ایران پرسمان
سرمقاله جهان صنعت/ بایدها و نبایدهای اینترنت ملی
پنجشنبه 18 خرداد 1402 - 09:33:26
ایران پرسمان - جهان صنعت / « بایدها و نبایدهای اینترنت ملی » عنوان سرمقاله روزنامه جهان صنعت به قلم اسماعیل قدیمی و حسین جلالی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
مهم‌ترین مساله‌ و چالش اینترنت در ایران را موضوع نفوذ سایبری سایر کشورها به سازمان‌های ایران و دستبرد اطلاعاتی دشمنان از طریق اینترنت می‌داند و پیشنهاد می‌کند که ایران در برابر این چالش، به ساختن سامانه مشابه اینترنتی جمهوری خلق چین کمونیست مبادرت ورزد!
پرسش کلیدی این است که اینترنت چیست و چرا بزرگترین چالش آن کنش دشمنان است؟ و آیا صحیح است که یک نظامِ سراسر دینی با شیوه و مدعی صدور ارزش‌های فرهنگی خدامحور به دنیای گرفتار زندگی مادی، سبک مدیریتی جریان اطلاعات خود را از یک نظام کمونیستی سراسر غیردینی و حتی ضددینی تقلید کند؟ هیچ کس در این گزاره تردید ندارد که اینترنت شاهرگ ارتباطات اجتماعی دنیای مدرن است و جمهوری اسلامی ایران با پذیرفتن سبک زندگی مدرن، دست کم به لحاظ نهادها و ساختارهای حاکمیتی، باید با اقتضائات این دنیا کشور را اداره کند، مگر این که بخواهد به سبک کره‌شمالی همه درهای ارتباط در درون کشور و جهان خارج را ببندد و یک نفر به تنهایی همه تصمیمات کشور را بگیرد که این البته صددرصد مغایر با تجربه زیست مردم ایران و فلسفه وجودی نظام کنونی و همه مبانی عقلی و منطقی دنیای امروز و باور مسوولان کنونی است.
جلالی، دلیل خود برای بستن شیرفلکه اطلاعات جهانی را موفقیت حکومت چین در مقابله با هک و اطلاعات‌ربایی و خرابکاری در جریان اطلاع‌رسانی معرفی می‌کند که البته این توجیه به هیچ وجه قانع‌کننده نیست و به شکلی، پاک کردن صورت مساله به جای یافتن پاسخ آن است! در واقع، مهم‌ترین بخش در مدیریت جریان اطلاع‌رسانی کشور تامین امنیت شبکه اطلاع‌رسانی سراسری است که باید به شدت روی آن سرمایه‌گذاری و آن را تقویت کرد و نباید ضعف در آن را به کلیت سیستم اطلاع‌رسانی کشور تعمیم داد و به قول معروف به خاطر چند بی‌نماز در مسجد را بست!
در اینجا به نظر می‌رسد مساله اصلی برای این نماینده مجلس شبکه ملی اطلاعات در برابر شبکه جهانی اطلاعات باشد. ولی آیا این درست است که ما محوری‌ترین تصمیم در کلیدی‌ترین موضوع حکمرانی را به ترس از دسترسی دشمنان کشور به اطلاعات ملی گره بزنیم؟
مساله اصلی در اینجا ظرفیت‌های تولید و توزیع و مصرف اطلاعات در کشور است که مدیریت علمی آن در دیگر کشورها ابرقدرت‌های اقتصادی و تجاری و حتی نظامی را به بالاترین سطح در تولید ناخالص ملی و رشد اقتصادی و درآمد سرانه رسانده است. مساله در اینجا فرصت‌ها برای رفاه و تولید و پیشرفت کشوری است که در سخت‌ترین مضیقه‌های معیشتی و تورم افسارگسیخته و حتی رکود تورمی قرار دارد.
مگر هدف ما در اینجا نباید پیشرفت کشور و توسعه و دفاع از حقوق حقه مردم برای حداکثر بهره‌برداری از این امکانات بی‌نظیر باشد؟ چرا باید به جای رفع مشکلات امنیت اطلاعات تصمیماتی بگیریم که حق دسترسی مردم به اطلاعات جهانی را محدود کند؟ مساله شأن و جایگاه یک کشور با سه هزار سال تمدن در مقایسه با کشورهایی است که چنین سرمایه‌ای ندارند ولی امروز دست بالا را در بسیاری از حوزه‌ها و استفاده از اطلاعات به شدت توسعه‌بخش دارند.
اینترنت و تکنولوژی اطلاعات امروزه بالاترین درآمدها و رفاه را برای کشورهای دارای سیاست‌های ایجابی نسبت به آن فراهم کرده و ضعیف‌ترین کشورها در جهان از نظر شاخص‌های عمومی در قلمروهای گوناگون کشورهایی هستند که دیدگاهی سلبی به آن دارند. امروز هیچ اختراعی صورت نمی‌گیرد و هیچ محصولی تولید نمی‌شود و هیچ بازاری برای کسب درآمد به وجود نمی‌آید مگر اینکه تکنولوژی اطلاعات و اینترنت در کانون تصمیمات تولیدی، توزیعی و مصرفی قرار گیرد.
این نماینده مجلس هنگامی که چنین پیشنهادی ارائه می‌دهد باید از خود بپرسد دلایل و علت‌های پیشنهاد من به مجلس و تصمیم‌گیران چه هستند؟ چین در چه مقوله‌ای با ما همتراز است که ما پیشنهاد تبعیت از او را در چنین امر خطیری می‌دهیم؟ چین طی سال‌های آینده حجم مبادلات تجاری و ظرفیت تولید همه محصولات مصرفی و صنعتی‌اش چندین برابر آمریکا به عنوان قدرت اول اقتصادی جهان می‌شود. هیچ محصولی در جهان وجود ندارد که عنوان «ساخت جمهوری خلق چین» روی آن نخورده باشد. چین امروز در توسعه شبکه ملی اینترنت خود هیچ کمبودی ندارد. چین امروز تمام قاره‌ها را زیر نفوذ اقتصادی و تجاری خود قرار داده است و به زودی در سایر عرصه‌های سیاسی، فرهنگی و نظامی هم به برتری‌هایی خواهد رسید. چین در امر گردشگری و نوسازی کشور و… بی‌رقیب است. تداوم فهرست کردن موفقیت‌های چین در زمینه‌های اقتصادی و تجاری به منظور مجاب کردن این نماینده ضرورتی ندارد چون اظهر من‌الشمس است.
حالا باید از این نماینده محترم پرسید، طرح ایجاد اینترنت ملی ایران چرا همپای طرح مشابه چین پیش نرفته است؟ چه کسانی و جریاناتی سد راه این پیشرفت هستند؟ کدام پلتفرم‌ها، کدام زیرساخت‌های ارتباطی- اطلاعاتی، چه ظرفیت‌ها، چه پشتیبانی‌ها و چه ارزیابی‌ها، نیازسنجی‌ها، امکان‌سنجی‌ها و امکانات کارشناسی و مدیریتی و… قادرند اهداف مسوولان را در این زمینه تامین کنند تا به رشد فکری، اقتصادی و تولیدی کشور نظیر چین برسیم؟ چرا آنها را دنبال نمی‌کنیم؟ آیا پیروی یک کشور رو به توسعه از یک ابرقدرت جهانی در مدیریت ارتباطات و جریان اطلاعات ملی بدون فراهم بودن ده‌ها شرط و الزام و بایدها و نبایدها و ضرورت‌های مشابه، منطقی و توجیه‌پذیر است؟
می‌توان از جنبه آسیب‌شناسی موضوع به روشن کردن مساله از راه دیگری هم دست یافت. درحالی که ژاپن، کره‌جنوبی، هنگ‌کنگ، تایوان، مالزی، هندوستان، عربستان‌سعودی و امارات متحده عربی و ده‌ها کشور دیگر که به لحاظ فرهنگی و آرمان‌های اجتماعی به ما شباهت بیشتری دارند چرا نباید این کشورها را سرمشق خود برای توسعه اینترنت و تکنولوژی‌های اطلاعاتی و کارآفرینی و اشتغالزایی قرار دهیم؟
در حالی که ما براساس چشم‌انداز 20ساله تا 1404 باید به قدرت اول منطقه در بسیاری از ابعاد تبدیل شویم چرا این نماینده محترم راه‌حل‌های توسعه‌بخش نسبت به اینترنت و تکنولوژی‌های اطلاعات ارائه نمی‌دهد؟ چرا اذعان نمی‌کند که بخش عمده تولید ناخالص ملی و درآمد سرانه و ترازهای مثبت تجاری قدرت‌های برتر اقتصادی را تکنولوژی‌ها و کارآفرینی‌های اینترنتی و امکانات مجازی وابسته به آنها در قلمرو فرهنگ و هنر تشکیل می‌دهند.
باید به این نماینده محترم یادآوری کرد که امروز تولیدات فرهنگی در عرصه اقتصادی حرف اول را در تولید خدمات می‌زند و یک نماینده دلسوز بهتر است انرژی و وقت و همه توان خود را صرف ایده‌پردازی و سیاستگذاری و ارائه طرح و برنامه در حوزه فرهنگی و کاربرد این تکنولوژی‌ها در تولید فرهنگی کند. بر هیچ کس پوشیده نیست که امروز در چین، هندوستان، کره جنوبی، ژاپن و ترکیه جریان تولید فرهنگی به یک حرکت ملی تبدیل شده است. این کشورها در بخش‌های فیلم و سریال و موسیقی و دیگر ابعاد هنری و فرهنگی چنان سرمایه‌گذاری‌های عظیمی کرده‌اند که به رقیب آمریکا دست کم در آسیا و آفریقا تبدیل شده‌اند. مگر ما انقلابمان فرهنگی‌ترین انقلاب در جهان نبود پس چرا نباید در این زمینه‌ها از همه آنان سبقت بگیریم و این پیشتازی، هدف و دغدغه اصلی مسوولان فرهنگی کشور به ویژه نمایندگان مجلس را تشکیل دهد؟
در پایان باید متذکر شد که با وجود کم‌کاری‌های فرهنگی در کشور که هزینه‌اش را دیگر بخش‌های کشور پرداخته‌اند، بهتر این است که مسوولان فرهنگی کشور و به ویژه متولیان فرهنگ در مجلس به سمت تغییر سیاست‌های سلبی در بخش فرهنگ بروند و پیش از آن که دیر شود، عقب‌ماندگی‌ها در تولید فرهنگی، جبران شود و ظرفیت‌های آن افزایش یابد و به جای توزیع ناکارآمد بودجه عظیم فرهنگی کشور، سیاست‌‌ها و برنامه‌ریزی‌های فرهنگی به مهم‌ترین فعالیت در این زمینه‌ها تبدیل شود. همچنین در کنار تلاش‌ها در راستای ایجاد اینترنت ملی با ظرفیت‌های بالای تکنولوژیک و آزادی‌های تراز جهانی قادر به رقابت کمی و کیفی، مهم‌ترین کار درباره اینترنت جهانی، کمک به افزایش سهم ایران در تولید فرهنگی بین‌المللی با توسعه امکانات آموزشی، یارانه به تولیدکنندگان داخلی و کاهش کنترل‌های بازدارنده از خلاقیت و توانایی‌های رقابتی باشد تا در این زمینه سری میان سرها بلند کنیم.

http://www.PorsemanNews.ir/Fa/News/1006431/سرمقاله-جهان-صنعت--بایدها-و-نبایدهای-اینترنت-ملی
بستن   چاپ