شنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۴
سیاست روز

سرمقاله شرق/ چالش‌های خلع سلاح و آینده منطقه

سرمقاله شرق/ چالش‌های خلع سلاح و آینده منطقه
ایران پرسمان - شرق / «چالش‌های خلع سلاح و آینده منطقه» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم سید‌حسین موسوی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید: سفر دبیر شورای عالی ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - شرق / «چالش‌های خلع سلاح و آینده منطقه» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم سید‌حسین موسوی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
سفر دبیر شورای عالی امنیت کشورمان به لبنان، از آن‌رو اهمیت دارد که دولت لبنان به‌تازگی طرحی را برای خلع سلاح حزب‌الله به تصویب رسانده و نواف سلام، نخست‌وزیر لبنان اعلام کرده که ارتش مکلف شده است طرحی اجرائی را برای انحصار سلاح در دست دولت تا پیش از پایان سال جاری میلادی ارائه دهد.
این اقدام دولت لبنان که تحت فشار شدید توم باراک، نماینده ویژه آمریکا، انجام شده است، شامل پیش‌نویسی می‌شود که در جلسه هیئت دولت لبنان به بحث و بررسی گذاشته شد و مفادی از آن که در دسترس افکار عمومی قرار گرفت، شامل موارد ذیل است:
بازار
توقف فوری اقدامات نظامی اسرائیل، عقب‌نشینی اسرائیل به مرزهای بین‌المللی، گسترش سلطه دولت بر همه مناطق لبنان، خلع سلاح حزب‌الله و تحویل سلاح‌ها به ارتش آمریکا، تأمین مبلغ یک میلیارد دلار سالانه و به مدت 10 سال برای ارتش و نیروهای امنیتی لبنان و همچنین برپایی کنفرانس بین‌المللی برای کمک به بازسازی لبنان. در عین حال، این امر دربرگیرنده ترسیم مرزها با سوریه و اسرائیل با همکاری و کمک آمریکا، فرانسه و عربستان سعودی خواهد بود.
لازم به ذکر است که ارتش لبنان حق داشتن سلاح‌هایی از نوع سلاح‌های حزب‌الله را ندارد و بنابراین در صورت کشف مراکز تسلیحاتی حزب‌الله، یا باید آن را منهدم کند یا در اختیار آمریکا قرار دهد.
همچنین دولت لبنان با درک درستی از زیست مشترک طوایف لبنانی و احتمال بروز جنگ داخلی برای کاهش فشارهای آمریکا، اجرای این طرح را به پایان سال جاری میلادی موکول کرده است؛ زیرا به خوبی می‌داند که انجام چنین اقدامی به فروپاشی دولت و احتمالا تجزیه ارتش و جنگ میان طوایف لبنانی منجر خواهد شد و دلیل ساده و واضح آن است که بدنه قابل‌توجهی از ارتش و نیروهای امنیتی لبنان را شیعیان تشکیل می‌دهند که در صورت ایجاد بحران، به دفاع از جامعه شیعه برمی‌خیزند.
محمود قماطی، نایب‌رئیس شورای سیاسی حزب‌الله، در واکنش به این اقدام دولت اظهار کرد دولت لبنان قادر به خلع سلاح مقاومت نخواهد بود و انجام آن بدون خونریزی در مواجهه با دشمن خارجی ناممکن است. او افزود اگر دولت تلاش کند تصمیم خود را اجرا کند، تمام مردم لبنان با آن مقابله خواهند کرد.
در عین حال، به دلایلی که در ذیل گفته خواهد شد، افکار عمومی جامعه شیعه خواهان حفظ سلاح مقاومت هستند.
پس از کشتارهایی که توسط نیروهای وابسته به دولت سوریه در منطقه ساحلی سوریه و در حمص و نیز در سویدا رخ داد، افکار عمومی شیعیان لبنان که با از‌دست‌دادن رهبر حزب‌الله و دیگر کادرهای نظامی-امنیتی غافلگیر شده و نیز به نوعی نسبت به آینده مقاومت دچار تردید شده بود، از احتمال تکرار چنین حملاتی علیه جامعه شیعه در لبنان و سوریه به‌شدت نگران شد و فضای عمومی در لبنان بر حفظ سلاح مقاومت برای دفاع از کشور به‌ویژه در جامعه شیعه مصمم‌تر شد. از سوی دیگر مقاومت پس از ضربات سنگینی که دریافت کرد و در آن رهبران کلیدی خود را از دست داد، در معرض فشار افکار عمومی بخشی از جامعه لبنان که خواهان خلع سلاح حزب‌الله بود نیز قرار گرفت.
در چنین فضایی، رقبای سیاسی حزب‌الله و نیز دولت جدید لبنان با حمایت آمریکا فرصت را مغتنم شمرده و جنگ روانی و سیاسی گسترده‌ای را علیه حزب‌الله و سلاح مقاومت به راه انداختند. اما حوادث سوریه و خشونت‌های فرقه‌ای در این کشور و انتقال بخشی از این خشونت‌ها به برخی تندروهای سلفی در طرابلس لبنان، زنگ هشدار را برای مردم لبنان و به‌ویژه جامعه شیعه به صدا درآورد.
در اوایل ماه مارس 2025 میلادی تنش‌ها و خشونت‌ها به‌طور بی‌سابقه‌ای در منطقه ساحلی سوریه شامل استان‌های لاذقیه و طرطوس گسترش یافت و ارتش سوریه به بهانه تعقیب بازمانده‌های رژیم اسد، حمله گسترده‌ای را به مناطق علوی‌نشین تدارک دید و طی چند روز نیروهای سلفی وابسته به دولت سوریه با کشتار بیش از هزارو 500 غیرنظامی اعم از زنان و مردان و کودکان، به صورتی فجیع و غیرانسانی مرتکب جنایت جنگی شد. این عملیات جنایت‌بار یکی از بزرگ‌ترین کشتارهای ثبت‌شده علیه غیرنظامیان بود که سریعا با محکومیت گسترده جهانی روبه‌رو و مشخص شد که دولت احمد الشرع هیچ توجیهی برای آن نداشت و فقط به تعقیب قضائی این نیروها وعده داد.
این شیوه از اعمال جنایتکارانه از سوی شبه‌نظامیان وابسته به دولت دمشق سبب شد کشورهای غربی و عربی توانایی این دولت را در کنترل بیش از 50 گروه سلفی، داعشی، جهادی و افراطی وابسته به وزارت دفاع سوریه در حمایت از او دچار تردید کند. اما به نظر می‌رسد آنها همچنان امیدوار بودند که دولت احمد الشرع در دمشق بتواند اوضاع را به شیوه‌ای از حکمرانی مدنی تحت کنترل قرار دهد.
با حمایت ترکیه بار دیگر نظر اروپایی‌ها برای ادامه کار احمد الشرع جلب شد و عربستان نیز با ایجاد یک صحنه دیدار میان رئیس دولت سوریه با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا مجددا فضای مناسبی را برای ادامه کار او فراهم کرد.
با اعلام وعده‌های کمک از همه سو بار دیگر احمد الشرع و وزیر خارجه‌اش با انجام سفرهای متعدد توانستند مجددا اعتماد نسبی جامعه بین‌المللی را برای ادامه کار خود کسب کنند. اما کشتار دیگری که توسط نیروهای وابسته به وزارت دفاع احمد الشرع در سویدا علیه اقلیت «دروز» انجام شد، دیگر اقلیت‌های منطقه از جمله کردها، علوی‌ها، دروزی‌ها و مسیحیان در سوریه و شیعیان در لبنان را به شدت نگران کرد.
مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای دموکراتیک سوریه در مناطق کردنشین که تحت فشار آمریکا آماده تفاهم با دولت دمشق بود، از ادامه گفت‌وگوها برای خلع سلاح کردها شانه خالی کرد.
درگیری‌ها در شهر سویدا در جنوب سوریه در 13 جولای 2025 که با حمله نیروهای وابسته به دولت احمد الشرع به این منطقه با هدف خلع سلاح نیروهای مسلح دروز انجام شد، یکی از خشونت‌بارترین امواج کشتار را پس از سقوط اسد در این استان رقم زد. طی این دو روز حمله صدها نفر کشته و زخمی شدند و برخی نیز سر بریده شدند. در نتیجه واکنش بین‌المللی برای محکوم‌کردن این اقدام و دعوت به کاهش تنش بسیار سریع بود، دروزی‌ها نیز خواستار حمایت بین‌المللی فوری شدند. اسرائیل هم فرصت را مناسب دید و با مداخله‌گری فعال و حمله به وزارت دفاع دولت در دمشق به پشتیبانی از دروزی‌ها وارد معرکه شد.
وزیر دفاع اسرائیل، یسرائیل کاتس در 14 جولای آشکارا اعلام کرد اسرائیل اجازه آسیب‌رسانی به دروز سوریه را نمی‌دهد و در برابر حوادث خشونت‌بار و خونین سویدا دست‌بسته نخواهد ماند.
پس از عقب‌نشینی نیروهای شبه‌نظامی وابسته به دولت سوریه از سویدا که زیر لوای ارتش عمل می‌کردند، این بار عشایر «بدو» که به گرایش‌های سلفی داعشی مشهورند، با حمله به شهر جنایت‌های دیگری را علیه مردم بی‌دفاع مرتکب شدند. پیامد این حادثه بار دیگر جامعه شیعه و دیگر اقلیت‌های منطقه در سوریه و لبنان را با احساس ناامنی روبه‌رو کرد ضمن آنکه به مداخله اسرائیل در سوریه و اشغال بیشتر خاک این کشور منجر شد به گونه‌ای که گشتی‌های ارتش اسرائیل تا 10 کیلومتری دمشق پیشروی کردند.
طایفه دروز پس از این حوادث اعلام کرد نظر به افزایش تهدیدات علیه این اقلیت سلاح خود را بر زمین نخواهد گذاشت. پیامد این حوادث و نیز رویه خشونت‌بار و فرقه‌گرایانه‌ای که دولت سوریه در پیش گرفت، باعث توقف روند جمع‌آوری سلاح در سوریه شد.
اکنون روشن شده است آنچه از آن به عنوان ارتش و نیروهای نظامی سوریه یاد می‌شود، در واقع گروه‌های شبه‌نظامی با گرایش‌های سلفی و جهادی هستند که در هر فرصتی برای انتقام‌جویی از اقلیت‌های منطقه از جمله کردها، مسیحیان، دروزی‌ها و علوی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند و بنابراین با توجه به گرایش‌های افراطی در میان برخی گروه‌های اهل سنت در لبنان، این امکان که لبنان نیز تحت تأثیر حوادث سوریه قرار گیرد، بعید به نظر نمی‌رسد.
چشم‌انداز آینده سوریه از یک سو و حملات روزانه اسرائیل به جنوب لبنان از سوی دیگر، افکار و فضای عمومی شیعیان لبنان را بیش از گذشته بر حفظ سلاح برای دفاع از خود و نیز کشور لبنان در مقابل حملات اسرائیل مصمم کرده است. تظاهراتی که از سوی هواداران حزب‌الله و جنبش امل در لبنان در مخالفت با خلع سلاح حزب‌الله برگزار می‌شود را باید در این چارچوب تبیین کرد. اما به نظر می‌رسد مهم‌ترین چالشی که حزب‌الله با آن روبه‌روست، تغییر نقشه جغرافیایی منطقه است.
اسرائیل تلاش گسترده‌ای دارد تا به شیوه‌های مختلف و با کمک دولت آمریکا و نیز دولت کنونی لبنان، معادله بازدارندگی توسط حزب‌الله را در جبهه شمالی فلسطین اشغالی به کلی نابود کند تا بتواند با ایجاد مناطق عاری از سلاح راه را برای گذرراه‌هایی که منطقه جولان و الجلیل را در فلسطین اشغالی به بندر حیفا به عنوان قطب اقتصادی و پایانه اتصال آسیا به اروپا متصل می‌کند، باز کند به گونه‌ای که شمال رودخانه لیطانی در لبنان تحت نفوذ اسرائیل باشد.
در واقع نقشه راهی که توسط دولت لبنان برای انحصار سلاح در دست دولت و خلع سلاح حزب‌الله اعلام شده است، دیکته کلمه به کلمه توم باراک نماینده ویژه آمریکا در امور ترکیه، لبنان و سوریه بود تا قطعات ایده اسرائیل بزرگ در منطقه جورچین شود، اگرچه دولت لبنان که محصول تفاهم طوایف لبنانی است، نمی‌تواند علیه یکی از این جوامع یعنی شیعیان اقدام خصمانه انجام دهد، اما گویا آمریکا برای تغییر نقشه منطقه که هسته اصلی آن چیزی به عنوان «اسرائیل بزرگ» است، عجله دارد،
پروژه‌ای با ماهیت توراتی نیل تا فرات که به شیوه‌ای مدرن از طریق گذرراه‌های استراتژیک در جریان است.
یکی از ایده‌های استراتژیک که اکنون در جریان است، کریدور داوود است که از ارتفاعات جولان اشغالی سوریه امتداد می‌یابد و با عبور از استان‌های جنوبی سوریه شامل قنیطره، درعا و سویدا به بادیه سوریه می‌رسد و تا سه‌راهی «التنف» در مرز سوریه، عراق و اردن ادامه می‌یابد و احتمالا در آینده مسیری را به سوی مناطق کردنشین دنبال خواهد کرد. سوی دیگر گذرراه داوود همچنان که ذکر شد، با عبور از مرزهای لبنان و الجلیل به بندر حیفا ختم می‌شود، پروژه‌ای که فراتر از مرزهای رژیم اسرائیل است و به تغییر شکل منطقه منجر می‌شود.
این طرح که در قالب نوعی کشورگشایی به شکل مدرن در مراکز تحقیقات اسرائیلی نظیر «امور عمومی اورشلیم» و «مرکز بگین سادات» پشتیبانی فکری می‌شود، ریشه در ادبیات جنبش صهیونیستی اسرائیل بزرگ دارد.
به نظر می‌رسد ناآرامی‌ها و ضعف دولت مرکزی و احتمال تقسیم سوریه فرصت تاریخی را برای چنین تغییری در موازنه جغرافیای سیاسی ایجاد کرده است. آنچه اسرائیل در جست‌وجوی آن است، افزون بر کاهش تهدیدات امنیتی علیه موجودیت رژیم، نوعی توسعه‌طلبی در زمین سوخته و عاری از سلاح و بی‌دفاع است. به نظر می‌رسد تحقق چنین ایده‌ای با زنجیره‌ای از چالش‌ها و مقاومت‌ها روبه‌رو خواهد شد. می‌توان گفت «گذرگاه داوود» امنیت ملی بسیاری از کشورها از جمله سوریه، لبنان، عراق، ترکیه و حتی ایران را به خطر خواهد افکند. در چنین فضایی باید منتظر آینده و شیوه‌های مبارزاتی علیه آن بود.


نظرات شما