دوشنبه ۱۷ شهريور ۱۴۰۴
تحلیل روز

ناترازی امنیتی در اسنپ

ناترازی امنیتی در اسنپ
ایران پرسمان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست نیوشا طبیبی| قتل خانم الهه حسین‌نژاد، برای مدتی بحث امنیت سفر با تاکسی‌های ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
نیوشا طبیبی| قتل خانم الهه حسین‌نژاد، برای مدتی بحث امنیت سفر با تاکسی‌های اینترنتی و به ویژه «اسنپ» را داغ کرد و بعد هم مثل هزار پدیده گذرای دیگر در هیاهوی ناترازی‌های مختلف گم شد. «ناترازی در امنیت شهری» به ویژه آنجا که به رفتار با بانوان و امنیت آنان مربوط می‌شود، عیان و برجسته است. می‌گویند «کج بشین و راست بگو»، صادق باشیم، در این حوزه ما بسیار فقیر و ناتوان و بی‌اعتنا هستیم. 
بازار
اجازه فرمایید که عرضم را با ذکر یک روایت به نظر مبارک شما برسانم. یکی از بانوان همکار مطبوعاتی در جمع ما تعریف می‌کرد که برای کاری به یکی از محلات تهران که در شب فضایی رعب‌انگیز دارد، رفته بوده و در بازگشت و در انتظار پیدا کردن تاکسی و گرفتن اسنپ، بارها از طرف افرادی که در آن حوالی پرسه می‌زدند یا موتورسواران مورد مزاحمت قرار می‌گیرد. تقاضای اسنپ عاقبت مورد پذیرش یک راننده قرار می‌گیرد و اپلیکیشن فاصله را یک دقیقه نشان می‌دهد، انتظار البته به بیست دقیقه می‌رسد و تهدیدها و مزاحمت‌ها و احساس عدم امنیت و خطر جانی هر لحظه بیشتر می‌شده است. عاقبت راننده می‌رسد، همکار ما سوار می‌شود و آرام از راننده گلایه می‌کند که «برادر من اینجا بیست دقیقه منتظر شما بودم...» که با هجوم هیستریک و خشمگین راننده مواجه می‌شود. راننده خودرو را متوقف می‌کند و از همکار ما می‌خواهد که در آن محله ناامن پیاده شود و سفر را هم لغو کند، کار حتی به تهدیدها و ناسزاهای رکیک هم کشیده می‌شود، همکار ما از پیاده شدن امتناع می‌کند و به ناچار دکمه «امنیت سفر» را می‌فشارد. ظاهرا تا این دکمه فشرده می‌شود، برای راننده یک «اطلاعیه» می‌رود و با مسافر هم تماس گرفته می‌شود. فرد تماس‌گیرنده که برای «ماست‌مالی» وضعیت و توجیه کار راننده آموزش دیده است از آغاز حق را به مسافر می‌دهد و البته تلاش می‌کند که مشکل را مثلا نقص فنی خودرو جلوه بدهد ولی عذرخواهی می‌کند تا غائله را بخواباند. بعد هم یک سفر مجانی و جایگزین مسافر تعرض دیده و تهدید شده را مهمان می‌کند و تمام.
مشابه این وضعیت با رانندگان اسنپ هر روز و هر شب در سراسر ایران اتفاق می‌افتد و مرکز «ماله‌کشی» مربوطه مشغول رتق و فتق امور است و همچنان نه نظارتی هست و نه اراده‌ای برای حفاظت از مردم و به ویژه بانوان. از میان صدها مورد برخورد روزانه خشونت‌آمیز رانندگان اسنپ و زورگویی‌ها و بی‌ادبی‌هایشان، یکی هم به قتل نازنین دخترمان «الهه حسین‌نژاد» ختم می‌شود و عزیزی از خانواده‌ای قربانی خشونت فرد و البته سیستمی می‌شود که احتمالا به دلیل برخورداری از رانت نمی‌شود آن را بازخواست یا وادار به کاری کرد.
همه می‌دانیم که «اسنپ» نمونه کپی‌برداری شده از سیستم جهانی «اوبر» است که آن را با نیازهای کشورمان انطباق داده‌اند و البته که در جای خود فریادرس سیستم نارسا و فقیر حمل و نقل شهری بوده است، اما گشادگی‌اش برای استخدام و عدم نظارت کافی و حمایت افسارگسیخته و نامحدودی که از رانندگانش می‌کند و شایعاتی که درباره پیوند این شرکت با نهادها و افراد قدرتمند شنیده می‌شود، چرا مشابه این حادثه در هیچ کشور دیگری که «اوبر» دارد، گزارش نشده است؟ ترکیه را ندیده بگیرید، در هیچ کشور دیگری راننده اوبر جرات ندارد مسافر را از خودرو پیاده کند، امکان ندارد حتی از مخیله‌اش بگذرد که کوچک‌ترین توهین یا تهدیدی به بانویی روا دارد، چرا؟ چون در لحظه با شدیدترین برخورد پلیس و نهادهای نظارتی مواجه می‌شود. اما در ایران ما، اگر در همان لحظه با پلیس تماس گرفته شود، معلوم نیست که این موضوع حایز اهمیت هست یا نه؟ بعد هم باید مسافر آسیب‌دیده از صبح فردا کفش آهنین بپوشد و در دادسرا و کلانتری به دنبال اثبات مدعایش بدود. 
این مظالم را البته راحت‌تر بر بانوان روا می‌دارند و مطمئن هستند که می‌توانند با قلدری و گردن‌کلفتی و فحاشی کار خود را پیش ببرند و در مجامع قانونی هم با بهانه‌هایی مثل کم حجاب و بی‌حجاب بودن مسافر، بگویند که احساس وظیفه کرده‌اند و خود دست به کار شده‌اند.


نظرات شما