ایران پرسمان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حبیب عباسی- مدیرکل روابط عمومی دفتر رئیس جمهور| حضور زهرا پزشکیان، دختر رئیسجمهور در سفرهای خارجی از آغاز دولت چهاردهم همواره با نقدها و حاشیههایی همراه بوده است. این انتقادها محدود به یک سفر یا یک مقصد خاص نیست و تقریباً در تمامی سفرهای خارجی رئیسجمهور، با ادبیات و محورهای مشابه تکرار شده است؛ از حضور در نمایشگاهها و برنامههای جانبی گرفته تا تحلیلهایی از نقش او در کنار رئیسجمهور. با اینحال، بررسی واقعیتها، پروتکلهای دیپلماتیک و تجربههای شناختهشده در سفرهای بینالمللی نشان میدهد بخش قابلتوجهی از این نقدها، بیش از آنکه مبتنی بر واقعیت باشد، ریشه در عدم شناخت از سازوکار سفرهای رسمی و گاه نگاههای جناحی دارد.
بازار ![]()
در عرف دیپلماتیک، همراهان خانوادگی رؤسایجمهور (بهویژه همسران)، مسئولیت اجرای برنامههای جانبی، دیدارهای فرهنگی و حضور در برخی مراسمهای رسمی را برعهده دارند که این رویهای شناختهشده و پذیرفتهشده در مناسبات بینالمللی بهشمار میرود اما در شرایط فعلی که رئیسجمهور همسری ندارند، این مسئولیت بهطور طبیعی به نزدیکترین عضو خانواده واگذار میشود که در حال حاضر، زهرا پزشکیان مسئولیت این بخش از برنامهها را برعهده دارد؛ نقشی که به انسجام سفرها، رعایت دقیق پروتکلها و ارتقای تصویر رسمی کشور در سطح بینالمللی کمک میکند و در کنار آن بهنوعی، به تکیهگاه پدر در مقام عالیترین مسئول اجرایی کشور تبدیل شده است.
در جریان سفرها، کشورهای میزبان نیز براساس پروتکلهای موجود، فهرست رسمی همراهان هر یک از رؤسای جمهور را دریافت و برنامهریزی خود را متناسب با آن انجام میدهند. حضور زهرا پزشکیان نیز در این فهرست، کاملاً قانونی، منطبق با عرف دیپلماتیک و قابل دفاع است. بخش قابلتوجهی از برنامههای جانبی که برای همراهان در نظر گرفته میشود (از بازدیدهای فرهنگی تا دیدار با مقامات محلی و حضور در مراسمهای اجتماعی) تحتمدیریت و حضور مستقیم او انجام میشود؛ مسئولیتی که با دقت، نظم و تعهد کامل به انجام رسیده است.
آیا به حضور زهرا پزشکیان در کنار رئیسجمهوری نیازی وجود دارد؟ بله در دیپلماسی امروز دنیا، حضور همسران سیاستمداران در سفرها و مراودات سیاسی و دیپلماتیک، امری پذیرفته شده و حتی سفارش شده است. از همینرو پاسخ به این سوال مثبت است و رئیسجمهوری در غیاب همسر خود، که به رحمت خدا رفته، ناگزیر از در کنار داشتن دختر خود (طبق پروتکلها) است. چنانکه یک رئیسجمهور آمریکا (جیمز بیوکانون) که مجرد بود و فرزندی نداشت، ناگزیر شد تا خواهرزادهاش را بانوی اول آمریکا کند. آیا خانم پزشکیان، همه ظرفیتهای ایفای چنین نقشی در کنار رئیسجمهوری را دارند؟ روشن است که نه و در حال کسب آن هستند اما آیا از همسران رؤسای جمهوری قبلی کشور، کسی باظرفیت و توانمندی خاصی در امر دیپلماسی سراغ دارد؟ اگر خانم زهرا پزشکیان هنوز مایه قوت در کنار پدرش نشده، بدونتردید مایه ضعف رئیسجمهوری هم نشده است. حضور و همراهی او در سفرهای داخلی و خارجی برخلاف برخی رؤسایجمهور قبلی کمخرج و محدود بوده اما کماکان همین مسئله نیز دستمایه انتقاد تند منتقدان دکتر پزشکیان است. بازدید دختر و داماد رئیسجمهور محترم از یک نمایشگاه لباس در قزاقستان یا حتی همراهی صرف با رئیسجمهور در سفرهای استانی نیز باعث این دست انتقادات است.
در حال حاضر یکی از پررنگترین محورهای انتقاد، موضوع هزینهها و خریدهای شخصی در سفرهای خارجی است. این در حالی است که سبک زندگی و رفتار شخصی زهرا پزشکیان، هیچ نشانهای از تجملگرایی یا رفتار پرهزینه ندارد. بررسی سفرهای گذشته و نحوه حضور او نشان میدهد که همواره با سادگی، متانت و رعایت ملاحظات مالی عمل کرده و ادعاهای مطرحشده درباره خریدهای غیرضروری یا هزینههای اضافی، فاقد مستندات معتبر است. این واقعیت، پایه بسیاری از قضاوتهای شتابزده را سست میکند.
علاوه بر این، این روزها هیچ روزی نیست که برخی پایگاههای خبری و روزنامهها به انتقاد از دکتر پزشکیان، اعضای خانواده وی، نحوه رفتارهای اجتماعی آنها و… نپردازند؛ اما باید توجه داشت، نقدهایی که در شبکههای اجتماعی و برخی رسانهها مطرح میشود، عمدتاً ناشی از عدم شناخت جایگاه واقعی خانواده رئیسجمهور در سفرهای داخلی و خارجی است. این هجمههای بیپایه، نهتنها ناعادلانه است، بلکه میتواند تمرکز افکار عمومی را از دستاوردهای واقعی این سفرها منحرف کند. بنابراین باید گفت، آنچه در جایگاه بانوی اول از زهرا پزشکیان دیده میشود، آن است که وی در تلاش است تا با دقت عمل و پایبندی به چارچوبهای رسمی، در مسیر حمایت از پدر و پیشبرد اهداف ملی و دیپلماتیک کشور حرکت کرده و این حضور و همراهی شایسته تحلیلی منصفانه است، نه قضاوتی شتابزده و حاشیهساز.