ایران پرسمان - جام جم / «تجربه برجام و لزوم عدم اعتماد به آمریکا» عنوان یادداشت روز در روزنامه جام جم به قلم فریدون عباسی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
درباب اینکه مواضع متضاد آمریکایی در قبال ایران تاکتیکهای مذاکراتی است یا ناشی از اختلافات جدی کابینه ترامپ، باید رویکردی تلفیقی اتخاذ کرد.
همچنان که صدایی که ما از یک کنسرت موسیقی میشنویم، صدا یا به تعبیر دیگر موجی است که از چند ساز صادر میشود و درنهایت، یک موج پیچیده میسازد که متشکل از مجموعهای فرکانسهای مختلف است، باید گفت دولت فعلی آمریکا هماکنون با درنظر گرفتن صداهای مختلفی که از نقاط مختلف دنیا دریافت میکند، درحال ارسال موجهای مختلف به اقصینقاط دنیا است تا درنهایت، متناسب با تاثیرگذاری این موجها در مقاصد مدنظرشان، تصمیمات مقتضی را اتخاذ کنند.
بازار
![]()
هدف از ارسال این موجهای مختلف که معمولا ناشی از ارزیابی هیات حاکمه فعلی آمریکا از شرایط آن جامعه است، بهنوعی دستکاری و بههم ریختن آن جوامع و رسیدن به هدف نهایی مطلوب واشنگتن است. شاید در برخی موارد این هیات حاکمه در مورد نحوه و شدت این امواج اختلافاتی داشته باشند، اما در نهایت، هدف نهایی سردرگمسازی و تحقیر آن جوامع و حداکثرسازی امتیازگیری از آنهاست.
از این نظر، رویکرد کلی آمریکا در مواجهه با چین، روسیه، اوکراین، گریلند، کانادا و اتحادیه اروپا یکی است؛ بنابراین مواضع ضد و نقیض مقامات آمریکایی را بیشتر با همین دید باید تفسیر کرد که آنها امیدوارند با صدور موجهای پیچیده، جوامع را دچار اغتشاش کرده و تضعیف کنند. در این میان آمریکا، صرفا کشورها را هدف نگرفته است و سازوکارهای رقیب هژمونی خود مانند بریکس، شانگهای و حتی اتحادیه اروپا را هدف گرفته است. در این میان حتی از ملتهایی که مثلا از آنها هم حمایت میکنند، مانند برخی کشورهای حاشیه خلیجفارس باجخواهی میکنند.
ملل باهوش به نسبتی که بتوانند در برابر این امواج سردرگمساز انسجامی درونی نشان دهند و اختلافات خود را مدیریت کنند، در مواجهه با آمریکاییها موفقتر خواهند بود. به طور مشخص در مورد ایران، آمریکاییها براساس برخی ارزیابیها با ارسال امواجی متناسب با گرایشات سیاسی و اجتماعی موجود در ایران به دنبال اغتشاشات و تعمیق اختلافات داخلی هستند. در همین راستا، علاوهبر تهدید نظامی، تداوم اعمال تحریمها، ابراز علاقه برای مذاکره و خود را اهل صلح نشان دادن، دستگاه قوی رسانهای آنها مدام در حال القای این درک است که سختی معیشتی ناشی از تحریمها، به دلیل ناکارآمدی داخلی نظام است.
در چنین شرایطی، هوشمندی حکم میکند که انسجام داخلی داشته باشیم؛ یعنی تمام سلیقههای مختلف سیاسی و جناحی که در چارچوب نظام حرکت میکنند، باید دست به دست هم دهند و اقدام به تخریب همدیگر نکنند و حداکثر حمایت و دلسوزی نسبت به قوای مختلف صورت بگیرد تا به تعبیر امام خمینی رضوانالله تعالی آمریکا نتواند هیچ غلطی نتواند بکند؛ البته در یک نگاه صرف مادیگرایانه آمریکا از نظر امکانات بر ما برتریهای زیادی دارند، اما اتحاد ملت و مسئولان و اتکال به خدای متعال سبب حفظ کیان کشور دربرابر آمریکاییها و کشت آنها در تحقق مقاصدشان خواهد شد.
به طور مشخص در باب مذاکرات هستهای باید یادآور شد که ایران در توافق برجام که به زیان ما بود، تکالیف زیادی داشت بدون اینکه از حقوق اساسی خود بهرهمند شود. از آنجا که آمریکای ترامپ هم درنهایت موفق به لیبیسازی ایران نخواهد شد و قادر به جمع کردن تمام تاسیاست هستهای ایران نیست، گزینه دیگر تکرار نوعی برجام است. باید برای جلوگیری از تکرار این تجربه شکستخورده توجه داشت که در مذاکرات فعلی نباید هیچچیزی جز بازرسیهای عادی آژانس بینالمللی انرژی هستهای را پذیرفت. اظهارات آمریکاییها مبنی بر لزوم بازرسی تاسیسات ایران توسط بازررسان آمریکایی علاوهبر بازرسان آژانس تجاوزی آشکار به حقوق ملت خواهد بود و ما به عنوان عضو معاهده منع اشاعه هستهای (انپیتی) این بار نباید چیزی فراتر از چارچوب مقررات آژانس و این معاهده بپذیریم. ما بین سالهای 82 تا 84 که با سه کشور اروپایی اولین دور مذاکرات هستهای را داشتیم، و هنوز چین و روسیه و آمریکا هم اضافه نشده بودند تعلیقهایی را پذیرفتیم که حاصل آن فرستاده شدن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل و صدور اولین قطعنامه علیه ایران در سال 84 بود. اروپاییها در حالی که در داخل ایران تعلیق را داشتند، هفت قطعنامه شورای حکام را علیه ما گرفتند و در سال 92 هم آن تجربه غلط را تکرار کردیم که در نهایت به محدودیتهای زیادی رسیدیم. جریانات غربگرای داخلی در ابتدای کار حتی اجازه نمیدانند متخصصان درباره برجام نظر بدهند.
در همین رابطه، مقام معظم رهبری نهایتا به مجلس فرمودند نظر کارشناسی به شورایعالی امنیت ملی ارائه کند و خود ایشان هم در نامهای به آقای روحانی 28 شرط را برای اجرای برجام مطرح کردند و، ولی متاسفانه آن شرطها توسط دولت وقت اجرا نشد. آن زمان برجام با این توجیه اجرا شد که در کشور دوقطبی ایجاد نشود و انسجام ملی لطمه نخورد، اما همه دیدیم که با وجود پذیرش آنهمه محدودیت، طرفهای مقابل به تعهدات خود عمل نکردند بنابراین پذیرش چیزی شبیه به برجام تکرار یک تجربه شکستخورده خواهد بود.
http://www.PorsemanNews.ir/Fa/News/1249714/سرمقاله-جام-جم--تجربه-برجام-و-لزوم-عدم-اعتماد-به-آمریکا