ایران پرسمان - کیهان / «غائبان همیشگی کلاس تاریخ» عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم مسعود اکبری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
دونالد ترامپ رئیسجمهور دولت آمریکا روز گذشته در اجلاس کشورهای حاشیه خلیجفارس در ریاض در اظهارنظری گستاخانه گفت:«ایران باید حمایت از تروریسم و جنگهای نیابتی را متوقف کند.»
وی همچنین سهشنبه شب در مجمع سرمایهگذاری عربستان- آمریکا گفت:«من میخواهم با تهران توافقی انجام دهم تا جهان امنتر شود.»
یک سؤال، آیا این ایران است که حامی تروریسم و ناامنی در منطقه غرب آسیاست؟ آیا دولت آمریکا به دنبال تبدیل جهان به مکانی امنتر است؟ آیا کارنامه دولت آمریکا، نشاندهنده مبارزه مستمر و بیوقفه با تروریسم است؟ آیا ترامپ مرد صلح و آبادانی و توافق است؟ مطمئنا از خواندن این سؤالات تعجب کرده و به دلیل بدیهی بودن پاسخ این سؤالات، خندهتان گرفته است.
حق دارید، اما قسمت اندوهناک ماجرا که حقیقتا باید برای آن گریست، آنجاست که طیفی در داخل کشور چشمان خود را بر اراجیف و اظهارات بیشرمانه ترامپ بسته و اظهارات اخیر وی را با عناوینی چون «بده بستان در حجاز»، «اول تجارت، بعد سیاست»، «صید میلیاردها دلار نفتی»، «رقص دیپلماسی بر محور دلارهای نفتی» و... پوشش دادهاند.
بازار
![]()
همین طیف در هفتههای گذشته ضمن چشمپوشی و سکوت خفتبار در مقابل تهدید بمباران ایران از سوی ترامپ، وقتی کیهان در قالب مطلبی طنز از «شلیک چند گلوله به کله پوک ترامپ» نوشت، به رگ غیرتشان برخورد و فریاد وامصیبتا سر دادند که چه نشستهاید که عدهای مذاکرات با آمریکا را تحتالشعاع قرار دادند و دنبال جنگطلبی هستند و...
به عقیده این طیف، مقامات دولت آمریکا حق دارند که هر اراجیفی را درباره ایران به زبان بیاورند اما ایران در مقابل، نباید به طرف آمریکایی، نازکتر از گل بگوید، چرا؟! چون این طیف مدعی است که تنها راه رفع مشکلات، بستن با آمریکا است. برای همین با تیتر درشت مینویسد «اول تجارت، بعد سیاست»؛ این یعنی بیخیال کشتار بیرحمانه زنان و کودکان معصوم در غزه بشوید و تجارت و معامله با آمریکا را بچسبید! این تیتر یعنی کارنامه سیاه آمریکا در جنایت علیه مردم ایران را فراموش کنید و تجارت با ترامپ را بچسبید.
اما آیا راهحل رفع مشکلات، بستن با آمریکاست؟! آیا هرچقدر به آمریکا نزدیکتر شویم، پیشرفت و رفاه بیشتری داریم و با نزدیک شدن به آمریکا، مشکلات از بین میرود؟! به این نمونهها توجه کنید:
«ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین وعده داده بود که «شعار من؛ تبدیل کردن جهان به جایی بهتر؛ جهانی روشنتر و خوشحالتر با کمک گرفتن از تمام ابزارهایی است که در اختیار داریم.»؛ برنامه اصلی دولت وی، دوستی و رابطه نزدیک با دولت آمریکا بود. نتیجه چه شد؟! جهان که پیشکش، زلنسکی حتی نتوانست اوکراین را به جایی بهتر تبدیل کند. اوکراینِ جنگزده و ویران که یک پنجم خاکش را هم از دست داده، اکنون به لقمهای راحتالحلقوم برای آمریکا تبدیل شده تا با خیال آسوده، منابع ملیاش را بالا بکشد و به واسطه آن، منافع سلطهجویانه خود را تأمین کند.
ترامپ پیش از این خواهان 50 درصد از درآمد منابع معدنی اوکراین و حق وتو در صدور مجوزهای استخراج شده بود. رئیسجمهور آمریکا قبلاً گفته بود که اوکراین باید هزینه حمایت مالی و نظامی واشنگتن را با اعطای دسترسی به معادن و منابع عظیم اما استفاده نشده و عناصر کمیاب خود جبران کند. در نهایت زلنسکی قرارداد مواد معدنی [واگذاری اجباری نیمی از معادن اوکراین] را امضا کرد. این یعنی دولت آمریکا بعد از ویرانی و کشته و زخمی و آوارگی مردم اوکراین، در گام بعد، چپاول و غارت منابع این کشور را در دستور کار قرار داده است.
نکته قابل تأمل اینجاست که اکنون ترامپ و دولت تروریست و غارتگر آمریکا، در پی آن است تا دقیقا مشابه رفتار با اوکراین را در سوریه تکرار کند.
«اشرف غنی» رئیسجمهور سابق افغانستان، پس از سقوط کابل در اولین گفتوگوی رسانهای خود با «نیک کارتر» رئیس سابق ستاد ارتش انگلیس در رادیو چهار بیبیسی گفت که بزرگترین اشتباه او به عنوان رئیسجمهور افغانستان، اعتماد به آمریکا بوده است. غنی گفت که چطور آمریکا او را برای آزادی پنج هزار زندانی طالبان تحت فشار گذاشت و موضوع مسائل داخلی افغانستان هیچ اهمیتی برای آمریکا در آن مقطع نداشت. ارتش سیصد هزار نفری افغانستان که دو دهه توسط برنامه «آیساف»- نیروهای بینالمللی کمک به امنیت افغانستان و وابسته به ناتو- آموزش داده شدند، در برابر نیروی هشتاد هزار نفری طالبان هیچ مقاومتی نشان ندادند و با یک حمله سریع کابل سقوط کرد. در آن مقطع «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا به صراحت گفت که تأمین امنیت داخلی افغانستان ارتباطی به آمریکا ندارد و بیش از این نمیخواهد در افغانستان هزینه کند. بنابراین پایگاه بگرام در حالی که طالبان پشت دروازههای کابل بود خالی شد و آن صحنههای حقارتآمیز و تأسفبرانگیز از دویدن مردم پشت سر هواپیمای آمریکایی و آویزان شدن و سقوط از هواپیما در حوالی فرودگاه منتشر شد.
«حسنی مبارک» دیکتاتور سابق مصر در سال 2011 با انقلاب مردم برکنار شد. این رویداد و دادگاهی شدن وی شش ماه پس از آن و زمانی که حسنی مبارک پشت میلهها در دادگاه حاضر شد، یک پیام صریح به رهبران عرب مخابره کرد، مبنی بر اینکه باید نگران خالی شدن پشتشان از سوی آمریکا باشند. زمانی که حسنی مبارک پشت میلههای آهنی در دادگاه حاضر شد، روزنامه یدیعوت آحارونوت به نقل از «ایتان گیلبواع» استاد دانشگاه و مشاور اسبق وزارت جنگ رژیم صهیونیستی نوشت: «زمانی که رهبران عرب مشاهده میکنند نزدیکترین دوست منطقهای آمریکا در قفسی تنگ انداخته و به کهنسالی و سرطان او هم رحم نمیشود، این پیام به همه رهبران جهان مخابره میشود که آمریکا قابل اعتماد نیست.»
در سال 2016 استرالیا با یک شرکت وابسته به نیروی دریایی فرانسه توافقی چند میلیارد دلاری برای ساخت 12 فروند زیردریایی امضا کرده بود اما در آگوست 2021 به دنبال نشست سهجانبه رئیسجمهور آمریکا با نخستوزیران استرالیا و انگلیس اعلام شد که کانبرا با واشنگتن و لندن برای ساخت زیردریایی اتمی تحت عنوان پیمان «اوکاس» توافق کرده است. این پیمان به منزله لغو قرارداد استرالیا و فرانسه برای ساختن زیردریایی بود. ارزش این قرارداد برای فرانسه 37 میلیارد دلار بود که با انعقاد اوکاس از دست رفت. «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه وقت فرانسه، با اشاره به این مسئله پیمان «اوکاس» را «خنجر زدن از پشت» از سوی آمریکا توصیف کرد.
دولت عربستان نیز که به گاو شیرده آمریکا مشهور است، با وجود درآمدهای هنگفت نفتی، با چالشهای اقتصادی متعددی روبهروست. براساس آمارهای منتشر شده، بیش از یک چهارم جمعیت این کشور زیر خط فقر به سر میبرند.
واقعیت این است که جریان غربگرا در داخل ایران، «غائب همیشگی کلاس تاریخ» است. نشان به آن نشان که همین طیف که امروز برای روابط آمریکا و عربستان، سوت و کف و هورا میکشد، پیش از این از رئیسجمهور اوکراین، یک قهرمان و الگوی بینظیر ساخته بود.
http://www.PorsemanNews.ir/Fa/News/1251653/سرمقاله-کیهان--غائبان-همیشگی-کلاس-تاریخ