پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۴
سیاست روز

سرمقاله اعتماد/ ایده‌‌های‌ امریکایی بر مدار زیاده‌‌خواهی

سرمقاله اعتماد/ ایده‌‌های‌ امریکایی بر مدار زیاده‌‌خواهی
ایران پرسمان - اعتماد / «ایده‌‌های‌ امریکایی بر مدار زیاده‌‌خواهی» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم عارف دهقاندار است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: مقدمه- ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - اعتماد / «ایده‌‌های‌ امریکایی بر مدار زیاده‌‌خواهی» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم عارف دهقاندار است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
مقدمه- برنامه هسته‌ای ایران طی 23 سال اخیر همواره یکی از موضوعات حساس و جنجالی در روابط بین‌الملل بوده است. قدرت‌های غربی، 
به ‌ویژه ایالات‌متحده و تروییکای اروپایی (بریتانیا، فرانسه و آلمان) با اتهام‌زنی‌های مکرر به ایران درخصوص نقض تعهدات پادمانی و تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، فشارهای دیپلماتیک و اقتصادی گسترده‌ای را بر تهران تحمیل کرده‌اند. با این حال ایران بارها تاکید کرده که برنامه هسته‌ای‌اش صرفا برای مقاصد صلح‌آمیز است و افزایش غنی‌سازی اورانیوم تنها در راستای حفظ جایگاه کشورمان به عنوان یک دولت دارای توانمندی هسته‌ای صورت می‌گیرد که بخشی از آن ریشه در رویکردهای تهاجمی امریکا و متحدانش در سطح منطقه و حضور اسراییل به عنوان تنها قدرت اتمی خاورمیانه و بر هم زننده توازن در سطح منطقه است. 
زمینه تاریخی چالش هسته‌ای و فشارهای غرب- ایران از سال 2002، با اتهامات متعددی ازسوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و قدرت‌های غربی در زمینه برنامه هسته‌ای خود مواجه بوده است. این اتهامات عمدتا بر ادعای وجود برنامه تسلیحاتی مخفی تا سال 2003 متمرکز است، ادعایی که ایران همواره آن را رد کرده و شواهد متقن برای آن ارایه نشده است. طبق گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران تا سال 2003 فعالیت‌هایی مرتبط با تحقیقات هسته‌ای داشته که متوقف شده، اما این ادعاها هیچ‌گاه با مدارک غیرقابل‌انکار تایید نشده‌اند. با این حال، غرب از این اتهامات به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر ایران استفاده کرده است. در سال 2006، پس از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل تحریم‌های گسترده‌ای علیه کشورمان وضع شد. این تحریم‌ها، که به بهانه نقض تعهدات پادمانی اعمال شدند در واقع تلاشی برای محدود کردن توانایی ایران در حفظ برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز خود بودند. در حال حاضر گزارش‌ها حاکی از آن است که قدرت‌های غربی، به رهبری امریکا در تلاشند تا در نشست آتی هیات‌مدیره آژانس در ژوئن 2025، قطعنامه‌ای علیه ایران به تصویب برسانند که این کشور را به نقض تعهدات عدم اشاعه متهم می‌کند.
بازار
این اقدام که برای اولین‌بار در دو دهه گذشته انجام می‌شود، نشان‌دهنده تشدید رویکرد خصمانه غرب علیه ایران است و حتما روند مذاکرات فعلی را با چالش مواجه خواهد کرد.
زیاده‌خواهی‌های امریکا و پیشنهادهای غیرواقع‌بینانه- اخیرا ایالات‌متحده پیشنهادی رسمی به ایران ارایه کرده که خواستار توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم شده است. این پیشنهاد که از طریق میانجیگری عمان ارایه شده، در ازای توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران، ایجاد یک کنسرسیوم منطقه‌ای برای تولید انرژی هسته‌ای با مشارکت کشورهای عربی و امریکا را مطرح می‌کند. این پیشنهاد نه‌تنها غیرواقع‌بینانه است، بلکه نشان‌دهنده تلاش امریکا برای محروم کردن ایران از حق مشروع خود در تولید سوخت هسته‌ای غیرنظامی است. ایران به‌ صراحت اعلام کرده که هرگونه توافقی که منجر به تعطیلی تاسیسات پیشرفته هسته‌ای این کشور شود، غیرقابل‌قبول است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، تاکید کرده که تهران براساس اصول، منافع ملی و حقوق مردم ایران به این پیشنهاد پاسخ خواهد داد. این موضع‌گیری نشان‌دهنده عزم ایران برای حفظ جایگاه خود به عنوان یک دولت دارای توانمندی هسته‌ای‌ است، وضعیتی که به ایران امکان می‌دهد در صورت لزوم به سرعت توانایی‌های هسته‌ای خود را گسترش دهد. این اهرم بازدارنده، به ‌ویژه در برابر فشارهای غرب، برای ایران حیاتی است.
اهمیت حفظ توانمندی هسته‌ای و برنامه غنی‌سازی‌- تهران هرگز به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای نبوده و این موضع بارها توسط مسوولان ارشد نظام بیان گردیده است. افزایش غنی‌سازی اورانیوم تا سطح 60درصد، صرفا برای تقویت جایگاه ایران به عنوان یک دولت در آستانه هسته‌ای انجام شده است. این سطح از غنی‌سازی که هنوز فاصله زیادی با خلوص 90درصد موردنیاز برای تسلیحات هسته‌ای دارد، کاملا در چارچوب پیمان منع اشاعه است و با فتوای آیت‌الله خامنه‌ای نیز همخوانی دارد. حفظ برنامه غنی‌سازی به ایران این امکان را می‌دهد که در برابر فشارهای سیاسی و نظامی غرب، اهرم چانه‌زنی قدرتمندی داشته باشد. تعلیق برنامه هسته‌ای، همان‌طور که غرب خواستار آن است، نه‌تنها این اهرم را از ایران سلب می‌کند، بلکه تبعات جبران‌ناپذیری برای امنیت ملی کشور خواهد داشت. بدون حفظ برنامه غنی‌سازی، ایران در برابر تهدیدات خارجی، به ‌ویژه از‌سوی اسراییل و ایالات‌متحده، آسیب‌پذیرتر خواهد شد. بنابراین حفظ این توانایی برای ایران یک ضرورت استراتژیک و هرگونه فشار برای توقف آن، به معنای نادیده گرفتن حق حاکمیت ملی ایران است.
سیاسی‌کاری آژانس و پیامدهای آن‌- آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که باید نهادی بی‌طرف و فنی باشد، در سال‌های اخیر به ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی غرب تبدیل شده است. گزارش‌های سه ‌ماهه آژانس، که اغلب تحت فشار قدرت‌های غربی تهیه می‌شوند، مملو از اتهامات غیرمستند و جانبدارانه علیه ایران هستند. به عنوان مثال، ادعای یافتن آثار اورانیوم در سایت‌های اعلام ‌نشده، بدون ارایه شواهد قطعی، بهانه‌ای برای تشدید فشارها بر ایران بوده است. این سیاسی‌کاری می‌تواند پیامدهای جدی برای همکاری‌های آینده ایران با آژانس داشته باشد. در صورت ادامه این روند، ایران ممکن است سطح همکاری خود با آژانس را کاهش دهد، ازجمله محدود کردن دسترسی بازرسان یا غیرفعال کردن کامل دوربین‌ها و حسگرهای نظارتی. چنین اقدامی، طبیعتا توانایی غرب برای راستی‌آزمایی برنامه هسته‌ای ایران را به‌ شدت محدود خواهد کرد.
مکانیزم ماشه و پاسخ استراتژیک ایران- یکی از تهدیدات جدی علیه ایران، احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه توسط تروییکای اروپایی است. این مکانیزم، که در توافق برجام پیش‌بینی شده، می‌تواند به بازگرداندن تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران منجر شود. با این حال، ایران بارها اعلام کرده که در صورت فعال شدن این مکانیزم، پاسخ‌های استراتژیک و قاطعی خواهد داد. این پاسخ‌ها می‌توانند شامل تجدیدنظر در دکترین هسته‌ای ایران، افزایش غنی‌سازی به سطوح بالاتر، یا حتی خروج کامل از NPT باشند. تجدیدنظر در دکترین هسته‌ای، اگرچه گزینه‌ای بعید است، اما در صورت فشارهای بیش از حد غرب، می‌تواند به عنوان یک ابزار بازدارنده درنظر گرفته شود. این اقدام نه‌تنها به معنای پایان همکاری با آژانس خواهد بود، بلکه می‌تواند معادلات منطقه‌ای را به ‌طور کامل تغییر دهد. ایران، با تکیه بر توان علمی و زیرساخت‌های پیشرفته هسته‌ای خود، قادر است در برابر هرگونه تهدید، پاسخ‌های متناسب و موثری ارایه دهد.
نتیجه‌گیری- برنامه هسته‌ای ایران، به عنوان نمادی از استقلال و پیشرفت علمی کشور در سال‌های اخیر هدف زیاده‌خواهی‌های غرب، به‌ ویژه ایالات‌متحده، قرار گرفته است. فشارهای آژانس و قطعنامه‌های پیشنهادی غرب، که اغلب بدون شواهد معتبر ارایه می‌شوند، تلاشی برای محروم کردن ایران از حق مشروع خود در دستیابی به فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز است. حفظ برنامه هسته‌ای و صنعت غنی‌سازی برای ایران نه‌تنها یک حق، بلکه یک ضرورت استراتژیک است که این شرایط را فراهم می‌کند در برابر تهدیدات خارجی، اهرم چانه‌زنی داشته باشد. ایران نباید تحت فشارهای غیرمنطقی غرب، به‌ویژه درخواست‌های غیرواقع‌بینانه‌ای مانند تعلیق کامل غنی‌سازی، تسلیم شود. چنین اقدامی تبعات جبران‌ناپذیری برای امنیت ملی و جایگاه بین‌المللی ایران خواهد داشت. در عین حال، سیاسی‌کاری آژانس و تهدید به فعال‌سازی مکانیزم ماشه از‌سوی تروییکای اروپایی ممکن است ایران را به سمت کاهش همکاری‌ها با آژانس یا حتی تجدیدنظر در دکترین هسته‌ای سوق دهد. درنهایت باید گفت که توپ در زمین امریکایی‌هاست و اگر آنها واقعا به دنبال توافق هستند، می‌بایست دست از زیاده خواهی و سیاسی‌کاری بر داشته و به حقوق ایران احترام بگذارند.


نظرات شما