ایران پرسمان - روزنامه سازندگی / «گره کور» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم علی بیگدلی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
زمان چندانی تا پایان مهلت 30 روزه از تاریخ نامه سه کشور اروپایی به شورای امنیت برای فعالسازی مکانیسم ماشه باقی نمانده است. در این مدت، ایران فرصت را در اختیار دیپلماسی محرمانه خود قرار داده است؛ سفری که علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی به عربستان سعودی انجام داد، نمونهای از همین تلاشهاست. با این حال، واقعیت این است که نزدیکی روزافزون روابط آمریکا و عربستان و پیوند شخصی محمد بنسلمان با دونالد ترامپ باعث نمیشود چنین اقداماتی برای ایران کافی باشد. عربستان نه خواستار تبدیل ایران به کشوری هستهای است و نه علاقهمند به تداوم برنامه موشکهای دوربرد تهران؛ بنابراین نمیتوان چندان به میانجیگری ریاض امید بست.
ضمن آنکه باید در نظر داشت که سه کشور اروپایی و آمریکا در مذاکرات اخیر مواضع و سختگیریهایی فراتر از حد انتظار داشته و خواستههایی حداکثری را روی میز گذاشتهاند: توقف غنیسازی، تعیینتکلیف 408 کیلوگرم اورانیوم، عدم حمایت از گروههای مقاومت و محدود شدن برد موشکها به 450 کیلومتر. طبیعی است که در چنین شرایطی، سفرهای دیپلماتیک محرمانه بهسختی میتواند، گرهای بگشاید. در عین حال، موضوع غنیسازی همچنان کانون اصلی اختلاف است. شاید اشتباه ایران این بود که طی سالها، انتظارات مردم را در این زمینه بیش از حد بالا برد؛ اکنون عقبنشینی برای تهران دشوار و هزینهبر خواهد بود.
اگر ایران نتواند در فرصت باقیمانده اقدامی رضایتبخش انجام دهد، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه بسیار جدی است.
البته روند قانونی این مکانیسم پس از ارجاع پرونده به شورای امنیت همچنان یک ماه زمان خواهد برد: 15 روز اول برای کمیسیون مشترک و 15 روز دوم برای نشست وزرای خارجه اروپایی. اما مشکل اصلی آنجاست که به نظر میرسد در نظام تصمیمگیری ایران، حالتی از یأس و بلاتکلیفی حاکم است. ما ابتکار عمل را از دست دادهایم و هرگونه ارجاع پرونده به شورای امنیت، شرایط را برای ایران دشوارتر خواهد کرد. مسئولان وزارت خارجه این اقدام اروپاییها را «بیاخلاقی» میدانند اما باید پذیرفت که در دنیای سیاست، اخلاق تعیینکننده نیست و منافع ملی حرف اول و آخر را میزند.
بازار ![]()
اگر مکانیسم ماشه فعال شود، ایران در تنگنای اقتصادی و سیاسی تازهای گرفتار خواهد شد. در چنین شرایطی تنها ابتکار عمل میتواند کارساز باشد: دادن مجوز به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کاستن از سطح تنشها. پرسش جدی این است که چرا ایران از این اقدام خودداری میکند؛ در حالی که تصمیمات شورای عالی امنیت ملی میتواند بر مجلس برتری داشته باشد. در چنین فضایی که زمان به سرعت سپری میشود، مقامهای تصمیمگیرنده نیز سکوتی پرهزینه را در پیش گرفتهاند. این وضعیت انجماد بهطور بالقوه، خطری بزرگ برای کشور است.
در نهایت اگر پرونده ایران بار دیگر ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار گیرد، زمینه برای حمله احتمالی آمریکا و اسرائیل به کشور باز خواهد شد. اکنون ایران در چهارضلعی آمریکا، اروپا، اسرائیل و آژانس اتمی قرار گرفته و هرچه زمان میگذرد، تنشها رو به افزایش است. راهحل خروج از این بنبست، بازگشت به همکاری کامل با آژانس است که توافق اخیر در قاهره، نمونه موفقی از آن بود. با پذیرش بازرسیها و انتشار شفاف گزارشها میتوان امید داشت که این گره کور دیپلماتیک اندکی گشوده شود.