ایران پرسمان - آرمان ملی /متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حمید شجاعی| مدتها بود که با وجود اتفاقات و تحولات بسیاری که در فضای سیاسی داخلی و بینالمللی رخ میداد هیچ واکنش یا اظهارنظری نداشت و تلاش میکرد همهچیز را در سکوت پیش ببرد.
حتی در مسائل مهمی مثل شهادت رئیسجمهور سابق یا حمله اسرائیل به لبنان، غزه و در نهایت جنگ 12 روزه نیز اظهارنظر و واکنشی از او شاهد نبودیم. صحبت در باب محمود احمدینژاد رئیس دولتهای نهم و دهم است که چه در زمان ریاستش بر پاستور و چه پس از آن تا مدتها بهدنبال دیدهشدن و قرارگرفتن بر صدر اخیار در رسانهها بود و هر از چندی با برخی تحرکات خود را به صدر اخبار میآورد. اما چند مدتی است که شاهد تحرکات خاصی از مرد بهاری نیستیم و همین امر نیز باعث شده تا برخی وی را از دایره اثرگذاری بر سیاست عملی ایران جدا بدانند. اما عدهای نیز بر این باورند که احمدینژاد نمیتواند دور از سیاست بماند و به هر نحو ممکن کنشگری خود را خواهد داشت. از طرفی احمدینژاد بهعنوان عضو حقیقی مجمع تشخیص در جلسات این نهاد نیز کمتر شرکت میکند و گویی برنامه دیگری در سر میپروراند. آنچه درباره وی میتوان گفت اینکه طی قریب به دو دهه گذشته همگان احمدینژاد را با 2 چهره شناخته و درباره وی به قضاوت نشستهاند. احمدینژادی که با گفتمان انقلابیگری، عدالت و مهروزی و انکار هولوکاست و صهیونیسم هشت سال بر سریر قدرت بود و احمدینژادی که پس از پایان دوران حضورش در پاستور به مخالفترین چهره نظام تبدیل شد و مواضع ساختارشکنانهای بر زبان آورد و از مرد شماره یک ضدصهیونیسم به شخصی خنثی درباره جنایتهای صهیونیستها تبدیل شود. امروز احمدینژاد را نه با نقاب اول که با نقاب دوم یعنی حالت اپوزیسیونی و منتقد میبینیم و میشناسیم. معجزه هزاره سوم که بسیاری وی را مدافع گفتمان انقلاب میخواندند امروز رویکرد دیگری برگزیده است و گویا به این نتیجه رسیده که رویکرد سابق او را به اهدافش نمیرساند و دیگر با آن رویکرد نمیتوان جامعه را با خود همراه کرد. از همین رو هر زمان لب به سخن گشوده، در انتقاد از شرایط فعلی و عملکردها و صحبت و گاهی به ساختار حاکمیتی انتقاد کرده است. اما فصل مشترک اظهارات وی در یک نکته خلاصه میشود و آن اینکه در زمان دولت وی همهچیز خوب بوده و پس از وی همه چیز به بنبست و مشکل خورده است. در حالیکه بسیاری از اقتصاددانان دوره احمدینژاد را یکی از بدترین دورههای اقتصادی پس از انقلاب میخوانند، اما به نظر میرسد که مرد بهاری دنبال تحرکاتی است که در انتخابات آتی موثر ظاهر شود. او که در همه ادوار انتخاباتی پس از دولت خود به نحوی شکست خورده، گویا میخواهد تجربه سابق را مجددا تکرار و دوباره مسیر تا بهشت را طی کند.
در مسیر بهشت؟
24 مهرماه بود که پس از مدتها محمود احمدینژاد در یک نشست سیاسی و اجتماعی حاضر شد تا نشان دهد هنوز از تک و تا نیفتاده و کنشگری سیاسی را فراموش نکرده است. نشستی که برخی آن را شروعی برای حرکتی جدید خواندند. آنطور که آن زمان دولت بهار رسانه منتسب به احمدینژاد گزارش داد نشست سراسری فعالان سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و رسانهای و اعضای شوراهای استانی نهضت به سوی بهار با حضور وی برگزار شد. هر چند که هیچ توضیحی درباره تشکیلات مورد اشار داده نشد اما در این اجتماع، جمعی از صاحبنظران دیدگاههای خود را درباره مسائل روز و راههای برونرفت از وضع موجود تشریح کردند و ضرورت تلاش در جهت همگرایی و وفاق عمومی، از رهگذر تبیین و آگاهی بخشی به جامعه را مورد تاکید قرار دادند. پر واضح است که این حضور احمدینژاد بیربط به فعالیت سیاسی آینده او نبوده است. چه اینکه جسته و گریخته خبر میرسد که او بهصورت چراغ خاموش درصدد نقشآفریتی در انتخابات شوراها در اردیبهشت 1405 باشد و احتمالا یاران خود را برای این مهم به خط کرده است. هر چند که وی در انتخابات دوره ششم شوراها نیز افرادی را منتسب به خود روانه انتخابات کرد اما در نهایت طیف همراه وی با عدم اقبال مردم با شکست از انتخابات کنار رفت. اما احمدینژاد کسی نیست که بخواهد در انتخاباتی ساکت بنشیند و از همین رو درصدد احیای وجهه از دست رفته خود در انتخابات پیش رو است و از هماکنون که ششماه به انتخابات شوراها مانده، درصدد است تا بتواند از این فضا برای تاثیرگذاری استفاده کند. اما بهنظر مرد بهاری دو چیز را از یاد برده است؛ نخست اینکه مردم حافظه خوبی دارند و چرخشهای احمدینژاد در خاطر مردم زنده است. اینکه او سابق بر این چه مواضعی داشت و چه شد که ناگهان قیافه منتقد به خود گرفت. لذا جامعه دیگر اعتمادی به وی، طیف حامی و نفرات منتسب به او ندارد. دوم اینکه با توجه به شرایط موجود در جامعه و نارضایتیهای مردم و از شرایط اقتصادی موجود شاید شاهد انتخابات پرشور و مشارکتی نباشیم و همین امر نیز سبب خواهد شد تا اقبالی از سوی آنها که در انتخابات شرکت میکنند نیز به احمدینژاد نباشد. چرا که مشخص است سبد رای طیف همیشه در صحنه انتخابات به کدام جریان تعلق دارد و احمدینژاد نمیتواند از این سبد رای منتفع گردد.
احمدینژاد شبکهای ندارد
یک فعال سیاسی در خصوص کنشگری محمود احمدینژاد در انتخابات شوراهای سال آینده اظهارداشت: با شناختی که از نگاه آقای احمدینژاد به سیاست ایران دارم حضور وی در انتخابات شوراها یا هر نوع مداخله وی برای حمایت از یک لیست خاص در انتخابات را کاملا منتفی میدانم و آقای احمدینژاد هم در همه ادوار گذشته بعد از ریاست جمهوری خود در هیچ انتخاباتی غیر از انتخابات ریاست جمهوری نظری نداشتند. عبدالرضا داوری به «آرمان ملی» گفت: فکر میکنم همین رویه را نیز ادامه میدهند و شاید احتمال مشارکت پایین مردم در انتخابات پیش رو هم این دلیل را تقویت میکند. یعنی چون به نظرم انتخابات پیش روی شوراها انتخابات کممشارکتی خواهد بود، این مساله باعث میشود که آقای احمدینژاد همان انگیزه قبلی را کمتر تقویت کند. مشاور رسانهای سابق رئیس دولتهای نهم و دهم در خصوص احتمال حمایت احمدینژاد از اشخاص یا لیستی جداگانه در انتخابات پیش رو بیان کرد: اولا که او چنین شبکهای ندارد و ممکن است که بعضی افراد بخواهند از ظرفیت اجتماعی آقای احمدینژاد در انتخابات برای خود استفاده کنند اما من مطمئنم خود او چنین شبکهای ندارد و شبکهسازی نمیکند و تردید نکنید که اگر افرادی هم بخواهند خیلی جدی از اسم او در ایام انتخابات استفاده کنند آقای احمدینژاد اعلام برائت میکند و به صراحت اعلام میکند که من هیچ لیست انتخاباتی ندارم. داوری در خصوص نوع مواجهه سایر طیفهای اصولگرا در انتخابات تصریح کرد: همه طیفها بهدنبال این هستند که کلید شهرداری را به دست بگیرند یا اگر شهرداری را دارند از دست ندهند. اما من فکر میکنم وضعیت انتخابات در کشور به شکلی خواهد بود که اصلا مشارکت فراگیری نخواهیم داشت و بهنظرم چون نرخ مشارکت از خود انتخابات مجلس گذشته هم پایینتر باشد، اصولگرایان در حد همان پایگاههای خیلی محدود و سنتی خود شانس دارند.
بازار ![]()