پنجشنبه ۸ آبان ۱۴۰۴
سیاست روز

دوربرگردان عربی

دوربرگردان عربی
ایران پرسمان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست عربستان سعودی دریای سرخ را به خلیج فارس متصل می‌کند. این طرح که در رسانه‌های عربی ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عربستان سعودی دریای سرخ را به خلیج فارس متصل می‌کند. این طرح که در رسانه‌های عربی با عنوان پل زمینی توصیف شده است، از سوی برخی تحلیلگران به عنوان راهی برای دور‌زدن تنگه هرمز تلقی می‌شود. این دسته از تحلیلگران می‌گویند که در ادامه سایر کشورهای عربی به این کریدور ترانزیتی می‌پیوندند و تجارت از تنگه هرمز تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد.
با این حال علی ضیایی، کارشناس ارشد صنعت حمل‌ونقل و ترانزیت به «شرق» می‌گوید که این کریدور نمی‌تواند به صورت کامل جایگزین تنگه هرمز شود اما در ادامه همان کریدور انرژی و غذای خاورمیانه است و هدف آن پس‌زدن چین در مسیرهای ترانزیتی منطقه است. او تأکید می‌کند که در حال حاضر عربستان و سایر کشورهای عربی بی‌سر‌و‌صدا این کریدور را به جریان انداخته‌اند و با وجود آنکه این مسیر نیم‌ساخته است، کشورهای عربی از آن بهره‌برداری می‌کنند.
بازگشت آمریکا به منطقه
هنوز زمان زیادی از شعار انتخاباتی دوره اول ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ نگذشته است: خروج آمریکا از خاورمیانه. ترامپ در آن سال‌ها خاورمیانه را هزینه اضافه برای آمریکا و مالیات‌دهندگان آمریکایی معرفی کرد اما جنگ روسیه و اوکراین و سپس جنگ اسرائیل و غزه معادلات اقتصادی جهان را آن‌چنان تغییر داد که آمریکا دوباره عزم خود را برای حضور در خاورمیانه جزم کرده است. در دولت اول دونالد ترامپ، دستور او برای خروج نیروهای آمریکا از منطقه، متحدان این کشور را نگران و آشفته کرد. این نگرانی زمانی به اوج رسید که جو بایدن، سکان‌دار بعدی کاخ سفید، قتل فجیع جمال خاشقچی را دستاویز کرده و خاندان آل‌سعود را ناقض حقوق بشر دانست. پس از این ماجرا بایدن حوثی‌های (انصارالله) یمن را از فهرست تروریسم خارج کرد و سامانه‌های دفاعی پاتریوت را از عربستان برد. عربستان به این موضوع واکنش قهری نشان داد و به چین روی آورد. این اتفاق کم‌و‌بیش درباره دیگر کشورهای عربی تکرار شد.
حضور آمریکا در خاورمیانه رابطه تنگاتنگی با نفت داشت. در سال 1973 جهان گرفتار بحران نفت شد. پس از جنگ رمضان که بین اسرائیل، سوریه و مصر رخ داد، آمریکا از اسرائیل حمایت نظامی کرد و همین مسئله سبب شد‌ اعضای سازمان کشورهای صادرکننده نفت یا اوپک تصمیم بگیرند آمریکا را تحریم کنند. با پایان‌یافتن تحریم‌ در مارس سال 1974، قیمت نفت از بشکه‌ای سه دلار به حدود 12 دلار و حدود چهار برابر افزایش پیدا کرد.
بحران نفت آن سال‌ها تأثیر و عواقب کوتاه‌مدت و بلند‌مدت زیادی بر اقتصاد جهان داشت. آن زمان آمریکا یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان نفت جهان به شمار می‌رفت و حیات کارخانه‌های کشورهای صنعتی به نفت خام وابسته بود، بنابراین نفت سبب شد آمریکا جای پای خود را در خاورمیانه و به‌ویژه عربستان به‌‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت، محکم کند.
در سال‌های بعد آمریکا توانست به یکی از تولیدکنندگان بزرگ نفت و گاز تبدیل شود. ذخایر نفت آمریکا به ‌عنوان نفت نامتعارف شناخته می‌شود و استخراج آن نیازمند فناوری و هزینه بالا بود. با پیشرفت تکنولوژی و افزایش قیمت نفت، استخراج نفت شیل آمریکا توجیه پیدا کرد و این کشور توانست در مدت کوتاهی به یکی از سه تولیدکننده بزرگ نفت و گاز جهان تبدیل شود. ورود آمریکا به فهرست سه تولیدکننده بزرگ نفت و گاز سبب شد‌ انگیزه این کشور برای حضور در منطقه تضعیف شود و عراق، عربستان و افغانستان را برای خود هزینه اضافه تلقی کند؛ بنابراین زمزمه‌های آمریکا برای خروج از منطقه اوج گرفت. از آن سو چین که آرام‌آرام می‌رفت تا خود را به‌ عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان مطرح کند، تبدیل به بزرگ‌ترین واردکننده نفت جهان شد.
نیاز روزافزون چین به نفت سبب شد چینی‌ها‌ قراردادهای متعدد و بزرگی در زمینه نفت و گاز با کشورهای عربی منطقه منعقد کنند. ماجرا به نفت ختم نشد و نفوذ آهسته و خزنده چین به منطقه با طرح‌های ترانزیتی هم کلید خورد؛ آنچه‌ چینی‌ها آن را احیای راه ابریشم دانستند و تلاش کردند که شبکه بزرگی از حمل‌ونقل جهان و به‌ویژه آسیا را به خود وابسته کنند. این مسئله با وقوع جنگ روسیه و اوکراین برای آمریکا و متحدان اروپایی آن زنگ خطر را به صدا درآورد.
روسیه به‌ عنوان یکی از سه تولیدکننده بزرگ نفت و گاز جهان، حدود 40 درصد بازار گاز اروپا را در دست داشت و پس از جنگ، کشورهای اروپایی، نفت و گاز روسیه را تحریم کردند؛ تصمیمی سخت و دشوار که به جهش قیمت‌ها منجر شد و تورم را در اتحادیه اروپا دورقمی کرد. در آمریکا هم نرخ تورم پس از حدود چهار دهه در آستانه دورقمی‌شدن قرار گرفت و نگرانی‌های زیادی برای رشد اقتصادی اروپا و آمریکا به وجود آورد. جنگ روسیه و اوکراین مسیرهای تجارت انرژی در جهان را عوض کرد و از آن سو روسیه هم درصدد نزدیک‌شدن به کشورهای عربی برآمد.
از آن سو جنگ اسرائیل و غزه سبب شد‌ تنگه باب‌المندب و دریای سرخ برای اسرائیل و هم‌پیمانان آن ناامن شود و حوثی‌های یمن در اعتراض به تهاجم اسرائیل به غزه، حمله به کشتی‌های تجاری اسرائیل را آغاز کنند. این مسئله هزینه تجارت در تنگه باب‌المندب و دریای سرخ را افزایش داد. هم‌زمان با این موضوع و گسترش جنگ اسرائیل به ایران، نگرانی‌ها برای تجارت در تنگه هرمز بالا گرفت. مجموع این اتفاقات و سپس جنگ تجاری بین آمریکا و چین سبب شد آمریکا دوباره خاورمیانه و حضور در آن را مهم تلقی کند. جو بایدن در اولین ماه‌های سکان‌داری بر کاخ سفید تلاش کرد رابطه تخریب‌شده با عربستان را بهبود دهد و درصدد دلجویی از خاندان آل‌سعود برآمد اما سفر بایدن به عربستان با واکنش سرد خاندان پادشاهی عربستان مواجه شد. پس از او دونالد ترامپ در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش سفر به خاورمیانه را یکی از مهم‌ترین سفرهای دوره دوم ریاست‌جمهوری خود دانست و به ریاض سفر کرد. در طول سفر رئیس‌جمهوری آمریکا به عربستان قراردادهای بزرگ اقتصادی با این کشور امضا شد.
رویارویی با راه ابریشم چین
در میان این قراردادها طرحی مورد توجه قرار گرفت که براساس آن کریدور حمل‌ونقلی هند را به خاورمیانه و در نهایت اروپا متصل می‌کرد. این خبر را جان فاینر، معاون سابق مشاور امنیت ملی ریاست‌جمهوری آمریکا داده و گفت: «یادداشت‌ تفاهم پیشنهادی برای کریدور حمل‌ونقل ریلی و کشتیرانی بین کشورهای ایالات متحده آمریکا، هند، عربستان، امارات و اتحادیه اروپا و سایر کشورهای عضو گروه 20 خواهد بود». پروژه‌ای که به عقیده بسیاری نوعی مقابله جاه‌طلبانه‌تر با ابتکار کمربند و جاده چین است. فاینر البته هدف دیگر این پروژه را «کاهش تنش‌ها در تلاطم و ناامنی که از خاورمیانه می‌آید» معرفی کرده است.
گذشته از این، چندی پیش شش کشور عربی حوزه خلیج فارس اعلام کردند به‌زودی صاحب یک راه ریلی مشترک می‌شوند؛ راهی که هند را برخلاف ایده‌های قبلی بدون نیاز به بندر چابهار و ایران، به اروپا می‌رساند. مقصد این مسیر ترانزیتی بندر حیفا در اسرائیل و سپس ترکیه است. گرچه طول این خط ریلی دو‌ هزار‌و 177 کیلومتر است، به گفته برخی مقامات اسرائیل بخش زیادی از این مسیر اکنون موجود است و فقط 300 کیلومتر از آن که در خاک عربستان سعودی و اردن قرار دارد، باید ساخته شود.
در کنار این طرح، دو سال پیش از این رهبران هفت کشور صنعتی جهان در نشست خود متعهد شدند برای مقابله با جاده ابریشم چین، 600 میلیارد دلار در کشورهای در‌حال‌توسعه در طرحی با عنوان «شراکت برای زیربناها و سرمایه‌گذاری جهانی» سرمایه‌گذاری کنند که 200 میلیارد دلار آن را آمریکا تأمین کرده است. حالا اما عربستان سعودی خبر داده است که با یک مسیر ریلی به طول هزارو 500 کیلومتر خلیج فارس را به دریای سرخ متصل می‌کند. در همین زمینه گلف‌نیوز خبر داده است که عربستان در حال توسعه پروژه‌ای هفت میلیارد دلاری برای ساخت راه آهن پرسرعتی است که دریای سرخ را به خلیج فارس متصل می‌کند. بر اساس این گزارش این طرح با هدف اتصال شهرهای بزرگ و بازتعریف آینده حمل‌ونقل و تجارت در سراسر این شبه‌جزیره انجام می‌شود و شهر جده در ساحل دریای سرخ را از طریق ریاض به دمام در خلیج فارس متصل می‌کند.
مقامات سعودی اعلام کرده‌اند‌ با تکمیل این طرح مدت‌ سفر میان ریاض و جده از 12 ساعت طول مسافت با خودرو به کمتر از چهار ساعت با قطار کاهش خواهد داشت و این پروژه از ارکان اصلی «چشم‌انداز 2030» به شمار می‌رود و هدف آن گسترش شبکه راه‌آهن عربستان سعودی از پنج هزار‌و 300 کیلومتر به بیش از هشت هزار کیلومتر است و به این ترتیب، عربستان سعودی به یکی از مهم‌ترین مراکز لجستیکی و حمل‌ونقل در خلیج فارس و جهان عرب تبدیل خواهد شد.
در این گزارش توضیح داده می‌شود که این طرح بلندپروازانه که «پل زمینی» نام دارد و بسیاری آن را «معجزه‌ صحرا» توصیف کرده‌اند، شهر جده در ساحل دریای سرخ را از طریق ریاض به دمام در خلیج فارس متصل می‌کند. همچنین در این گزارش تأکید می‌شود که شرکت راه‌آهن سعودی قصد دارد شبکه‌ای از ایستگاه‌های باری و مسافری ایجاد کند که بندر ملک عبدالله را به شهرهای صنعتی بزرگ، به‌ویژه ینبع، متصل می‌کند. این شرکت در چارچوب برنامه مدرن‌سازی، سفارش ساخت 15 قطار جدید با توانایی حرکت تا سرعت 200 کیلومتر در ساعت را داده است.
همچنین در ادامه گزارش تأکید شده است که عربستان سعودی در کنار پروژه «پل زمینی»، در تدارک راه‌اندازی «رؤیای صحرا» است‌، تجربه‌ای لوکس در مسیر ریاض تا القریات به طول هزار‌و 290 کیلومتر که مناظر طبیعی را مقابل چشم مسافران می‌گستراند. طرح‌های توسعه همچنین استفاده از قطارهای سوخت هیدروژنی را شامل می‌شود که بر تعهد عربستان سعودی به کاربرد انرژی پاک و حمل‌ونقل پایدار تأکید می‌کند و البته در گزارش توضیح داده می‌شود که علاقه شهروندان سعودی به سفر ریلی رو به افزایش است و فقط در سه‌ماهه دوم سال 2025 بیش از 2.6 میلیون نفر از قطار استفاده کرده‌اند.
برخی تحلیلگران معتقد هستند که این طرح راهی برای دورزدن تنگه هرمز از سوی کشورهای عربی است. آنها به سرمایه‌گذار آمریکایی پروژه پل زمینی عربستان اشاره می‌کنند و می‌گویند هفت میلیارد دلار هزینه برای عربستان صرفا با انگیزه گردشگری برای اتصال جده به ریاض نیست و یک پروژه لجستیک است و هفت بندر خشک در این مسیر واقع شده و سعودی‌ها از خلق حدود 200 هزار شغل در این مسیر می‌گویند. آنها معتقد هستند این پروژه، عربستان را از اتکای به تنگه هرمز خارج می‌کند و هر کالایی از جمله نفت به‌راحتی از این مسیر عبور می‌کند و تنگه هرمز را از مزیت می‌اندازد. با این حال علی ضیایی، کارشناس ارشد صنعت حمل‌ونقل و ترانزیت به «شرق» می‌گوید که این کریدور نمی‌تواند به صورت کامل جایگزین تنگه هرمز شود اما در ادامه همان کریدور انرژی و غذای خاورمیانه است و هدف آن پس‌زدن چین در مسیرهای ترانزیتی منطقه است.
او تأکید می‌کند‌ در حال حاضر عربستان و سایر کشورهای عربی بی‌سر‌وصدا این کریدور را به جریان انداخته‌اند و با وجود آنکه این مسیر نیم‌ساخته است از سوی کشورهای عربی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد و به‌ویژه در زمان ناامنی دریای سرخ از آن استفاده می‌شود. این کارشناس توضیح می‌دهد‌ گرچه جنگ اسرائیل و غزه پروژه صلح ابراهیم را به حاشیه راند، اما کشورهای عربی منطقه خارج از تعارفات دیپلماتیک در این زمینه، همچنان در حال فعال‌سازی و رونق این مسیر هستند. هرچند‌ حملات ایران به حیفا و از آن سو حمله اسرائیل به قطر تردیدهایی را در زمینه امنیت این مسیر برای برخی شرکت‌ها به‌ویژه شرکت‌های فناوری‌محور ایجاد کرده است اما دولت‌های عربی مصمم به راه‌اندازی این مسیر هستند و من پیش‌بینی می‌کنم که کشورهای عربی راه‌اندازی این مسیر را نه در قالب صلح ابراهیم که در قالب صلح غزه به خورد افکار عمومی خواهند داد.
بازار


نظرات شما