ایران پرسمان - فارس / رئیس دفتر رئیس دولت اصلاحات ضمن بیان خاطره از نقش شهید رئیسی در حل اختلافات سیاسی گفت: یکبار اختلافی جدی بین آقای هاشمی رفسنجانی و آقای کروبی، رئیس وقت مجلس، پیش آمد. این اختلاف بهقدری شدید بود که شاید حتی دیگر با هم صحبت نمیکردند. یادم هست ما در هیئت حج بودیم و آقای کروبی رئیس حج بود و در جلسهای، آقای کروبی به من گفت زنگ بزن به آقای هاشمی و فلان نکته را بگو. نکته جالب این بود که در نهایت، هر دو طرف آقای رئیسی را بهعنوان حکم انتخاب کردند. آقای رئیسی در آن زمان جوان بود، ولی هر دو شخصیت مهم و درگیر، یعنی آقایان هاشمی و کروبی، او را بهعنوان داور انتخاب کردند. این خیلی معنا داشت. نشان میداد که ایشان روحیهای مسالمتجو و اهل تسامح داشت.
همین که گفتم گفتوگو درباره شهید رئیسی است، بیدرنگ پذیرفت؛ نه مکثی، نه بهانهای، نه تأملی. آمد، درست سر وقت، البته با قدمهایی آهستهتر از دوران فعالیت در دولت اصلاحات. از چهرههای اصلاح طلب شناخته شده است؛ کسی که هم معاون رئیسجمهور بود، هم رئیس دفترش. البته کمی سنش بالاتر رفته، اما همچنان بیانش پر بود از واژههایی که برخی از آنها بوی دهه هفتاد میدادند.
اینبار خیلی حرفی از سیاست نبود، برای روایت آمده بود؛ روایتی صادقانه از مردی که به گفته ابطحی حتی در اوج اختلاف هاشمی و کروبی، توانست داور مورد اعتماد هر دو شود. او آمده بود تا از «شهید رئیسی» بگوید، نه آن چهرهای که برخی از او ساختند، بلکه از رئیسیِ طلبه، رئیسیِ وفادار، رئیسیِ اهل گفتوگو و رئیسی واقعی.
در گفتوگویی به دور از کلیشه، محمدعلی ابطحی از شهید رئیسی گفت؛ از مردی که همزمان هم در جلسات تعامل روحانیون دو جناح نقش فعال داشت و هم در سکوتهای بیسر و صدای سیاسی، اعتماد بزرگان را جلب میکرد. این روایت نه برای تطهیر است و نه برای تقابل؛ بلکه تلاشی است برای شنیدن یک روایت کمتر شنیدهشده از چهرهای که حالا دیگر میان ما نیست، اما خاطرهاش در ذهن همه، زندهتر از همیشه است. گفتوگوی فارس با ابطحی را در ادامه بخوانید.
شهید رئیسی از فعالترین چهرهها در جلسات تعاملی روحانیون دو جناح بود
بازار ![]()
فارس:برای اولین سوال بفرمائید آشنایی و ارتباط با شهید رئیسی از کجا آغاز شد؟
ابطحی: من از دوران آغاز طلبگی با ایشان آشنا بودم. همسن بودیم و هر دو در مدرسه پدرخانم من، آیتالله موسوینژاد، درس میخواندیم. ایشان بعدها هم همیشه به آن مدرسه وفادار بود. وقتی آیتالله موسوینژاد فوت کردند، شهید رئیسی که آن زمان رئیس آستان قدس بود، در حرم جای خیلی خوبی برای دفن ایشان فراهم کرد. این نشانه وفاداریاش بود. این آشنایی از همان دوران ادامه پیدا کرد.
فارس: آیا در سالهای فعالیت اجرایی هم ارتباطتان ادامه داشت؟ مثلاً در دوره دولت اصلاحات؟
ابطحی: بله. در آن دوران که اختلافات سیاسی بالا گرفته بود، من پیشنهادی به رئیسجمهور دادم برای برگزاری جلساتی بین روحانیون دو جناح. گفتم ما روحانیون انقلاب، هم در جریان اصلاحطلب هستیم و هم در جناح مقابل. اگر بتوانیم جلسات مشترکی داشته باشیم، خیلی از مشکلات کشور قابل حل خواهد بود. این پیشنهاد پذیرفته شد. جلساتی داشتیم تقریباً هر دو هفته یکبار، با حضور حدود ده نفر از روحانیون برجسته. شهید رئیسی یکی از افراد فعال آن جلسات بود.
افرادی چون آقای قمی، آقای محمدی عراقی، مرحوم صدوقی، آقای موسوی لاری، آقای طاها هاشمی، آقای پورمحمدی، آقای یونسی، آقای شریعتمداری و خود من در جلسات شرکت میکردیم. فضای جلسات صمیمی و مفید بود. جمعبندیهایی داشتیم که به رئیسجمهور ارائه میشد. گاهی هم عکسهایی از آن جلسات منتشر کردهام.
یک نکته قابل توجه دیگر هم اینکه وقتی روزنامه سلام بسته شد، شهید رئیسی پیشنهاد داد جلسهای از همان جمع برگزار شود تا همه ما به رئیس قوه قضاییه درخواست بدهیم که روزنامه دوباره باز شود. این نگاه تعاملی ایشان، قابل توجه بود. برای همین هم یادم هست که جلسهای برگزار شد که آقای محسنی اژهای هم در آن حضور داشتند. اما به نتیجه مشخصی نرسیدیم. با این حال، یک نوع نگاه تسامح نسبت به اتفاق جاری از همان موقع وجود داشت.
فارس: در جایی گفتید که گاهی تصویر رسانهای که از شهیدرئیسی داده شده با شخصیت واقعی شهید متفاوت است، از نگاه شما، شخصیت شهید رئیسی چه تفاوتهایی با تصویر رسانهای از او داشت؟
ابطحی: بله. بزرگترین تفاوت این بود که در رسانهها ایشان را بیشتر با سمتهای رسمی میشناختند، ولی در واقعیت، انسانی اخلاقمدار، وفادار و اهل گفتوگو بود. در جلسات صمیمی و سازنده، نقش فعال داشت. متأسفم که گاهی تبلیغات افراطی این ویژگیهای واقعی را پنهان میکند.
منش تعاملی شهید رئیسی باید بازشناسی و تکرار شود
فارس: به نظر شما چرا جریان اصلاحطلب پس از شهادت آیتالله رئیسی کمتر درباره ایشان سخن گفت؟
ابطحی: به گمان من، فضای قطبی و تردید در برداشتها باعث شد اصلاحطلبان به احتیاط گرایش پیدا کنند. درحالیکه اگر به همان منش تعاملی شهید رئیسی توجه شود، زمینههای زیادی برای وحدت ملی و گفتوگو وجود دارد.
امروز هم میتوان آن مدل جلسات مشترک میان نیروهای فکری و سیاسی مختلف را احیا کرد، ولی نیاز به عزم حاکمیتی دارد. آن جلسات تجربه موفقی بود و میتواند الگویی برای عبور از بحرانها باشد. شهید رئیسی یکی از چهرههایی بود که در آن فضا نقش ایفا میکرد، امیدوارم این نوع منشها بیشتر بازشناسی و تکرار شود.
فارس: درباره شهید آیتالله رئیسی، چه ویژگی خاصی در ذهن شما برجسته است؟
ابطحی: یکی از نکاتی که میخواهم در مورد ایشان بگویم، مسئله اعتماد دفتر امام به آقای رئیسی بود. در آن زمان، با وجود اینکه سن کمتری نسبت به بزرگان دیگر داشت، دفتر امام چندین مأموریت مهم را به مجموعهای که آقای رئیسی در آن حضور داشت، میسپرد. ایشان از همه پرنشاطتر و اهل ارتباط بود.در حالی که آن زمان چهرههای بسیار معتبرتری هم حضور داشتند اما آقای رئیسی آماده خدمت بود و مورد اعتماد قرار گرفت.
در اختلاف شدید هاشمی و کروبی، هر دو رئیسی را بهعنوان داور پذیرفتند
فارس: خاطره خاصی هم از نقش ایشان در حل اختلافات سیاسی دارید؟
ابطحی: بله. یکبار اختلافی جدی بین آقای هاشمی رفسنجانی و آقای کروبی، رئیس وقت مجلس، پیش آمد. این اختلاف بهقدری شدید بود که شاید حتی دیگر با هم صحبت نمیکردند. یادم هست ما در هیئت حج بودیم و آقای کروبی رئیس حج بود و در جلسهای، آقای کروبی به من گفت زنگ بزن به آقای هاشمی و فلان نکته را بگو. نکته جالب این بود که در نهایت، هر دو طرف آقای رئیسی را بهعنوان حکم انتخاب کردند.
فارس: یعنی با وجود اختلاف، هر دو نفر به آقای رئیسی اعتماد داشتند؟
ابطحی: دقیقاً. آقای رئیسی در آن زمان جوان بود، ولی هر دو شخصیت مهم و درگیر، یعنی آقایان هاشمی و کروبی، او را بهعنوان داور انتخاب کردند. این خیلی معنا داشت. نشان میداد که ایشان روحیهای مسالمتجو و اهل تسامح داشت.
دفتر امام هم در آن سالها به ایشان اعتماد خاصی داشت. در سن حدود 30 سالگی، در حالی که بزرگانی مثل آیتالله اردبیلی و آیتالله هاشمی شاهرودی هم بودند، آقای رئیسی از جایگاه خاصی برخوردار بود.
فارس: از علاقه آقای رئیسی به سادات هم صحبت کردید. میخواهید بیشتر توضیح بدهید؟
ابطحی: بله، آقای رئیسی همیشه به سادات احترام خاصی میگذاشت. مثلاً یکبار که آیتالله هاشمی شاهرودی بهتازگی مسئولیتی گرفته بود، بچههای مجموعه مدرسه حقانی میگفتند که ایشان از نیروهای خودی کمتر استفاده کرده. بعد از مدتی، طبق روال گذشته، آقای رئیسی که خودش به سادات احترام میگذاشت، آمد من را بغل کرد و احترام زیادی گذاشت. دوستان هم شوخی میکردند که من اشتباه نشوم با آقای هاشمی شاهرودی! فضای رفاقت و صمیمیت خاصی بود.
فارس: در دوران ریاستجمهوری ارتباط شما با ایشان چگونه بود؟
ابطحی: در دوران ریاستجمهوری، دو سه بار ایشان را ملاقات کردم، مثلاً در جلسات مرقد امام. ولی هر بار که ایشان را میدیدم، خیلی از گذشته و رفاقت قدیمی صحبت میکرد. با وجود تفاوتها و اختلافهای سیاسی، همیشه سعی داشت به گذشته وفادار بماند.
فارس: به نظر شما چه ویژگی شخصیتی در آیتالله رئیسی بیشتر باید مورد توجه قرار بگیرد؟
ابطحی: از نگاه من، ویژگی مهم و قابل الگوبرداری در ایشان، همین حالت تساهل و تسامح بود. برخلاف آنچه در ظاهر یا در تبلیغات گفته میشد، ایشان بسیار اهل شنیدن حرفها، گفتوگو و تعامل بود. هیچوقت موضع از پیشتعیینشده نداشت و همیشه آمادگی گفتگو داشت.
به باور من، همکاران دولتی ایشان و حتی برخی اطرافیانش همراه واقعی نبودند. بسیاری از مشکلات دولت ایشان میتوانست بهتر مدیریت شود، اگر همراهان بهتری در کنارش بودند.
یکی از نمونههای روشن آن، توافقنامهای بود که سالها درباره آن مذاکره شده بود و در آستانه اجرا بود. اگر آقای رئیسی زودتر از آغاز رسمی ریاستجمهوریاش پیشقدم میشد و توافق را نهایی میکرد، شاید بسیاری از مشکلات تحریمی حل میشد. اما بهنظر میرسد جمعی در اطراف ایشان نخواستند که این اتفاق بیفتد. شاید فکر میکردند اگر امتیازی باشد، باید به دولت جدید منتقل شود. ولی در مصاف جهانی، اعتمادسازی دوطرفه است و این رفتارها مشکلات را بیشتر کرد.
فارس: منظور شما کدام مذاکرات است؟ مذاکرات برجام را اگر می گویید که آمریکا از آن خارج شد و اروپا هم به تعهداتش عمل نکرد و عملا چیزی از آن باقی نمانده بود؟
ابطحی: بله. اما مذاکراتی از قبل از ریاستجمهوری آقای رئیسی پیگیری میشد. همان توافقی که آماده امضا بود، میتوانست نهایی شود و دیگر دولت ایشان را درگیر نکند. طبیعتاً پیگیری این موضوع ادامه پیدا کرد، اما این امکان وجود داشت که ایشان پیش از ورود به پاستور، در موقعیت پیشبرد این توافق قرار بگیرند. به نظر من، بخشی از این موضوع ناشی از تصمیمات اطرافیان ایشان بود. تصورشان این بود که اگر این توافق در دوره دولت قبل انجام شود، امتیازش به آن دولت تعلق میگیرد، در حالیکه در دیپلماسی، اعتمادسازی یک فرآیند دوطرفه است، نه یکطرفه. اگر در آن مقطع این مشکل حل میشد، قطعاً موفقیت بیشتری در پرونده مذاکرات حاصل میشد.
نکتهای که میخواهم اضافه کنم این است که شاید آقای رئیسی به بزرگی حجم کار ریاستجمهوری آگاه نبود، اما صادقانه علاقهمند به خدمت بود. این صداقت در خدمترسانی، جدا از نتایج آن، نکتهای مهم و قابل احترام است. البته ترکیب دولت و حلقه اطرافیان ایشان، در مسیر موفقیت مانع ایجاد کرد. بخشی از آنها، گرایش شدید به خالصسازی داشتند؛ یعنی میخواستند تمام بدنه نظام را با یک گرایش خاص بازتعریف کنند. اما خود آقای رئیسی را من در زمره خالصسازها نمیدانم. او اهل گفتوگو و تعامل با جناحهای مختلف بود، ولی فضای کار را برای او باز نگذاشتند.
فارس: منظور شما کدام مذاکرات است؟ مذاکرات برجام را اگر می گویید که آمریکا از آن خارج شد و اروپا هم به تعهداتش عمل نکرد و عملا چیزی از آن باقی نمانده بود؟
ابطحی: بله. اما مذاکراتی از قبل از ریاستجمهوری آقای رئیسی پیگیری میشد. همان توافقی که آماده امضا بود، میتوانست نهایی شود و دیگر دولت ایشان را درگیر نکند. طبیعتاً پیگیری این موضوع ادامه پیدا کرد، اما این امکان وجود داشت که ایشان پیش از ورود به پاستور، در موقعیت پیشبرد این توافق قرار بگیرند. به نظر من، بخشی از این موضوع ناشی از تصمیمات اطرافیان ایشان بود. تصورشان این بود که اگر این توافق در دوره دولت قبل انجام شود، امتیازش به آن دولت تعلق میگیرد، در حالیکه در دیپلماسی، اعتمادسازی یک فرآیند دوطرفه است، نه یکطرفه. اگر در آن مقطع این مشکل حل میشد، قطعاً موفقیت بیشتری در پرونده مذاکرات حاصل میشد.
نکتهای که میخواهم اضافه کنم این است که شاید آقای رئیسی به بزرگی حجم کار ریاستجمهوری آگاه نبود، اما صادقانه علاقهمند به خدمت بود. این صداقت در خدمترسانی، جدا از نتایج آن، نکتهای مهم و قابل احترام است. البته ترکیب دولت و حلقه اطرافیان ایشان، در مسیر موفقیت مانع ایجاد کرد. بخشی از آنها، گرایش شدید به خالصسازی داشتند؛ یعنی میخواستند تمام بدنه نظام را با یک گرایش خاص بازتعریف کنند. اما خود آقای رئیسی را من در زمره خالصسازها نمیدانم. او اهل گفتوگو و تعامل با جناحهای مختلف بود، ولی فضای کار را برای او باز نگذاشتند.
یادم می آید که شبی در ریاستجمهوری جلسهای با حضور احزاب و شخصیتهای مختلف برگزار شده بود که من هم دعوت داشتم. فضای رسانهای آن زمان بسیار سنگین بود و رسانهها فشار زیادی به دولت وارد میکردند. همان شب، سر سفره افطار، آقای مجید انصاری رو به من کرد و گفت: « آقای رئیسی سفارش می کنند در نوشتهها کمی هم از خوبیهای دولت گفته شود.»
فارس: در دولت آقای رئیسی روابط خوبی با کشورهای همسایه ایجاد شد که به توافقاتی مثل عضویت در شانگهای و بریکس انجامید. تحلیل شما از رویکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم چیست؟
ابطحی: سیاست خارجی دولت آقای رئیسی، تهاجمی نبود. سیاستی مبتنی بر همراهی بود. اما همانطور که گفتم، همراهی در سیاست خارجی نیاز به اعتمادسازی متقابل دارد. این اعتمادسازی باید از سوی طرف مقابل نیز شکل بگیرد. انتقال فضای خاصی از دولت قبلی به دولت آقای رئیسی، موجب شد که طرف مقابل، چه آمریکا و چه سایر قدرتها، نتوانند بهراحتی اعتماد کنند. در چنین شرایطی، همراهی بینالمللی سخت میشود.
از طرفی، دادههایی که برخی رهبران جهانی بر اساس آن تصمیم میگیرند، گاه نادرست و متاثر از گروههای اپوزیسیون خارجنشین است. مثالش همین سخنان اخیر ترامپ درباره ایران بود. توهینی که در کلامش نسبت به اعراب و ایرانیها وجود داشت، کاملاً نادرست و تحقیرآمیز بود. واقعیت ملت ایران، پیشرفتهای داخلی و حتی ظاهر شهرها، بسیار متفاوت از تصویری است که ترامپ ارائه میدهد. متأسفانه برخی رهبران دنیا تحت تأثیر چنین اطلاعاتی قرار میگیرند، در حالیکه این اپوزیسیون بیریشه، خود یکی از خوششانسیهای حکومت ایران است.
فارس: درباره عملکرد آقای رئیسی در قوه قضائیه هم اشارههایی کردید. از نظر شما مهمترین اقداماتی که در آن دوره انجام دادند چه بود؟
ابطحی: در قوه قضاییه، آقای رئیسی چند اقدام برجسته داشت. یکی از جالبترین ابتکارات ایشان، اختصاص خط ارتباطی مستقیم برای دریافت نظرات منتقدان سیاسی بود. ما در روزهای ابتدایی قضاوت ایشان، با تعجب تماسهایی دریافت کردیم که گفته میشد این شماره، برای انتقال دیدگاهها به شخص رئیس قوه قضاییه است. این مسیر در دوران آقای اژهای هم ادامه پیدا کرد.
از دیگر اقدامات مهم، آزادسازی زندانیانی بود که جرم جدی نداشتند اما بار مالی و انسانی سنگینی به نظام قضایی تحمیل میکردند. برای اولینبار چندین هزار نفر در بازه کوتاهی آزاد شدند و این اقدام، بسیار قابل توجه بود.
همچنین اضافه شدن زندانیان سیاسی به فهرست مشمولان عفو، از دیگر اقدامات مثبت دوره ریاست ایشان بر قوه قضاییه بود.
فارس: اگر بخواهید یک ویژگی شخصیتی یا مدیریتی شاخص از آقای رئیسی را به عنوان الگو برای مدیران آینده کشور مطرح کنید، چه میگویید؟
ابطحی: به نظر من، مهمترین ویژگی ایشان صداقت در خدمت و تمایل به گفتوگو بود. آقای رئیسی واقعاً اهل شنیدن بود. برخلاف آنچه در فضای رسانهای تصویر میشد، او گوش شنوایی داشت. البته اینکه این شنیدن تا چه حد منجر به عمل میشد، بستگی به ترکیب اطرافیانش داشت. اما این ویژگی که در میان جریانهای مختلف سیاسی کشور، تعامل و ارتباط داشت، ویژگی مهمی بود.
نکته دیگر، اهمیت تیم مدیریتی است. باید مدیرانی در کشور بر سر کار بیایند که با نظرات اعلامشدهشان در انتخابات هماهنگ باشند. آقای رئیسی در مناظرههای انتخاباتی دیدگاههایی را مطرح کرد، اما تیم اجرایی او بهگونهای نبود که آن دیدگاهها را عملی کند؛ با وجود آنکه از امکانات خوبی هم برخوردار بودند.
مثلاً بستن فضای مجازی یا یکدست کردن مدیریتها جزو موضوعاتی نبود که آقای رئیسی در زمان انتخابات بر آنها تأکید کرده باشد. یکی از بحثهای مهم، امکان حضور افرادی با دیدگاههای متنوع اما در چارچوب اهداف کلی بود. اگر در دولت آقای پزشکیان هم وفاق انجام شود، به این معنا نیست که باج بدهیم و از اهدافی که به مردم تعهد دادهایم کوتاه بیاییم. استفاده از ظرفیتهای مختلف سیاسی، اگر در چارچوب آن اهداف باشد، اقدام مثبتی است. اما اینکه از امکانات دولت برای مقابله با خواست مردم استفاده شود، نه قابل قبول است و نه مفید.
فارس: از دوران فعالیت ایشان در آستان قدس خاطرهای دارید که مناسب بیان در این گفتوگو باشد؟
ابطحی: بله، یکبار که ایشان در آستان قدس رضوی بودند، به مشهد رفتم. آن زمان خیابانی که پیشتر به نام آیتالله طبسی بود، به اسم سردار شوشتری تغییر نام یافته بود. من موضوع را با ایشان در میان گذاشتم. حاجآقا رئیسی همان شب به من زنگ زد و پیگیر شد. خیلی حساس بود روی این موضوعات. گفتند: «کجا چنین اتفاقی افتاده؟ ما ندیدیم.» من گفتم: «همان خیابان...» ایشان گفتند: «شما طلبههای مشهدی که زمانی به آقای طبسی انتقاد داشتید...» و بعد ادامه دادند که: «ما که نبودیم، ایشان خیلی زحمت کشیدهاند.» برای من خیلی جالب بود که شخصی که جای فرد دیگری نشسته، اینگونه با احترام از او یاد میکند و حتی پیگیری میکند.
فارس: درباره آقای امیرعبداللهیان چه نظری دارید؟
ابطحی: آقای عبداللهیان دیپلماتی واقعبین، مستقل و قدرتمند بود. این را نمیشود انکار کرد. از زمانی که معاون آقای ظریف بود تا دورهای که وزیر خارجه شد، نشان داد که فهم عمیقی از دیپلماسی دارد. درست است که در دولت آقای رئیسی وزیر خارجه بود و شرایط خاصی هم وجود داشت، اما همچنان دیپلماتی محترم، متشخص و فهمیده باقی ماند. در ابتدای دوره وزارت هم هجمههایی علیه او شکل گرفت که انصافاً جایز نبود. البته هر کسی وارد این عرصه میشود باید خودش را برای نقد و فشار آماده کند. نکته مهم این بود که او نقدها را میشنید و سعی میکرد از آنها برای بهبود شرایط استفاده کند.
فارس: آیا موضوع خاصی در ذهن شما درباره شهدای خدمت هست که در سوالات ما نبوده و بخواهید به آن بپردازید.
ابطحی: بله، میخواهم یادی بکنم از مرحوم آیتالله آلهاشم. ایشان امامجمعهای متفاوت بود. امامجمعهای پدرگونه که عبایش بر سر همه اقشار کشیده شده بود. در زمان حیاتش برخی تلاش میکردند القا کنند که رهبری با این شیوه همراهی و مردمداری موافق نیستند و ایشان امامجمعه مطلوبی نیست. اما بعد از شهادتشان، دیدیم که همان ویژگیها مورد تأیید و توجه رهبر انقلاب قرار گرفت.
من یادم هست در روزگاری که روزنامه کیهان و اطلاعات منتشر میشدند، کیهان مسیر تند و افراطیتری داشت ولی اطلاعات که تحت مدیریت مرحوم دعایی بود، مشی تساهل و تعادل را دنبال میکرد. بسیاری معتقد بودند که رهبر انقلاب باید آقای دعایی را تغییر دهد، اما وقتی ایشان درگذشت، دیدیم که رهبر انقلاب به دنبال فردی شبیه دعایی میگشتند، نه کسی که کیهان دوم شود. اینها نکات مهمیست بهویژه برای رسانههایی مثل خبرگزاری فارس. مشی معتدل و عقلانی وظیفهای است که در این سالها شما هم تا حدی آن را دنبال کردهاید. نباید اجازه داد که افراطیون تعریف نادرستی از نگاه رهبری در جامعه ارائه کنند.
فارس: در پایان اگر مطلبی دارید بفرمائید
ابطحی: یکی از آسیبهایی که در بزرگداشت شخصیتهای مهم کشور پیش میآید، افراط در تمجید و تبلیغات است. این افراطها میتواند به آن چهرهها آسیب بزند. نمونه بارز این موضوع شهید حاج قاسم سلیمانی بود؛ آن جمعیتی که با دل آمده بودند، بعدها با تبلیغات سنگین مواجه شدند که باعث دلزدگی شد. درباره مرحوم رئیسی هم همین نگرانی را دارم. باید در معرفی شخصیت و عملکرد ایشان، تعادل رعایت شود و برنامهها مردمی برگزار شود.
بهطور مشخص وقتی بنیاد شهید اعلام میکند 1200 مجلس برگزار کرده، این پرسش پیش میآید که آیا جامعه آنقدر درگیر است که نیاز به این تعداد مجلس رسمی باشد؟ تشییع پیکر مرحوم رئیسی مردمی بود، پس بزرگداشت او هم باید مردمی باشد. در گذشته، مثل ایام رحلت امام یا 22 بهمن، مغازهها و محلات خودشان مراسم میگرفتند. آن مراسمها رنگ و بوی مردمی داشت. ولی الان گویا بار مراسم به شکل سنگین و رسمی افتاده است. برای سالگرد ایشان، حتی من خودم با یکی از نزدیکانشان تماس گرفتم که ببینم مراسمی هست یا نه، که گفتند چیزی به آن معنا برگزار نمیشود.