ایران پرسمان - خراسان / «سناریوی تبدیل سوریه به اردن» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم شاهد بنی اسدی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
در روزهای اخیر، آسمان دمشق شاهد حملات هوایی گسترده اسرائیل بود که اهدافی از جمله مقر وزارت دفاع سوریه را بمباران کرد. اسرائیل این عملیات را با هدف حفاظت از جامعه دروز در جنوب سوریه توجیه کرد، اما این حملات در بستر تحولات ژئوپلیتیک عمیق منطقه رخ داد که طی یک سال گذشته شاهد سه اتفاق مهم بود: کنار رفتن بشار اسد، ظهور جولانی به عنوان رئیسجمهور موقت، و دیدار او با دونالد ترامپ در ماه می 2025.
بلندیهای جولان از زمان اشغال توسط اسرائیل در جنگ 1967 و الحاق رسمی آن در 1981، ستون فقرات سیاست امنیتی اسرائیل در مرزهای شمالیاش بوده است.
اسرائیل از دههها پیش سیاست حملات پیشدستانه را در پیش گرفته تا از هرگونه تهدید در مرزهایش جلوگیری کند. این استراتژی در سوریه، چه در دوران اسد و چه پس از آن، بر سه محور استوار است: حفظ برتری نظامی، مدیریت تهدیدات گروههای مسلح، و تضمین ثبات بلندیهای جولان.
جامعه دروز، ساکنان این منطقه و جنوب سوریه، به عنوان یک گروه اقلیت با هویت دوگانه، نقشی محوری در توجیه اقدامات اسرائیل ایفا میکنند. اسرائیل با ادعای حفاظت از آنها، حملات خود را مشروع جلوه می دهد اما درواقع، اسرائیل جامعه دروز را سپری استراتژیک در برابر تهدیدات بالقوه میبیند و هرگونه تحرک نظامی در نزدیکی جولان را خطری برای امنیت خود تلقی میکند. حملات روزهای اخیر زمانی رخ داد که نیروهای دولت جدید سوریه در جنوب غربی این کشور، نزدیک مرز جولان، مستقر شدند. تحرکی که اسرائیل آن را با وجود تغییرات سیاسی در دمشق، غیرقابل تحمل می داند. جولانی امیدوار بود که با تکیه بر حمایت غرب، نه تنها اقتصاد ویرانشده سوریه را بهبود بخشد، بلکه با عادیسازی روابط با اسرائیل، تنشهای منطقهای را کاهش داده و به صلحی پایدار دست یابد. اما این امیدها به سرعت با چالشهای جدی مواجه شد. حملات اخیر اسرائیل به سوریه، بهرغم تلاشهای جولانی برای ایجاد رابطه با این کشور، نشان داد که اسرائیل همچنان سوریه را تهدیدی برای امنیت خود میبیند. این حملات، اعتماد جولانی به آمریکا را به تردید انداخت، زیرا آمریکا نتوانست یا نخواست از سوریه در برابر این تهدیدات محافظت کند. این حمله، هشداری هم به ترکیه بود که حامی اصلی جولانی به شمار می رود، هشداری مبنی بر این که ترکیه نمی تواند توازن قدرت در منطقه را به نفع خودش جلو ببرد.
بازار ![]()
علاوه بر این، جولانی با مشکلات داخلی بزرگی از جمله درگیریهای مسلحانه میان گروههای مختلف و بحران اقتصادی شدید دستوپنجه نرم میکند. این چالشها، همراه با ناتوانی آمریکا در حمایت مؤثر از سوریه و ادامه حملات اسرائیل، نشان داد که اعتماد جولانی به غرب و امیدهای او برای پیشرفت کشورش با موانع بزرگی روبهرو شده است. او اکنون در مسیری پرخطر قرار دارد و برای تحقق اهدافش، ناچار است به دنبال راهحلهای جدیدی باشد.
درمجموع، آینده سوریه در پرتو این معادله چند سناریو دارد:
فدرالیسم: اگر ارتش سوریه نتواند نفوذش را به جنوب بازگرداند، استانهای دروزی و کرد بهسمت خودمختاری بیشتر میروند.
معامله بزرگ: واشنگتن ممکن است رفع تحریمها را منوط به پذیرش معاهده عدم تعرض با اسرائیل کند؛ چیزی شبیه مدل اردن.
خلأ امنیتی پایدار: شکست جولانی در کنترل تنش های خارجی و داخلی میتواند به تجزیه دومینووار بیانجامد و دوباره پای بازیگران فرامنطقهای را به سوریه باز کند.
با این حال، سناریوی مطلوب تلآویو، تبدیل سوریه به مدلی شبیه اردنِ است؛ دولتی که مرزهایش برای اسرائیل با ریسک صفر مواجه است و فعالیت گروه های ضد اسرائیلی را نیز کنترل می کند.