ایران پرسمان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
شادی مکی| غیبت، خرید، معافیت و درخواست برای حذف، رویکرد غالب جامعه نسبت به خدمت سربازی است. پسران جوان، سربازی را وقت تلفکردن میدانند؛ جایی که از زندگی عقب میافتند بدون اینکه تخصصی به آنها اضافه شود. همین هم شده تا هزار راه برای دورزدن این دو سال بروند؛ از غیبتهای چندساله به امید معافیت سنی تا جعل سند و مدرک برای گرفتن معافیت پزشکی یا انتخاب تحصیلات تکمیلی برای به تعویق انداختنش. در تمام این سالها هم هر چند وقت یک بار خبری درباره خرید سربازی، کوتاهشدن دوره آن و... منتشر میشود، گاهی شایعه است و گاهی هم طرحی در دست بررسی. مثل 20 شهریورماه که خبری به نقل از کمیسیون تلفیق مجلس منتشر شد: «خرید سربازی برای مشمولان غایب بیش از پنج سال، در دستور کار قرار گرفته است. این طرح با هدف حمایت از خانوادهها و همچنین ایجاد فرصت برای افراد بالای 35 سال و کسانی تدوین شده که به دلیل مشکلات جسمی قادر به انجام خدمت نیستند». در همین خبر، حتی قیمتهای در نظر گرفتهشده نیز پیشنهاد شد: «خرید خدمت برای دارندگان مدرک کاردانی و پایینتر 250 میلیون تومان، کارشناسی 400 میلیون تومان، کارشناسی ارشد 400 میلیون تومان، دکترای پزشکی 600 میلیون تومان، دکترای غیرپزشکی 600 میلیون تومان و برای متخصصان پزشکی600 میلیون تومان». هرچند این خبر چهار روز بعد توسط کمیسیون تلفیق مجلس و رئیس سازمان وظیفه عمومی فراجا تکذیب شد؛ «خرید خدمت سربازی شایعه است و مشمولان غایب و غیرغایب باید وضعیت خدمت خود را تعیین تکلیف کنند». ماجرای خرید خدمت اما به سال 1370 و تصمیم شورای عالی امنیت ملی در این زمینه بازمیگردد. براساس طرحی که آن زمان ارائه شد، قیمت خرید خدمت سربازی برای افراد با مدرک تحصیلی پایینتر از دیپلم 350 هزار تومان، دیپلم 500 هزار تومان و فوقدیپلم 600 هزار تومان تعیین شده بود. با استفاده از این طرح در مدت شش سال، 70 هزار نفر از گذراندن سربازی رها شدند. بار دیگر در آذرماه سال 1377 امکان خرید خدمت سربازی برای افراد بالای 20 سال فراهم شد؛ طرحی که به مدت سه سال خرید خدمت سربازی را با مبلغ یکمیلیونو 800 هزار تا سهمیلیونو صد هزار تومان امکانپذیر کرد. در این طرح بیش از 350 هزار نفر از خدمت سربازی رها شدند. بااینحال، برخی افراد در گفتوگو با «شرق» میگویند در اوایل دهه 90 نیز شرایط خرید خدمت فراهم شده بود که ظاهرا آخرین بار بود. آن زمان با پرداخت حدود 200 تا 250 میلیون تومان میشد سربازی را خرید؛ مبلغی که تنها افراد قشر برخوردار و مرفه توان پرداخت داشتند. خرید خدمت هم محدود به گروه خاصی است. این روزها اما فارغ از شایعه یا حقیقیبودن خبر امکان خرید خدمت، خیلیها در نقد این دوره صحبت میکنند؛ موضوعی که حتی به وعدههای انتخاباتی برخی از نامزدهای ریاستجمهوری هم رسیده بود. مثل امیرحسین قاضیزادههاشمی که سال گذشته در مناظرات انتخاباتی وعده داد: «دیوار سخت سربازی اجباری را برای همیشه از جلوی جوانان ایرانی برخواهم داشت و طرح فروش خدمات سربازی و سربازی حرفهای را دنبال خواهم کرد». همان روزها هم کارزاری با عنوان «درخواست حذف همیشگی سربازی اجباری» خطاب به محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس راهاندازی شد. این کارزار به امضای 231هزارو 593 نفر از شهروندان مرد و زن رسید. در این میان، جوانان سربازیرفته یا در حال رفتن به سربازی به «شرق» میگویند که گذراندن این دوره، تنها نتیجهاش احساس بطالت، اتلاف وقت و تأخیر در اشتغال و کسب تجربه و مهارت است. برای آنها این دوره هیچ دستاوردی ندارد.
حس تعلیق همیشگی
دوران خدمت «سپهر» یک هفته دیگر شروع میشود. مقطع کارشناسی ارشد دارد و احتمالا شرایطش نسبت به افراد دارای مدرک تحصیلی پایینتر بهتر است: «علاقهای به گذران دوران سربازی نداشتم اما نه شرایط معافیت داشتم و نه امکان خرید سربازی وجود دارد. در حال حاضر شاغلم و از اینکه مجبورم در 28سالگی کار و درآمدم را کنار بگذارم ناراحتم. درواقع خدمت سربازی تمام ابعاد زندگی من را تحت تأثیر قرار داده است». او از اواخر دوره کارشناسی نگران دوران خدمت بود: «در این مدت همیشه احساس معلقبودن داشتم و برای پذیرش هر کار و پیشنهادی دچار تردید میشدم؛ زیرا نمیدانستم با توجه به خدمت سربازی که در پیش دارم، بهتر است پیشنهاد را بپذیرم یا نه. حتی دوره کارشناسی ارشدم را بهعمد کمی طول دادم به این امید که زندگیام اندکی به ثبات برسد و بعد اعزام شوم». سپهر معتقد است دوره آموزشی خیلی هم بد نیست، اما مابقی روزهای سربازی دستاورد مثبتی به دنبال ندارد.
حتی یک بار هم دست به اسلحه نزدم
از دوره خدمت «میلاد» یک سال دیگر مانده است. کارشناسی ارشد حقوق دارد و اهل رسانه است. او برای «شرق» تعریف میکند: «اگر شرایط معافشدن را داشتم یا امکان خرید خدمت، حتما اقدام میکردم، اما هیچیک از این شرایط مهیا نبود. به نظرم 21 ماه حضور در دوران سربازی تنها اتلاف وقت است و هیچ دستاورد و خروجی مثبتی ندارد. اگر دوره سربازی برای تقویت بنیه قوای دفاعی کشور در زمان جنگ است و یادگیری کار با سلاح است، باید بگویم من جزء کسانی بودم که در دوره آموزشی حتی یک بار هم دست به اسلحه نزدم». او ادامه میدهد: «با توجه به شرایطی که داشتم، هم از نظر معدل دانشگاه و هم داشتن آشنا، موفق شدم به یکی از مراکز آموزشی بسیار خوب در شهر خودم تهران اعزام شوم. در نهایت هم با توجه به صحبتهایی که با فرمانده داشتم، بهعنوان منشی او مشغول به کار شدم». به گفته «میلاد»، داشتن پارتی و آشنا باعث میشود دوران سربازی آسانتر بگذرد: «اگر آشنا داشته باشی حتی به منطقه مرزی هم اعزام شوی، دوران سربازی مثل بهشت میشود. در حال حاضر یکی از دوستانم دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه صنعتی شریف است و پارتی هم ندارد، حالا شرایط سختی دارد و مدام گلایه میکند. زمان تقسیمبندی افراد به دانش و تخصص سرباز توجهی نمیشود و تقسیمبندی براساس داشتن دوست و آشناست». «میلاد» میگوید در همین یک سال به شرایط شغلی و درآمدیاش لطمه خورده و نمیتواند شغلش را ادامه دهد: «حقوق ستوان سوم هشت میلیون تومان است، من یک درجه بالاترم، یعنی ستوان دوم. درواقع حقوقم باید 9 میلیون تومان باشد، اما در حال حاضر ششمیلیونو 300 هزار تومان دریافت میکنم».
دوره بطالت
«احمد»، سرباز امریه در یکی از سازمانهای دولتی است. دوره خدمت او بعد از پایان مقطع کارشناسی ارشد و از اسفندماه سال گذشته شروع شد. احمد به «شرق» میگوید: «زمانی که نوبت به سربازی من رسید، امکان خرید خدمت وجود نداشت و شرایط لازم برای معافیت را هم نداشتم. تنها راهحلی که برایم وجود داشت، «امریه»شدن بود؛ موضوعی که بهشدت پیگیر آن بودم». او میگوید: «در محیط نظامی، کارهایی که به سرباز داده میشود، ارتباط چندانی با دانش و تخصص او ندارد. در این فضا، روز سربازان به بطالت میگذرد و این شرایط چندان مناسب نیست. به همین دلیل هم با اینکه سرباز امریه سه ماه بیشتر از سایر سربازان خدمت میکند، یعنی به جای 21 ماه 24 ماه باید خدمت کند، ترجیح دادم این سه ماه را تحمل کنم و امریه باشم تا بتوانم از تخصصم استفاده کنم. یکی دیگر از ویژگیهای مثبت امریهشدن آن است که سرباز با زیست روزمره در تعامل است، اما محیط نظامی نسبتا ایزوله و جداشده از جامعه است. دوستانم که سرباز هستند، عملا کاری در پادگان نمیکنند بهجز کارهای کوچک و پیشپاافتاده مثل حضور و غیاب و... و کار تخصصی نمیکنند. به همین دلیل، آنها هم حس میکنند روزهایشان به بطالت میگذرد».
طاقت نیاوردم، فرار کردم
«شهاب» سه سال بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه، به خدمت سربازی اعزام شد. دوره دوماهه آموزشی را در تهران، دوره دوماهه کد (یک نوع آموزش تکمیلی) را در شیراز و مابقی دوره سربازی را در سنندج گذراند. او برای «شرق» تعریف میکند که مدتی بعد از حضورش در سنندج، پا به فرار گذاشته است: «طاقتم تمام شده بود. دیگر نمیتوانستم آنجا بمانم. شهر دیگری بود و کسی را آنجا نمیشناختم. کاری هم برای انجامدادن نداشتم». شهاب بعد از فرار، به تهران باز گشت و مشغول کار شد: «اتفاق خاصی پیش نیامد. دنبالم هم نیامدند. فقط بعدا که قصد ادامه خدمت داشتم دادگاهی شدم و چند ماه اضافهخدمت گرفتم. البته زمانی خدمتم را ادامه دادم که مطمئن شدم امکان انتقالم به تهران وجود دارد و میتوانم به کارم ادامه دهم. در نهایت هم در تهران خدمتم را ادامه دادم، صبحها سربازی بودم و بعدازظهرها به محل کارم میرفتم، چند ماه بعد مشمول عفو شدم. امروز هم که کارت پایان خدمت گرفتهام هیچ استفادهای از آن نکردهام». او درباره اینکه چرا اغلب علاقهای به رفتن به سربازی ندارند، به وضعیت کشورهای دیگر اشاره میکند: «مثلا در آلمان افرادی که دوست ندارند در نیروهای مسلح خدمت سربازی بروند، میتوانند خدمت در نهادهای خدماتی را انتخاب کنند. البته در حوزه سربازی ترکیه و اسرائیل بهشدت سختگیرند، بهطوری که از نظر سختگیری در زمینه سربازیرفتن وضع ما از آنها بهتر است. در اسرائیل خدمت سربازی پنجساله است که دو سال آن دائمی است و سه سال آن هم تا یک سن مشخص، فرد به حالت ذخیره میماند تا در صورت نیاز اعزام به خدمت شود».
شهاب معتقد است در ایران هم باید سازوکارهایی مانند سرباز معلمی دوباره احیا شود. حتی میتوان مانند کشور آلمان که از سرباز به عنوان رفتگر استفاده میشود، در ایران هم نیروی رفتگر از همین طریق تأمین شود، ضمن اینکه بابت خدمتی که به کشور میکنند حقوق هم دریافت کنند.
قید کارت پایان خدمت را زدم
«علی» سال 1379 و بعد از گرفتن دیپلم به خدمت سربازی اعزام شد: «اهل کاشانم. دوره آموزشی و کد را در اصفهان گذراندم. همه دوره سربازی من از آموزشی تا سربازی در اصفهان گذشت. دوره آموزشی البته برای سربازان صفر سختگیرانهتر و برای سربازانی که مدارک تحصیلی بالاتری دارند کمی راحتتر است». علی در همان دوره سربازی کنکور داد و در دانشگاه آزاد قبول شد: «هفت ماه از خدمتم مانده بود که دانشگاه قبول شدم. بعد از قبولی در دانشگاه ساکن تهران شدم و کار هم پیدا کردم. به میانه راه تحصیل رسیده بودم که به دلایل مالی از دانشگاه انصراف دادم اما نمیخواستم به پادگان بازگردم و فرصت ادامه اشتغال به کاری که دوست داشتم و چندسالی تجربه کسب کرده بودم را از دست بدهم. به همین دلیل سعی کردم از معافیت پزشکی استفاده کنم. بررسی پرونده پزشکیام شش، هفت ماه طول کشید، به دلیل همین اتلاف وقت نه خودم را به پادگان معرفی و نه پرونده پزشکیام را دنبال کردم». «علی» در نهایت، قید دریافت کارت پایان خدمت را زد: «هرچه بزرگتر میشوی، تحمل محیط پادگان و ضوابط آن برایت سختتر میشود. فردی که مدارج بالای علمی را طی کرده یا در شغلی کسب تجربه کرده باید دو سال از عمرش را در مسیری بگذارد که نهایتا هیچ دستاوردی برایش ندارد، جز یک کارت پایان خدمت. شاید برای افرادی که قصد مهاجرت دارند یا قصد ادامه تحصیل دارند گرفتن این کارت مهم باشد اما برایم مهم نبود، به این دلیل که اولا امکان و قصد خروج از کشور نداشتم و دوم اینکه به دنبال ادامه تحصیل یا اشتغال در یک سازمان دولتی نبودم. بنابراین نه به دنبال ادامه خدمت رفتم و نه در حال حاضر کارت پایان خدمت دارم. مشکلی هم برایم ایجاد نشده است». او امروز در 45سالگی امیدوار است مطابق ضوابط بعد از 51سالگی از سرباری معاف و این سایه سنگین از سرش برداشته شود: «سال 1379 امکان خرید خدمت وجود داشت، فرد مشمول خدمت میتوانست 900 یا 950 هزار تومان پرداخت کند و معاف شود؛ فرصتی که به دلایل مالی امکان استفاده از آن را نداشتم. سال 1392 هم که دوباره برای معافیت اقدام کرده بود، باز هم ماجرای خرید خدمت احیا شد، اما این بار 200 تا 250 میلیون تومان. آن موقع هم پول خرید نداشتم».
سیاستها به نفع عموم مردم نیست
امیرمحمود حریرچی جامعهشناس است و درباره موضوعات مطرحشده از سوی این سربازان به «شرق» میگوید: «وقتی با جوانها صحبت میکنیم، اغلبشان از این دوره رضایت ندارند و آن را نوعی اتلاف وقت و مرحلهای بیدستاورد میدانند. دورههای آموزشی نظامی کوتاهمدت شدهاند و با پیشرفت تکنولوژیهای نظامی، دیگر مدتزمان حضور در خدمت به خودی خود ارزش افزوده چندانی برای فرد ایجاد نمیکند. در کنار این، دریافتی سربازان خیلی پایین است و بسیاری نگرانند نتوانند پس از پایان خدمت کار مناسب یا تجربه کافی کسب کنند». او ادامه میدهد: «اینکه بتوان پول داد و سربازی را خرید، قطعا به طبقاتیشدن جامعه منجر میشود. مثلا برای دارندگان مدرک دکتری در رشتههای پزشکی یا تخصصی، برآورد میشود که هزینه خرید سربازی به حدود 600 میلیون تومان برسد. سن استفاده از این امکان هم محدود شده و افراد بالای 35 سال میتوانند از آن بهرهمند شوند. این مسئله به ایجاد فاصله طبقاتی و نابرابری در دسترسی به فرصتها منجر شده است». حریرچی ادامه میدهد: «اگر خدمت سربازی بهگونهای طراحی میشد که دورهای کوتاهمدت باشد و این امکان را به افراد بدهد که با توجه به تخصص و تحصیلات خود در زمینه مرتبط فعالیت کنند، نهتنها ارزش و اثرگذاری خدمت افزایش مییافت، بلکه امکان بهرهمندی از آن برای پیشرفت شخصی و حرفهای نیز فراهم میشد. امریه نیز به نوعی راهکار جایگزین است، اما گرفتن آن نیازمند پارتیبازی و ارتباطات ویژه است و همگان به آن دسترسی ندارند».
تأثیرات روانی و اجتماعی
او در ادامه با نگاهی به تأثیرات روانی و اجتماعی سربازی بر جوانان میگوید: «سربازی برای بسیاری از جوانان یک دغدغه و منبع دلهره است، زیرا احساس میکنند مسیر پیشرفتشان متوقف میشود. این مسئله بهویژه برای کسانی که تحصیلکردهاند و تجربه بینالمللی دارند، مشکلات بیشتری ایجاد میکند. وقتی افراد میخواهند پس از تحصیل یا زندگی خارج از کشور بازگردند، محدودیتهای سنی و شروط قانونی مانع بازگشت و بهرهمندی از فرصتهای حرفهای آنها میشود». حریرچی پیشنهاد میدهد: «بهجای نگاه سنتی، باید خدمت سربازی را به عنوان یک دوره کارآموزی یا فرصت آموزشی طراحی کنیم؛ دورهای که بخشی از زندگی فرد و رشد حرفهای او باشد. الزام خدمت میتواند در شرایط خاص وجود داشته باشد، اما مهم این است که فرد احساس کند این دوره به پیشرفت و توسعه شخصی او کمک میکند و نه اینکه خلأ و فشار روانی ایجاد کند». این جامعهشناس در ادامه توضیح میدهد: «خدمت سربازی باید طوری طراحی شود که جوانان بتوانند در کنار خانوادهشان زندگی شهریشان را حفظ کنند، آموزش ببینند و دورهای بگذرانند که آنها را برای بازگشت به جامعه آماده کند. این دوره باید به آنها امکان بدهد مهارت و آمادگی لازم را کسب کنند و پس از اتمام آن، بتوانند زندگی خود را ادامه دهند. در حال حاضر، حقوقی که به عنوان دریافتی سربازی پرداخت میشود تقریبا هیچ تأثیری بر زندگی جوانان ندارد و بسیاری حتی برای ادامه زندگی روزمره با مشکل مواجه میشوند. بنابراین، فرصت سربازی باید به حق جوانان تبدیل شود و نه یک مرحله بیاثر و ایجادکننده دلهره». او اضافه میکند: «با توجه به تخصص و تحصیلات فرد، باید از ظرفیت او در طول این دوره بهرهبرداری شود و پس از پایان خدمت، بتواند بدون محدودیت مسیر زندگی و حرفه خود را ادامه دهد؛ حتی در بسیاری از موارد، همان جایی که تجربه کسب کرده، بتواند فعالیت حرفهایاش را ادامه دهد». با وجود آنکه خدمت سربازی در میان نسل جوان نامحبوب است، ولی همچنان بر آن تأکید میشود. حریرچی، در اینباره توضیح میدهد: «مسئله اصلی این است که رفاه و زندگی مردم برای مسئولان چندان اولویت ندارد. آنهایی که منابع و نفوذ دارند، از بسیاری محدودیتها معاف هستند، در حالی که عموم مردم تحت فشار قرار میگیرند. وقتی آسایش، امنیت و رفاه شهروندان برای تصمیمگیران اهمیت نداشته باشد، طبیعی است که سیاستگذاریها درباره خدمت سربازی یا دیگر مسائل اجتماعی، بار سنگینتر و مشکلات بیشتری را بر جوانان تحمیل کند». او ادامه میدهد: «در جامعه ما بیش از 25 درصد افراد در خط مطلق فقر زندگی میکنند، یعنی حتی یک وعده غذای معمولی هم برایشان تأمین نیست. وقتی رفاه، آسایش و آرامش مردم نادیده گرفته میشود، تمرکز بر چیزهای دیگری مانند آییننامهها و مانورهای سیاسی انجام میشود. مسائلی مانند مسکن ملی، حقوق زنان، حقوق کودکان و بهداشت و درمان سالهاست که در مجلس و دولت خاک میخورند و توجه واقعی به آنها نشده است».
حریرچی معتقد است برای اینکه خدمت سربازی و سیاستهای دیگر اجتماعی معنادار باشد، ابتدا باید شرایط زندگی مردم بهبود پیدا کند و حداقلهای رفاه، امنیت و آرامش برای همه تأمین شود. در غیر این صورت، هر تلاش دیگری برای تغییر یا اصلاح، نهتنها اثربخش نخواهد بود، بلکه باعث افزایش فشار و نارضایتی جوانان میشود».
بازار ![]()