ایران پرسمان - خراسان / «کنسرتی که لغو شد، آوازی که به گوش همه می رسد!» عنوان یادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم غلامرضا بنی اسدی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی، سرانجام لغو شد! دوباره بخوانید؛ کنسرتی که قرار بود در میدان آزادی تهران از ایران بخواند لغو شد. از قبل هم معلوم بود. این را خود همایون در صفحه اینستاگرام خود با انتشار پستی اعلام کرد: « عزیزان اون چیزی که حدس می زدم آخر سر همان شد ... این اجرا انجام نخواهد گرفت. از همه عزیزانی که برای این آرزوی محال من زحمت بسیار کشیدند سپاسگزارم. “ بله کنسرتی که قرار بود فراتر از ایسم ها و نگاه ها و جریانات فقط و فقط برای ایران باشد، برگزار نمی شود. این را باید به همه مردم عزیز و نجیب و فرهیخته ایران تسلیت گفت. دو لبه مخالف اما همکار قیچی، بریدند نهال امید مردم را . با هزار درجه تخفیف، به آرزوی خود رسیدند. نمی خواستند که صدایی همگرا برای همراستایی مردم به نام وطن بخواند که این صدا، آواز نشده، خاموش شد. لابد کیف می کنند جماعت خود هسته سخت پندار که نگران برگزاری کنسرت و بعد از کنسرت بودند. همان ها که می گفتند دولت به جای پرداختن به مسئله قطع برق، درگیر کارهای حاشیهای است مثل برگزاری کنسرتی در خیابان آزادی است تا مردم خوش باشند. انگار با لغو کنسرت مشکل برق رفع می شود! از سوی دیگر هم براندازان ونشخوارکنندگان اوهام خود شاه پندار هم کیف می کنند که مردم نمی توانند کنار هم برای ایران بایستند و بخوانند. دو سر قیچی برای هزارمین بار به هم رسیدند. هرچند مسیر حرکت و شاید نیت شان هم 180 درجه اختلاف داشته باشد. مهم نیست این اختلاف، مهم این است که به رغم اختلاف در برهم زدن آرامش مردم، در به هم زدن نظم ملی ملت، اتفاق دارند. در عالم واقعیات هم نتایج مهم است نه نیت ها. کنسرت شجریان می توانست روح تازه ای در جان ملت بدمد. می توانست نام واجب الاحترام ایران را دگر باره بر لب فراوان در فراوان مردم جاری کند. می توانست به رغم تفاوت نگاه و سلیقه، همدلی بیفزاید اما... نشد. اما نشد که بشود. اما نمی شود انگار که همه با هم «ای ایران» بخوانیم. براندازان که ارزش ندارند حرفی را خطاب به آنان بر کاغذ آوریم. حرام می شود مثل پاشیدن بذر در سنگلاخ. اما کسانی که در خانه اند و دل با این سرای بزرگ دارند را باید گفت تغییر مسیر دهید. ایران همان اسلام است امروز. اسلام هم وقتی جغرافیایی تجسم شود می شود ایران. امروز خواندن از ایران و همراستا شدن کلمات و نت ها برای وطن قطعا تعظیم شعائر دینی است. پرچ ایران- خدای نکرد- بیفتد، علم اسلام فرو خواهد افتاد. پای پرچم محکم بایستیم. ای ایران بخوانیم در کنسرتی به فراوانی همه ملت و در پهنه همه ایران. هسته سخت 90 میلیونی است که میل در چشم بدخواهان می کند نه گروهی خود برتر بین. تبیین واقعیت امروز این است.