ایران پرسمان
سرمقاله اعتماد/ آیا می‌توان بحران آب را حل کرد؟
سه شنبه 29 شهريور 1401 - 10:26:42
ایران پرسمان - اعتماد / « آیا می‌توان بحران آب را حل کرد؟ » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته مهرداد احمدی شیخانی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
در سه هفته گذشته، سه یادداشت در موضوع بحران آب در این ستون نوشتم و اینکه چگونه عدم مدیریت صحیح و جلب همراهی مصرف‌کنندگان اصلی آب در کشور که کشاورزان هستند، می‌تواند این بحران را برای ایران‌مان تبدیل به فاجعه کند (اگر تاکنون وارد دوران فاجعه نشده باشیم). البته گمان می‌بردم که موضوع بحران آب، نه تنها برای صاحبان قدرت که برای افکار عمومی و به خصوص برای نخبگان، آن درجه از اهمیت را یافته باشد که به قول لسان‌الغیب «مصلحت ‌دید من آن است که یاران همه کار ... بگذارند و خمِ طُرِّه یاری گیرند» و تصور می‌کردم که اگر حتی در سرای اصلی قدرت، کسی را دغدغه این فاجعه پیش رو نیست، حداقل در بین آن عده از نخبگان که قلمی و صدایی دارند، صدای گام‌های این مصیبت که به وضوح شنیده می‌شود، چنان هولناک باشد که از هرچه دغدغه‌شان هست بگذرند و با بلندترین صدا فریاد بزنند که آنچه دارد کلیت این سرزمین را به نابودی نزدیک می‌کند، همین بحران آب است، اما دریغ که گویا همه، اولویت‌هایی دیگر دارند. در پایان یادداشت سوم با عنوان «چاره بحران آب چیست؟» گفتم که هیچ طرح و برنامه‌ای در راه گذر از این بحران، بدون ایجاد اعتماد عمومی، امکان‌پذیر نیست و تا این اعتماد به وجود نیاید نمی‌توان مصرف‌کنندگان اصلی آب، یعنی کشاورزان را با طرح و برنامه تنظیم‌شده در این حوزه (اگر طرح و برنامه‌ای باشد) همراه کرد و اگر کشاورزان با این برنامه همکاری نکنند، قطعا آن فاجعه که در پیش است، رخ خواهد داد. اما ببینیم آیا نشانه‌ای از تلاش برای جلب اعتماد دیده می‌شود یا خیر، برای همین چند تصویر را بدون ترتیب اولویت برمی‌شمارم تا ببینیم با چه روبروییم؟
اول) اگر با خوش‌بینی بگوییم ناقوس مرگ دریاچه ارومیه به صدا درآمده و نگوییم این دریاچه دیگر وجود ندارد، قطعا باید از سوی حاکمیت شاهد اعلام وضعیت فوق‌العاده در موضوع آب باشیم که نیستیم و نیز باید ببینیم که ستادی ویژه، با اختیارات روشن، از تلفیق نمایندگان چند وزارتخانه به سرپرستی مستقیم ریاست‌جمهوری برای تنظیم و ارایه برنامه‌ای فوری جهت توقف یا حتی کند کردن حرکت رو به گسترش بحران را ببینیم که مطلقا چنین چیزی را نمی‌بینیم و این همان است که گویی آن فاجعه که تمامیت کشورمان را به لبه پرتگاه رسانده، اصلا در اولویت قرار ندارد، چه برسد به اینکه مردم را از آنچه در شرف وقوع است آگاه کنیم. مثل آنکه در جاده‌ای کوهستانی و برف‌گیر، در بورانی شدید به پیچی خطرناک نزدیک شویم، ولی هیچ علامت هشدار‌دهنده‌ای برای رانندگان در این جاده نصب نشده باشد. با این شرایط، آیا غیر از سقوط به دره، اتفاق دیگری متصور است؟
دوم) جامعه باید ببیند که مسوولانش با تمام وجود در جهت بهبود وضع زندگی آنها تلاش می‌کنند، اما وقتی می‌بینند که صاحبان قدرت، از امکانی که در اختیار دارند برای فرستادن فرزندان خود به سرزمین‌هایی که با چنین بحران‌هایی روبرو نیستند بهره می‌برند و بعد می‌گویند این یک تلاش دانش‌بنیان است، یا آن یکی که خبر به دنیا آمدن نوه‌اش در کنار کوه‌های آلپ می‌رسد، چگونه قرار است اعتمادشان جلب شود؟ اگر جامعه با دیدن این تصاویر به نتیجه برسد که «هیچ‌کس به فکر تو نیست، پس خودت یک فکری به حال خودت بکن» آیا می‌توان به او خرده گرفت؟
سوم) در اواخر سال گذشته یا اوایل امسال بود که ویدیوی کوتاهی در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌داد ریاست محترم جمهور با تعدادی از وزرای دولت در فضای داخلی هواپیما، گرم گفت‌وگو پیرامون عملکرد مثبت خود در کنترل قیمت‌ها هستند که از جمله یکی از وزرای کابینه از قیمت مرغ وارداتی به مبلغ 20 هزار تومان و مرغ داخلی به مبلغ 30 هزار تومان و تحویل کالاها از طریق اپلیکیشن بازرگام در درب منازل سخن می‌گویند و اظهار رضایت می‌کنند بی‌خبر از اینکه مدت کوتاهی بعد ناگهان همین کالاها با تصمیم دولت افزایش نرخ پیدا کرد، گویی دو دولت دست در کار بودند که یکی قیمت‌ها را کاهش و دیگری افزایش داده و البته آن دولت دوم بوده که توانسته نظر خود را اعمال کند. اگر بیننده این ویدیو نتیجه بگیرد که ریاست محترم جمهور و وزرای اقتصادی دولت، خبری از تصمیم افزایش نرخ‌ها توسط دولت نداشته‌اند و تنها تفاوت‌شان با دولت قبلی این است که نمی‌گویند «خود من هم جمعه صبح از افزایش نرخ با خبر شدم» آیا نتیجه عجیبی گرفته است؟
چهارم) هر برنامه‌ای احتیاج به بودجه دارد و قطعا بحران فاجعه‌بار آب از این قاعده مستثنی نیست، حال که احتمالا قرار شده به امید زمستان سرد اروپا بنشینیم تا شاید برجام بهتری نصیب‌مان شود یعنی حداقل سه ماه از پولی که شاید بخشی از آن می‌توانست به کار برنامه‌ای که برای بحران آب نداریم بیاید، فاصله افتاده. آیا بحران آب در این سه ماه منتظر می‌ماند تا بودجه‌ای برای برنامه نداشته حاصل شود، یا منبع کشف نشده‌ای برای تامین هزینه‌ها وجود دارد؟
پنجم) و البته وقتی شهری که سرچشمه پرآب‌ترین رودهای کشور است با بحران آب روبروست و شهری در حاشیه کویر و در کنار دریاچه نمک، بحران آب ندارد، چگونه قرار است ایجاد اعتماد کرد؟
ششم) آیا آنچه در ماجرای راهپیمایی اربعین شاهد بودیم نشان‌گر مدیریت حاکم بر کشور است؟ اگر یک نفر بگوید وقتی در موضوع راهپیمایی اربعین که این همه برای حاکمیت اولویت ویژه داشته که تمام امکانات کشور برای آن بسیج شده، چنین مناظری را می‌بینیم، برای موضوع آب که در ماجرای دریاچه ارومیه احتمالا معلوم شد اولویتی ندارد، چه انتظاری باید داشت؟ به اینها موارد بسیاری دیگر را نیز می‌توان اضافه کرد ولی هرچه هست، این تصاویر کمکی به جلب اعتماد نمی‌کند و بدون ایجاد اعتماد نه بحران عظیم آب که کوچک‌ترین مشکل کشور را هم نمی‌توان حل کرد.

http://www.PorsemanNews.ir/Fa/News/387392/سرمقاله-اعتماد--آیا-می‌توان-بحران-آب-را-حل-کرد؟
بستن   چاپ