شاعرانه/ ذکر پابوس شما از لب باران میریخت
چهارشنبه 6 مهر 1401 - 11:18:34
|
|
ایران پرسمان - آخرین خبر / ذکر پابوس شما از لب باران میریخت ابر هم زیر قدمهای شما جان میریخت هر چه درد است به امید دوا آمده بود از کفِ دست دعای همه درمان میریخت عطر در عطر در ایوان حرم میپیچید بر سر دوش همه زُلف پریشان میریخت نور در آینههای حَرَمت گُل میکاشت از نگاه درودیوار گُلستان میریخت روی انگشت همه شوق دعا پَر میزد از ضریح دِلتان آیه احسان میریخت چشم در قاب مفاتیح، تو را خط میبُرد روی اسلیمی لب، نام تو توفان میریخت بَس که در کوچه دیدار غریب آمده بود در شبستان حرم شام غریبان میریخت روز بر قامت خورشید فلک، شب در ماه نور از چشمه خورشید خراسان میریخت غلامرضا شکوهی
http://www.PorsemanNews.ir/Fa/News/388069/شاعرانه--ذکر-پابوس-شما-از-لب-باران-میریخت
|