جمعه ۲۰ تير ۱۴۰۴
سیاست روز

نقاب نفاق افتاد

نقاب نفاق افتاد
ایران پرسمان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست تندروها این‌بار در جامه انقلابی‌گری با حمله به رئیس‌جمهور، صریحاً ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
تندروها این‌بار در جامه انقلابی‌گری با حمله به رئیس‌جمهور، صریحاً از اسرائیل درخواست کردند که “مسعود پزشکیان” را ترور کند. آن‌ها به ظاهر معترض گفت‌وگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور با یک مجری آمریکایی‌اند، اما حذف رئیس‌جمهور و فروپاشی دولت هدف اصلی آنهاست. اکنون این پرسش جدی پیش روی نهادهای امنیتی قرار دارد؛ آیا با چنین کنش‌های خطرناکی که بوی خیانت می‌دهد، برخورد خواهد شد؟
هدا احمدی| در این روزهای ایران که جامعه بیش از هر زمان به آرامش، وحدت و عقلانیت نیاز دارد، انتشار یک استوری اینستاگرامی از سوی عضو شورای شهر رشت، پرده از نقاب نفاق برداشت و بار دیگر چهره واقعی برخی مدعیان انقلابی‌گری را عیان کرد. کسانی که در لباس عدالت به صراحت دست به دعوت از دشمن خارجی برای ترور رئیس‌جمهور منتخب ملت می‌زنند و در عین حال خود را مدافع آرمان‌های انقلاب معرفی می‌کنند. رضا عاشری، عضو شورای شهر رشت با انتشار یک استوری جنجالی در صفحه اینستاگرام خود، مستقیما از اسراییل خواست تا «پزشکیان» رئیس‌جمهور ایران را ترور کند. در این استوری، او در لحنی تمسخرآمیز و رادیکال، رئیس‌جمهور را «غول مرحله آخر» توصیف کرد و از اسرائیل خواست که او را همانند شهید رئیسی «به درجه رفیع شهادت نائل کند».
این استوری نه فقط توهین به شخصیت رئیس‌جمهور و بازی با خطوط قرمز امنیتی کشور است بلکه عملاً دعوت رسمی از دشمن برای انجام اقدامی تروریستی محسوب می‌شود. از نگاه تحلیلگران سیاسی، این اقدام عاشری آشکارترین نمود «نفوذ معکوس» است: ضربه به نظام از درون با شعار دفاع از نظام.
بازار
در ادامه همان استوری، عاشری سخنانی مطرح می‌کند که عملاً اتهام‌زنی به یکی از چهره‌های شاخص دفاعی کشور یعنی شهید حسن باقری- فرمانده شهید ستاد کل نیروهای مسلح- تلقی می‌شود. در حالی‌که ستاد کل نیروهای مسلح و شخص شهید باقری در طول حیات خود چندین ‌بار فرضیه ترور ابراهیم رئیسی را رد کرده بودند، عاشری در کمال بی‌پروایی تلویحاً با بازنشر این فرضیه بی‌اساس به تردیدافکنی درباره یکی از مقامات بلندپایه دفاعی کشور دامن می‌زند. این عضو شورای شهر رشت، عمران خوانده و با مهدی فلاح نماینده پایداری رشت رابطه نزدیکی دارد. در سوابق او عضو ارشد ستاد جلیلی (معاونت پشتیبانی) و از همه عجیب‌تر مسئولیت اجرایی در «ستاد پدافندغیرعامل» هم دیده می‌شود. البته ماجرای استوری عضو شورای شهر رشت که بهانه‌ای برای این گزارش شد تنها به همین جا ختم نمی‌شود. در ادامه استوری‌های جنجالی خود، رضا عاشری پا را فراتر گذاشته و حتی رئیس قوه قضاییه را نیز تهدید کرده است. او خطاب به محسنی‌اژه‌ای می‌نویسد: «اگر روزنامه هم‌میهن را نمی‌بندی، آتش به اختیار می‌بندیم!» این تهدید صریح نسبت به رسانه‌ای داخلی، یادآور حملات غیرقانونی به دفاتر مطبوعات در دهه‌های گذشته است و نشان می‌دهد، بخشی از این جریان، آشکارا به اقدامات خودسرانه اعتقاد دارد و آن را تبلیغ می‌کند. روزنامه هم‌میهن در روزهای اخیر گزارش‌هایی درباره مواضع دولت پزشکیان و تحولات بین‌المللی منتشر کرده بود. این حمله آشکار به رسانه‌ای داخلی، بیانگر آن است که مرزهای رفتار این جریان نه با اخلاق و قانون بلکه با منافع آنی‌شان تعریف می‌شود.
ساعاتی پس از انتشار استوری، محمدحسین واثق‌کارگرنیا، رئیس شورای شهر رشت در گفت‌وگو با اصلاحات نیوز رسماً از این اظهارات برائت جست و تأکید کرد که این سخنان، موضع شورا نبوده بلکه نظر شخصی آقای عاشری است و او باید پاسخگوی آن باشد. کارگرنیا با یادآوری اینکه رئیس‌جمهور با رأی مستقیم ملت انتخاب شده است بر ضرورت حمایت از او و وحدت ملی تأکید کرد.
تا اینجا چاره‌ای نداریم جز اینکه بر نقولشان بنگریم و بر عقولشان بخندیم اما نکته مهم ماجرا، مقایسه نگاه چنین افرادی با فردی چون پرستو فروهر است. اولی بر اساس تعلقش به حزب، دسته، گروه و تجربه‌اش در پدافند غیرعامل که رفتارش بیشتر خودزنی است تا دفاعی، راضی به ترور یک ایرانی(نمی‌گویم رییس‌جمهور) به دست اسراییل می‌شود و دیگری با آن همه زخمی که بر روح دارد، برنمی‌تابد که در مورد وجبی از وطنش یا تار مویی از هموطنش تعرضی شود. از همین‌ جا به راحتی می‌توان دریافت که کدام معیار برای کدام آدم‌ها، وضعیت را به اینجا رسانید.
حمله عاشری، هرچند شخصی به نظر می‌رسد اما به عقیده ناظران سیاسی، تنها نوک کوه یخ یک جریان تندرو و رادیکال است که سال‌هاست در پوشش انقلابی‌گری به بی‌ثبات‌سازی داخلی، نفرت‌پراکنی و تضعیف دولت‌های قانونی می‌پردازد. این جریان که لایه‌هایی از آن در مجلس، شوراها، نهادهای رسمی و حتی برخی نهادهای رسانه‌ای رخنه کرده، امروز نه ‌تنها رئیس‌جمهور را به خیانت متهم می‌کند بلکه در همراهی با دشمن خارجی، رسماً به تحریک برای ترور بالاترین مقام اجرایی کشور پرداخته است. حال در این شرایط، بسیاری می‌پرسند، آیا وقت آن نرسیده که دستگاه‌های امنیتی و قضایی نسبت به این رفتارها، واکنش قاطع و مسئولانه نشان دهند؟ آیا همچنان قرار است سکوت، جای برخورد قانونی را بگیرد؟
رنج تندروها از دیپلماسی هوشمند
این طیف که به گفته برخی منابع نزدیک به چهره‌هایی چون سعید جلیلی و اعضای طیف پایداری ارتباط دارند از همان روزهای آغاز به کار دولت پزشکیان، کارزارهای هجمه علیه او را در فضای مجازی آغاز کردند. راه‌اندازی کمپین استیضاح در پلتفرم‌هایی مانند «کارزار»، تحریف مواضع دیپلماتیک رئیس‌جمهور و تلاش برای القای خیانت ‌بودن گفت‌وگو با رسانه‌های خارجی مانند تاکر کارلسون، تنها بخشی از این اقدامات است. حتی مصاحبه اخیر رئیس‌جمهور با تاکر کارلسون- خبرنگار شناخته ‌شده آمریکایی- که حتی تحسین رسانه‌هایی مانند «مشرق نیوز» و حسین سلیمانی، سردبیر آن را نیز به دنبال داشت، موجی از خشم در میان تندروها ایجاد کرده است. این خشم نه به دلیل محتوای مصاحبه بلکه به دلیل شکسته شدن انحصار روایت‌سازی آنها در رسانه‌های بین‌المللی است. مصاحبه‌ای که رئیس‌جمهور در آن به ‌صورت شفاف از اصول جمهوری اسلامی، مبارزه با تروریسم و سیاست‌های خصمانه غرب سخن گفت، اکنون از سوی چهره‌هایی چون امیرحسین ثابتی- نماینده مجلس و مجری سابق تلویزیون- به «اقدامی شرم‌آور» تعبیر شده است. او از جانب پارلمان هم سخن گفت و تهدید کرد که اگر دولت مسیر سیاست خارجی خود را تغییر ندهد، مجلس برخورد جدی‌تری در پیش خواهد گرفت. مشابه همین تهدیدها از سوی حمید رسایی نیز مطرح شده؛ فردی که خواستار تعیین روزی برای سر دادن شعارهای ضدآمریکایی از پشت‌‌بام‌ها شده است. همچنین حمید رسایی، نماینده تهران در مجلس توئیت یک کاربر آذربایجانی را بازنشر کرد و در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «بعد از شنیدن مصاحبه آقای پزشکیان با تاکر کارلسون، مجری شبکه آمریکایی، توئیت یکی از فعالان سیاسی جمهوری باکو درباره ایشان را دیدم. سوگمندانه و با عرض شرمندگی باید بگویم، توصیف دقیقی کرده است: پزشکیان مثل دکتر رشید محمدوف ماست. خوش‌زبان و مهربان است اما فقط به درد مراسم خواستگاری می‌خورد نه ریاست. آن هم به شرطی که فقط چای بخورد و حرف نزند چون ممکن است با یک جمله همه‌ چیز را خراب کند».
زهره‌سادات لاجوردی، نماینده تهران و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری نوشت: «ملت ایران تا کی باید هزینه ساده‌لوحی و اعتماد به آمریکا از جانب برخی دولتمردان را بدهد؟!»
قاسم روانبخش، دیگر نماینده تهران و استاد موسسه آیت‌الله مصباح اینگونه به مصاحبه واکنش نشان داد: «آقای پزشکیان! در این مصاحبه اخیر از خود بیرون آمدی و در قالب ظریف سخن گفتی! ای کاش یا سکوت می‌کردید یا در همان قالب خودتان می‌ماندید. با این مصاحبه دل دشمنان را شاد کردید و انسجام ملی را شکستید! امیدوارم جبران کنید.».
میثم ظهوریان، نماینده مشهد در توئیتر نوشت: «هنر یک مقام ایرانی در مصاحبه‌ای در زمان حال ‌باید ارائه تصویر یک ملت مظلوم مقتدر باشد نه مظلوم تو سری خورده‌ای که از ترس یک ظالم به ظالم دیگر همدست او پناه ‌می‌برد». حال همچنان موج هجمه‌ها علیه رییس جمهور با فضای مجازی با هشتگ عدم کفایت سیاسی پزشکیان ادامه دارد. این موج فعلاً فقط در شبکه‌های اجتماعی ا‌ست اما صحنه‌گردانان آن مشخص هستند. دو کارزار استیضاح و اعلام کفایت سیاسی رئیس‌جمهور در این فضا پیگیری می‌شود که با پاسخ حامیان پزشکیان نیز روبه‌رو شده است. حمله اسرائیل و آمریکا به ایران، سفر پزشکیان به باکو و چند رفتار اشتباه، عدم شرکت در اجلاس سران بریکس و حضور عراقچی در این اجلاس و در آخر هم مصاحبه با کارلسون، اقدامات این جریان همچنین فحاشی به پزشکیان را در شبکه‌های اجتماعی بیشتر کرده است.
در مجموع این پرسش اساسی اکنون پیش روی نهادهای نظارتی و امنیتی قرار دارد: آیا زمان آن نرسیده که با مصادیق آشکار خط نفوذ- آن ‌هم از نوع تندروانه و نفرت‌پراکن- برخورد شود؟ در دورانی که مردم ایران، تجربه‌ای تلخ از تندروی در عرصه سیاست خارجی و داخلی دارند، حذف صدای عقلانی و تقویت صدای نفرت، تنها می‌تواند کشور را به سمت شکاف‌های خطرناک‌تری سوق دهد.


نظرات شما