا دارند.
کسانی که رابطه آمریکا و عربستان را در دوران ملک عبدالله بهیاد میآورند، رویکرد عربستان سعودی و آمریکا را صرفا معاملاتی میبینند. البته اشتباه نمیکنند، اما باید بدانند که روابط مسکو و ریاض که بهنظر استراتژیک میآید، برای ریاض معاملاتی است. پادشاهی عربستان امید دارد چیزهایی را از روسیه بگیرد که آمریکا نمیتواند آنها را ارائه دهد.
ریاض از مسکو چه میخواهد؟
تصمیم نفتی ریاض، لطفی به روسیه بود که احتمالات جالبی را برای ریاض در مقابل ایران که ارتباطشان از 2016 قطع شده، ایجاد میکند. مورد اخیر را در نظر بگیرید که شاید روسیه از پهپادهای ایرانی برای حمله به کییف استفاده کرد. بهنظر میرسد که همین دلیلی خوب برای آن باشد که عربستان، سراغ روسیه نرود.
اما این، فرصتی نادر را برای سعودیها ایجاد میکند که با کارتهای خود با مسکو بازی کنند - صرفا از اسرائیل بخواهند- تا این پهپادها را از نزدیک بررسی و دادههایی را از کارایی آنها در میدان نبرد، بهدست بیاورند. عربستان سعودی همچنین علاقه زیادی به این دارد که مانع از آن شود که ایران با این پهپادها، خودش را در دل روسیه جا کند. عربستان سعودی امیدوار است که جا دادن خودش بین روسیه و ایران، برایش در سوریه ثمربخش باشد. ریاض پذیرفته که بشار اسد سرجایش مانده است، اگرچه استراتژیهای آمریکا و عربستان در ابتدا خروج اسد را از صحنه سیاسی هدف قرار داده بودند. هدف جدید ریاض این است که دمشق را به سمت اعراب بازگرداند و از تهران دور کند.
اما هیچ تلاشی برای کاهش نفوذ تهران به نتیجه نمیرسد مگر اینکه کشورهای عربی مایل باشند نیروهای شبهنظامی و تسلیحات در اختیار اسد بگذارند تا جایگاه او در رأس دولت تضمین شود و همان آرامش خاطری را که ایران برایش ایجاد کرده را ایجاد کنند. ریاض این مسئله را مدنظر قرار نداده است. در غیاب یک استراتژی بینالمللی برای کاهش نفوذ ایران در سوریه یا چشماندازی قابل دسترسی برای آینده سوریه از سوی آمریکا، ریاض امید خود را به این بسته که منافعاش را در سوریه با مسکو هماهنگ کند.
نقش روسیه در ممانعت از تصویب قطعنامههای بالقوه شورای امنیت سازمان ملل که انتقال تسلیحات به حوثیهای یمن را محدود میکند، سالهاست که عربستان سعودی را ناامید کرده است. یافتن اهرم فشاری برای تغییر موضع روسیه، میتواند مشکل عربستان را در مواجهه با این تهدید وجودی، حل کند. تسلط روسیه بر بازار گندم نیز برای خاورمیانه و کشورهای اطراف که با ناامنی غذایی دستوپنجه نرم میکنند نیز مهم است. این موضوع در مورد عربستان سعودی هم صدق میکند که طبق گزارش بانک جهانی، کمتر از دو درصد از زمینهایش قابل کشت است. علاوه بر چیزهایی که واشنگتن «نمیتواند» به عربستان ارائه دهد، ریاض بهدنبال چیزهایی است که واشنگتن «نمیخواهد» ارائه کند. عربستان سعودی بهدنبال جنگندههای SU-57 روسیه و FC-31 چین است که هردو تلاش کردهاند چیزی شبیه نسل جدید جنگندههای F-35 آمریکایی تولید کنند. منافع عربستان در نوسازی سریع نظامی در تضاد مستقیم با کنگره و دفتر امور سیاسی-نظامی در وزارت امور خارجه آمریکا است که در حال کاهش فروش تسلیحات خارجی هستند.
زنجیرهای سیاسی و مالی
ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی در روابط 80ساله خود، فراز و نشیبهایی را پشتسر گذاشتهاند. این رابطه تحت فشار فعلی، به پایان نخواهد رسید. لاندون دِرِنتز، رئیس مرکز انرژی جهانی در شورای آتلانتیک میگوید، آمریکا و عربستان با شروع همهگیری کرونا، برای پایدار نگهداشتن بازارهای انرژی، مانند افراد حرفهای با هم همکاری کردند. این بخشی از جزر و مد رابطه آمریکا و عربستان در زمینه نفت است که با فشارهای دیگر مطابقت دارد. در واشنگتن این فشارها، بیشتر سیاسی است؛ در ریاض، این فشارها بیشتر مالی است.
اینبار، نگرانیهای مالی در مورد تامین مالی برنامه چشمانداز 2030به منظور توسعه پادشاهی در بسیاری از بخشها است. بنسلمان بسیار به موفقیت این طرح نیاز دارد. هشدارهای جدی در مورد کاهش تقاضای نفت در آینده باعث شده که سعودیها این سوال را از خود بپرسند که چرا آنها دارند بهخاطر درخواست آمریکا، خلاف سودشان، تا جایی که میتوانند تولید کنند، درحالیکه سایر تولیدکنندگان این کار را نمیکنند.
وزارت نفت عربستان سعودی هشدار میدهد که با گذشت زمان، تولید در سطوح بیسابقهای که آمریکا درخواست میکند، ظرفیت اضافی، به صفر میرسد. همچنین این کار باعث میشود که وزارت نفت نتواند برای تعمیر و نگهداری، دستگاهها را بهطور موقت از مدار خارج کند و نیز این خطر افزایش مییابد که تولید نفت بهطور ناگهانی متوقف شود و بازار را وارد شوک کند. ریاض، طنز ماجرا را درک میکند که ایالاتمتحده باوجود درخواست دوستان اروپایی، از کاهش قیمت بنزین خودداری میکند. با آمدن زمستان و به محض افزایش نیاز به نفت برای گرمایش، فشارهای عمومی بر دولتهای اروپایی افزایش مییابد و باعث میشود برخی در عربستان سعودی این سوال را از خود بپرسند که اروپا تا چه حد در مورد حفظ تحریمها علیه روسیه، جدی خواهد بود. حال این نگرانیها را هم باید اضافه کنید که در حال حاضر تعداد کمی از سعودیها تمایل دارند آمریکا را راضی نگه دارند، چون احساس میکنند که واشنگتن نمیتواند توافق خود را اجرا کند. معامله آمریکا و عربستان در سفر تابستان بایدن به ریاض، شامل افزایش اندک تولید عربستان و اوپک بود و در مقابل، بایدن، فروش تسلیحات دفاعی به عربستان سعودی را مجاز دانست. اما حوادث جهانی، توافق آقایان را مختل کرده است. زمانی که پوتین به اوکراین حمله کرد، کشورهای اروپایی تصمیمات مستقلی برای اهدای تسلیحات گرفتند و سیستمهای دفاعی آنها تحلیل رفته و اکنون نیاز به تکمیل دارد. آنها بهعنوان کشورهای عضو ناتو، منتظر تحویل تسلیحات دفاعی ایالات متحده هستند. در نتیجه ممکن است تحویل این تسلیحات به عربستان سعودی تا دو سال دیگر به تعویق بیفتد. این واقعا مشکل بزرگی برای پادشاهی عربستان است که بهطور مرتب با پهپادها و موشکهای گروههای مسلح مورد حمله قرار میگیرند. به نظر برخی از سعودیها، اگر شرایط جهانی ایجاب میکند که آمریکا توافق خود را به تعویق بیندازد، آنها نباید از اینکه شرایط جهانی (مانند پیشبینی کاهش تقاضای نفت در جهان) باعث میشود ریاض هم همین کار را انجام دهد، ناراحت شوند.
تحلیلگران سعودی، روند دستوپاگیر انتقال تسلیحات آمریکا را درک نمیکنند. آنها وقتی سرعت انتقال تسلیحات دفاعی آمریکا را به اوکراین تماشا میکنند، میپرسند که چرا واشنگتن، پس از حمله حوثیها به تاسیسات نفتی عربستان در سال 2019 که آمریکا، ایران را مسئول دانست یا ادامه حملات پس از آن، این کار را انجام نداد؟ حالا این را هم اضافه کنید که ریاض ادعا میکند تهران در حال برنامهریزی مجدد برای حمله قریبالوقوع به زیرساختهای انرژی در عربستان است و اینبار آمریکا گفته که اقدامی خواهد کرد اما این «اقدام» را تعریف نکرده است.
تنبیه تازهبهدورانرسیده
اعضای کنگره آمریکا بر سر چیزهای زیادی به توافق نمیرسند، اما هردو حزب دموکرات و جمهوریخواه از اقدامات تنبیهی برای ادب کردن تازهبهدوران رسیده (بنسلمان) حمایت میکنند؛ همانطور که در ماه مه، کمیته سنا، نوپک (NOPEC) یا لایحه عدم تولید و صادرات نفت را تصویب کرد. (در صورت تصویب، به موجب این قانون، دولت آمریکا میتواند به اتهام «تبانی برای بالا بردن قیمت نفت» علیه کارتل کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) به محاکم آمریکایی شکایت کرده و آنها را مجازات کند.) با توجه به صحبتهایی که با مقامات سعودی داشتم، یکی از وعدههایی که تیم بایدن در دیدارهایشان به ریاض میدهد، این است که عربستان به قیمت نفت کمک کند (یا در یمن، خویشتنداری کند، یا در مورد توافق هستهای ایران سکوت کند یا به مهاجران افغان کمک کند یا برای بهحاشیهراندن اسد در دمشق کمک کند) تا پاداشاش را با رفتار دوستانه کنگره بگیرد. ریاض احساس میکند که آمریکا هرگز به این وعدهها عمل نکرده است، حتی یک ذره.
ریاض اکنون متقاعد شده که دولت بایدن، چیزی جز وعده «نرمشدن کنگره» نداشته، چون اعضای قدرتمند حزب بایدن، مخالف مذاکره با دولتِ قاتلِ خاشقچی هستند و محدودیتهایی را ایجاد کردهاند. ریاض از خود میپرسد دولت بایدن با کنگرهای که توسط جمهوریخواهان کنترل خواهد شد، چه چیزی برای ارائه دارد؟ هربار که ایالات متحده از عربستان ناراحت است، سروکله نوپک پیدا میشود. دولت عربستان از تبدیل شدن این لایحه به قانون میترسد اما خود را هم برای این سناریو آماده کرده است. گرچه قانونی شدن این لایحه قطعا منجر به بیثباتی در بازار نفت میشود، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که اجرای آن، منجر به انحلال اوپک شود. با این حال حتی اگر فرض کنیم که نوپک اجرا شود، انحلال اوپک در آینده نزدیک، توانایی عربستان در افزایش دادن قیمتها را تغییر نخواهد داد. به هر حال عربستان کشوری است که میتواند تولید نفت خود را کم و زیاد کند. در حالی که سایر کشورهای تولیدکننده نفت، همین حالا هم نمیتوانند سهم تولیدی خود را در اوپک برآورده کنند و بنابراین توانایی افزایش تولید در صورت جدایی از اوپک را هم نخواهند داشت. برخلاف تصور، نوپک میتواند توانایی عربستان برای افزایش قیمتها را افزایش دهد. عربستان میتواند با آفلاین کردن پالایشگاههایش مثلا به این بهانه که این تاسیسات نیاز به تعمیر و نگهداری دارند، تولید را پایین بیاورد و قیمتها افزایش پیدا کند.
از سوی دیگر، عربستان در ماه سپتامبر، اقداماتی را انجام داد که گزینههای آمریکا را برای مجازات رهبری خود محدود میکند. درست چند روز پیش از اینکه وزارت امور خارجه آمریکا نظر خود را در مورد مصونیت بنسلمان بابت اتهامات جنایی علیه او به دادگاهی در آمریکا اعلام کند، پادشاه عربستان، بنسلمان را به نخستوزیری منصوب کرد و حالا با حمایتهای قانونی که این سِمَت برایش ایجاد میکند، دست دولت آمریکا برای اینکه بگوید او مصونیت ندارد، بسته است. یکی از معدود اهرمهایی که آمریکا در حال حاضر دارد، تعلیق فروش تسلیحات است. برخی از قانونگذاران استدلال میکنند که توقف فروش این سلاحها میتواند نظر ریاض را در مورد رابطهاش با مسکو تغییر دهد. این فروشها مربوط به مهمات دفاعی برای دفاع از حملات مداوم پهپادها و موشکهای گروههایی است که ایران، آنها را عناصر غیرقابل مذاکره در سیاست خارجی میخواند. بنابراین، یکی از پیامدهای ناخواسته اما مشکلساز، تعلیق فروش تسلیحات، این پیام است: «ما سیاست خارجی عربستان سعودی را محکوم میکنیم، اما از سیاست خارجی ایران حمایت میکنیم.»
مسئله شاید فقط عربستان سعودی نباشد که با پیشنهادها برای بازگرداندن انبارهای پاتریوت مخالفت میکند. فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده آمریکا مدتی است که با گامهایی سریع، در زمینه دفاع موشکی دوجانبه با عربستان همکاری میکند. از منظر عربستان، برنامههای ارتش آمریکا با اقدامات اعضای کنگره برای ممانعت از پر کردن انبارهای پاتریوت یا اقدامات شدیدتر، مثل بیرون کشیدن سربازان آمریکایی و سامانههای دفاعی از عربستان، در تضاد است. انجام دادن این اقدامات، گران تمام میشود و برای اهداف خودِ آمریکا در منطقه، مضر است. همه اینها کمک میکند که نحوه نگرش عربستان سعودی به گزینههای سیاست خارجی خود و واکنشهای احتمالی آمریکا را تفسیر کند. آنها سیاست، اقتصاد و افکار عمومی آمریکا را از نزدیک دنبال میکنند؛ بسیار نزدیکتر از خودِ واشنگتن.
نقش نادیده جنگ سرد
سوال اینجاست که با وجود محاسبات دقیق عربستان سعودی، چرا آنها خشم آمریکا را از تصمیم اوپک پلاس، دستکم گرفتهاند؟ پاسخ خلاصه آن، این است: بهخاطر قطع ارتباط نسلی. محمد بنسلمان، 37ساله است. 60 درصد از جمعیت عربستان، زیر 35سال دارند. آنها نمیتوانند وزن عاطفی تهاجم روسیه را بر روح زمانه آمریکایی درک کنند. رهبری جوان عربستان که بیشترِ حلقههای درونی ریاض را در خود جای داده، هیچ خاطرهای از جنگ سرد ندارد، درحالیکه جنگ سرد، بیشتر رهبران آمریکا را شکل داده است. وقتی کشوری به کشور مستقل همسایه حمله میکند، اعصاب آمریکا بههم میریزد. اگر آن کشور، روسیه باشد، سیاتیک آمریکا عود میکند. حتی اولین جنگ خلیجفارس هم نمیتواند به رهبران سعودی کمک کند تا بفهمند این همسویی آنها با روسیه در بازار نفت، چرا چنین به مذاق آمریکاییها تلخ آمده است. آن زمان که آمریکا برای مقابله با حمله عراق به کویت، وارد جنگ شد، محمد بنسلمان فقط پنج سال داشت و امروز آمریکا هنوز برای اوکراین وارد جنگ نشده است.
کنگره قصد دارد این را بررسی کند که باید چه کاری را برای پاسخ به عربستان، بهخاطر فعال کردن جریان پولی به روسیه آنهم در حالی که روسیه تلاش دارد اوکراین را از نقشه جهان پاک کند، انجام دهد. بررسی مجدد روابط آمریکا و عربستان احتمالا یکی از گزینهها خواهد بود، هرچند که نمیدانیم کنگره میتواند برای پاسخ سخت به عربستان، به توافق برسد یا نه؛ توافقی که در سال 2019 در پی ترور خاشقچی ناکام ماند.
ارزیابی مجدد سیاست، هیچگاه ایده بدی نیست. کاخ سفید پیشتر، پس از تصمیم اوپک پلاس، متعهد شده بود که در روابط آمریکا و عربستان بازبینی کند، اما به شخص خاصی یا جدول زمانی، اشاره نکرد. ریاض نباید چنین بازبینیای را بهعنوان یک تهدید تلقی کند. بررسی کامل روابط در همه سطوح – نه فقط در زمینه دفاعی، بلکه در زمینههایی مانند امنیت آب و غذا، تحصیلات، انرژی تجدیدپذیر، اجرای قانون، حقوق زنان، حقوق بشر، مطبوعات، قاچاق و تامین مالی غیرقانونی- بدون شک تاثیرات نامطلوبی هم خواهد داشت اما موفقیتهای زیادی را آشکار میکند که بسیاری از مقامات در واشنگتن و ریاض را شگفتزده خواهد کرد و نیز برای بهروزرسانی سیاست آمریکا مفید خواهد بود. اگر اقدامات واشنگتن برای مجازات ریاض بهخاطر تصمیم اوپک پلاس، خویشتندارانه باشد - و مثلا بر تحویل تسلیحات دفاعی تاثیر نداشته باشد- مشاوران بنسلمان باید با احتیاط با همتایان آمریکاییشان همکاری کنند تا تاثیر مثبت توافق نفتی آنها برای روسیه، به حداقل برسد. این همکاری میتواند شامل تامین مالی تسلیحات دفاعی برای اوکراین یا همکاری برای جلوگیری از رسیدن تجهیزات ایران به روسیه باشد. آنطور که لاندون دِرِنتز، رئیس مرکز انرژی جهانی در شورای آتلانتیک پیشنهاد کرده، عربستان باید ایدههایی برای بهبود دسترسی جهانی به عرضه نفتِ مقرونبهصرفه ارائه دهد: «در چارچوب یک بحران بزرگ جهانی انرژی، عربستان از تقویت تلاشهای بینالمللی برای افزایش عرضه، سود میبرد، چراکه این کار به تغییر مسیر گفتوگو با آمریکا و اروپا، بهگونهای که هم به نفع مشتریان نفتی و هم به نفع تولیدکنندگان آن باشد، کمک خواهد کرد.» عربستان سعودی تنها کشوری است که در حال حاضر، اهرمی بر سیاست و تولید نفت روسیه دارد، بنابراین در موقعیت خوبی برای کمک به این موضوع قرار دارد و واشنگتن باید بر انجام دادن این کار، پافشاری کند. مشکل سیاستگذاران آمریکایی در حال حاضر این نیست که عربستان سعودی، مسکو را به جای واشنگتن انتخاب میکند؛ مشکل این است که عربستان سعودی احساس میکند دست برتر را نسبت به واشنگتن و مسکو دارد.
عربستان سعودی پس از پیروزی در جنگ قیمتی انرژی در مقابل مسکو در سال 2020، حالا بسیار مطمئن است که میتواند گزینههای روسیه را در سیاست انرژی، کنترل کند. اما بهخاطر سیاست خارجی معاملاتی امروزِ عربستان سعودی، ایالات متحده آمریکا و اروپا باید چیزی را بر سر میز مذاکره بیاورند که برای ریاض، ارزش آن اقدام را داشته باشد. در حال حاضر، این میتواند بهسادگی عدم انتخاب مجازات برای عربستان سعودی باشد.
انفعال آمریکا پس از حمله سال 2019 به تاسیسات نفتی آرامکو و جلوگیری از فروش تسلیحات در سالهای پس از آن، نشان آن است که واشنگتن، دکترین کارتر را برای مراقبت از کشورهای حوزه خلیجفارس در برابر تهدیدات خارجی، کنار گذاشته است. تصمیم اوپکپلاس هم نشاندهنده آن است که ریاض آن دکترین را کنار گذاشته است. ریاض و واشنگتن نظرات کاملا متضادی در مورد نحوه تنظیم مجدد رابطه دارند. حل این اختلافات داخلی، دشوارتر از دستیابی به توافق بین دو کشور بر سر منافع متقابل خواهد بود. توافقنامههایی که در سفر تابستانی بایدن به عربستان سعودی امضا شد، فهرستی از بخشهایی را نشان میدهد که همکاری در آنها برای هر دو کشور ارزشمند است؛ بنابراین، گامهایی قانونی برای حل اختلافات، برداشته شده است. این دو کشور، اهداف مشترکی هم دارند؛ هردو علاقهمند به انتقال آرام انرژی، امنیت و ثبات منطقهای و جریان آزاد تجارت هستند. اگر تصور در واشنگتن این است که این رویکرد، بیش از حد نرم است، بیایید به خودمان یادآوری کنیم که نزاع واقعا در اختلافات بر سر تولید و قیمت انرژی ریشه دارد. تقویت مشارکت ایالات متحده آمریکا در خارج از کشور، ستونی از استراتژی جدید امنیت ملی است، چراکه این روشی اثباتشده برای تامین منافع ایالات متحده آمریکا است.
لینک کوتاه:
https://www.iranporseman.ir/Fa/News/393536/