ایران پرسمان - جماران / دستیار رئیس جمهور با بیان اظهاراتی درباره دوازده روز دفاع میهنی گفت: به باور من، نخستین وظیفه ما این است که بفهمیم چه شد و چه عاملی موجب انصراف متجاوزان گردید. آیا موشکها باعث انصراف شدند؟ که بیتردید در توازن وحشت موشک ها نقش داشتند، اما آن عنصر اجتماعی کدام بود که کار را ناتمام گذاشت؟ اینجا است که به «قدرت معنایی ایران» باز میگردیم. نباید این قدرت را مصادره کنیم، نباید آن را به فراموشی بسپاریم و نباید اجازه دهیم جامعه به «تنظیمات کارخانه» بازگردد. من نگران این سه رخداد پشت هم هستم.
نشست دوازدهم «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» با موضوع «قدرت معنایی ایران» با همکاری انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، مؤسسه کار و تأمین اجتماعی و معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، چهارشنبه 12 شهریور ماه در موزه هنرهای معاصر برگزار شد.
علی ربیعی طی سخنانی در این نشست گفت: به اعتقاد من عامل بازدارنده حمله رژیم اسرائیل و متحدانش به ایران، همان قدرت معنایی ایران بود. معتقدم ایران در طول تاریخ با بحرانهای بزرگی مواجه بوده و جنگهای بسیاری علیه ایران شکل گرفته است. همچنین بر این باورم که این حملات هم علیه سرزمین ایران و مردم ایران بوده است. هر حملهای که با ادعای نابودی یک حکومت انجام میشد، دروغی بیش نبوده است. هدف اصلی همواره ایران و سرزمین ایران بوده است.
بازار ![]()
دستیار اجتماعی رئیس جمهور افزود: امروز هم این حملات، بهرغم فضای «پساحقیقت» محصول «امپریالیسم رسانهای» است و بیش از یک دهه است که تولید آن آغاز شده و ادامه دارد. آنان پیش از حمله به تمامیت ارضی ایران، ذهن و روان ایرانیان را هدف گرفتند تا تمامیت ذهنی آنان را برای چنین روزی آماده کنند.
وی ادامه داد: برچسبهایی همچون «لیبرالیسم»، «آزادی»، «امنیت آبراه تجاری» همواره به کار رفته تا چهرهای کادو پیچ شدهای از جهانی بیرحم عرضه شود. اما من معتقدم اکنون تاریخ جهان عریان شده است؛ خشونت نهفته ناشی از قدرت بدون معرفت، امروز بیش از هر دورهای آشکار گردیده است. غزه تابلویی از این بیرحمی و «پساحقیقت» است و حمله به ایران نیز در همین چهارچوب قابل تفسیر است. گرچه ما ایرانیان از نامرادیهای داخلی و اکنونزدگی رنج میبریم و احساس خوشایندی نسبت به بسیاری از سیاستها نداریم، اما باز هم «هوش تاریخی و فرهنگی» ایرانیان پیشی گرفت.
ربیعی تصریح کرد: من بر این باورم آنچه در این دوازده روز دفاع میهنی رخ داد که ترجیح میدهم چنین بنامم تا بار معنایی بیشتری داشته باشد، وظایف مهمی را بر دوش ما گذاشته و ماجرا هنوز پایان نیافته است. قصد پیشبینی جنگی دیگر را ندارم، اما معتقدم در هر قالبی که حملات آینده شکل گیرد، وظایف ما پابرجا است. روشنفکران، دولت و صاحبان قدرت هر یک مسئولیتی دارند و هر خطایی امروز، نسلهای آینده ایران را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
وی اظهار داشت: به باور من، نخستین وظیفه ما این است که بفهمیم چه شد و چه عاملی موجب انصراف متجاوزان گردید. آیا موشکها باعث انصراف شدند؟ که بیتردید در توازن وحشت موشک ها نقش داشتند، اما آن عنصر اجتماعی کدام بود که کار را ناتمام گذاشت؟ اینجا است که به «قدرت معنایی ایران» باز میگردیم. نباید این قدرت را مصادره کنیم، نباید آن را به فراموشی بسپاریم و نباید اجازه دهیم جامعه به «تنظیمات کارخانه» بازگردد. من نگران این سه رخداد پشت هم هستم.
دستیار اجتماعی رئیس جمهوری تأکید کرد: مقاومت تنها اسلحه به دست گرفتن نیست؛ بلکه از همراهی نکردن گرفته تا ابراز مخالفت و نشان دادن آمادگی برای حضور در روز مبادا را نیز شامل میشود. اتفاقات ناگواری رخ داد که همه ایرانیان در قاب رسانه ملی ما جای نگرفتند. بر اساس یک سنجش معتبر، 60 درصد ایرانیان، ایران، سرزمین ایران و هویت ایرانی را عامل اصلی رفتارهای خود در این دفاع میهنی ذکر کردند.
وی افزود: در شرایط بحران، تحریم و پساجنگ معمولاً دو سیاست اتخاذ میشود؛ نخست، سیاست پیشگیری از افتادن در تله سختیهای معیشتی که همان سیاست رفاهی است. دوم، سیاست گشایشهای اجتماعی است که باید آن را قوی کرد. ایران بدون مردم، سرزمینی برهوت است. شهری مانند تهران با پل و بتن معنا پیدا نمیکند، بلکه با انسانها و زندگی آنان معنا مییابد. جلوگیری از برگزاری کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی نمونهای از نفهمیدن همین واقعیت بود.
ربیعی در پایان گفت: به باور من، اگر فهم درستی از این لحظه تاریخی نداشته باشیم و سیاستگذاری معطوف به انسجام اجتماعی را دنبال نکنیم، این یک جفا به ایران و آینده آن، و خیانتی به ایران و امنیت ملی است. باید قدرت معنایی ایران را بازیابی و تقویت کنیم؛ همان نیرویی که در گذشته حافظ ما بوده و در آینده نیز ضامن بقا و پیشرفت ایران خواهد بود.