ایران پرسمان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
احسان هوشمند| در حالی سالگرد فروپاشی نخستین جریان قومگرای ایرانی پشت سر گذاشته شد که در هیچیک از شبکههای رسمی صداوسیمای کشور، برنامه، تحلیل یا نکوداشتی درباره این روز فرخنده پخش نشد. 80 سال پیش در چنینی ایامی با دستور شخص استالین، نخستین جریان قومگرای سازمانیافته کشور به رهبری سیدجعفر پیشهوری فعالیت خود را آغاز کرد. پیشهوری بهعنوان یک کمونیست کهنهکار، سالهای زیادی از عمر خود را در راه تحقق آرمانهای کمونیستی در قفقاز و ایران سپری کرده و بیش از 10 سال از عمر خود را نیز در زندان گذرانده بود. پیشهوری اگرچه یک کمونیست دوآتشه بود، اما تا سال 1324 نهتنها هیچ نشانهای از قومگرایی او در دست نیست، بلکه به گواه آثار قلمی پیشهوری، او با هر نوع فعالیت سیاسی زیر عنوان زبانهای قومی و قومگرایی بهشدت مخالف بود. چند دهه پیش از ماجرای تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان در تبریز، پیشهوری در قفقاز نشریه آذربایجان جزء لاینفک ایران را منتشر میکرد و بارها در این نشریه بر ایرانیت غیرقابل گسست آذربایجان تأکید کرده بود. پیشهوری پس از آزادی از زندان از حزب توده کناره گرفت و فعالیت سیاسی خود را در نشریه آژیر پی گرفت.
پیشهوری در نشریه آژیر بارها بر مخالفت خود با بحث درباره مازنی و ترک و فارس و مانند آن تأکید کرده بود و میگفت هرکسی در پی مباحث قومی در ایران مانند بحث ترک و مازنی و... باشد، عامل استعمار است و میخواهد ایران را به دوره ملوکالطوایفی بازگرداند. پیشهوری در این دوره حتی برخلاف بسیاری از فعالان سیاسی همدوره خود و ازجمله حزب توده، درگذشت رضاشاه در تبعید را به شاه جوان تسلیت گفت و این اقدام وی موجب عصبانیت حزب توده از او شد. سیدجعفر پیشهوری در سال 1322 در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه تبریز کاندیدا شد.
تبریز در این زمان همچون دیگر نقاط شمالی ایران در اشغال نیروهای نظامی شوروی قرار داشت. 12 نفر برای نمایندگی نامزد شده بودند که 9 نفر انتخاب میشدند. فعالیت ارتش شوروی برای حمایت از پیشهوری مشهود بود. پیشهوری در انتخابات مجلس چهاردهم توانست بهعنوان نفر دوم انتخابشده از تبریز به مجلس راه یابد. آرای وی به دلیل مشارکت پایین شهروندان در انتخابات زیر 40 هزار نفر بود. در تیرماه 1323 و در جریان بررسی اعتبارنامه نمایندگان مجلس، اعتبار دو نفر از نمایندگان تبریز و ازجمله سیدجعفر پیشهوری در آرای نزدیک به هم رد شد. احتمال دارد برخی از اعضای حزب توده هم در رأی منفی به پیشهوری در کنار همراهان سیدضیا طباطبایی قرار گرفته باشند. پیشهوری در این دوره سفری نیز به بادکوبه داشت.
در دوره اشغال تبریز توسط ارتش شوروی، اردشیر آوانسیان، امیر خیزی و گروهی دیگر در تبریز در حال سازماندهی کمیته ایالتی حزب توده در این شهر بودند. در شهریور 1324 کمیته ایالتی حزب توده در تبریز انحلال خود را اعلام و مبدل به فرقه دموکرات آذربایجان شد و به این ترتیب از 12 شهریور 1324 فعالیتهای فرقه دموکرات آذربایجان با ریاست سیدجعفر پیشهوری و حضور افرادی همچون جاوید و شبستری آغاز شد. محقق ارجمند جناب محمدحسین خسروپناه در مقالهای با عنوان از پیشهوری ما تا پیشهوری دیگران که در فصلنامه گفتوگو منتشر شد، بهروشنی نشان داده است چگونه سیدجعفر پیشهوری بهعنوان یک کمونیست ایرانی تا رد اعتبارنامه و سپس سفر به باکو و پس از آن تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان، یک کمونیست به تمام معنای ایرانی بود و پس از دستور استالین برای تأسیس فرقه دموکرات است که پیشهوری ما به پیشهوری دیگران با رویکردها و شعارهای تفرقهافکنانه و در نقش مزدور خارجی تنزل پیدا میکند. فرقه دموکرات آذربایجان با هدف کسب امتیاز نفت شمال ایران توسط شوروی تشکیل شد، اما اهداف دیگری را نیز تعقیب میکرد. اختلاف دو جناح نظامی و امنیتی با جناح باقرف، صدر حزب کمونیست باکو، موجب شده بود تا جناح باقرف در پی طمع بیشتری به فرقه دموکرات آذربایجان باشد و حتی آرزوی الحاق آذربایجان به شمال ارس را طرح کند.
بر مبنای اسنادی که از آرشیوهای حزب کمونیست شوروی منتشر شده است، در دوره یکساله فعالیتهای فرقه دموکرات آذربایجان، تمام برنامههای اجراشده با دقت تعریف شده بود. افزون بر کمکهای مالی، فنی و تدارکاتی، دیگر فعالیتها مانند چاپخانه و انتشار نشریات و حتی فعالیتهای عمرانی مانند اصلاح معابر و آسفالت خیابان و حتی تأسیس دانشگاه تبریز و مانند آن با دقت توسط شورویها تعریف شده بود؛ یعنی هیچ اقدامی بدون دستور شوروی صورت نمیگرفت. کشتن مخالفان نیز بخشی از برنامههای دستوری شوروی بود که میباید اجرا میشد.
غائله فرقه دموکرات آذربایجان در نهایت با خروج ارتش شوروی از ایران به روزهای سقوط خود نزدیک شد. اقدامات دیپلماتیک حسین علا، اقدامات مجلس چهاردهم در ممنوعیت دادن امتیاز به دولتهای خارجی در دوره حضور خارجیها در ایران با توجه به نقش دکتر مصدق، نقش فروغی در تدوین پیمان سهگانه برای خروج از ایران شش ماه پس از اتمام جنگ که در بهمن 1320 امضا شد، دیپلماسی محور شاه-قوام و البته اقدامات سفیر آمریکا در ایران بهویژه جورج آلن و فشار آمریکا بر شوروی، در نهایت به خروج ارتش شوروی از ایران و فروپاشی فرقه منجر شد و یکی از مهمترین و بزرگترین تهدیدهای ژئوپلیتیک ایران رفع شد. بیگمان روز نجات آذربایجان روز فرخندهای برای ایران و ایرانیان است، اما در چند دهه گذشته به این موضوع بیتوجهی شده و حتی در تقویمهای رسمی نیز اشارهای به این روز فرخنده نشده است. اگرچه در 21 آذر 1325 فرقه دموکرات در آذربایجان مضمحل شد، اما چالشهای قومی در دورههای بعد بهویژه در سال 1357 هزینههای بزرگی به ایرانیان تحمیل کرد. بیگمان بازبینی این تجارب تلخ تاریخی یکی از وظایف نیروهای سیاسی وطندوست ایرانی است؛ امری که توسط بسیاری از نیروهای سیاسی و بهویژه اصلاحطلبان مورد توجه کافی قرار نگرفته است. روز نجات آذربایجان در وجدان زخمخورده ایرانیان روز فرخنده و مبارکی است. این روز را گرامی میداریم.
بازار ![]()