ایران پرسمان -
به گزارش خبرنگار مهر ، نخستین نشست از سلسلهنشستهای «سیمرغ سلیمانی» با موضوع نقد و بررسی رمان لانه کرکس، چهارشنبه ۳دی با حضور بهزاد دانشگر، نویسنده اثر، علیرضا مختارپور، پژوهشگر و به میزبانی کیوان امجدیان در خانه روزنامهنگاران شهر برگزار شد.
بهزاد دانشگر نویسنده کتاب «لانه کرکسها» در نشست نقد و بررسی این اثر، با اشاره به چرایی انتخاب مقطع زمانی روایت، گفت: این کتاب به یکی از مقاطع کمتر پرداختهشده از زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی میپردازد؛ دورهای که در آثار مکتوب و رسانهای کمتر به آن توجه شده است.
وی افزود: پس از شهادت سردار سلیمانی با خودم عهد کردم اگر کاری از دستم برمیآید، در این مسیر انجام دهم. حدود یک تا دو ماه بعد، با پیشنهاد انتشارات درخشان برای نگارش اثری ویژه نوجوانان، این مسیر بهطور جدی آغاز شد. برای شروع کار به کرمان سفر کردم و در فرآیند پژوهش، با اطرافیان و افراد مطلع گفتوگوهای متعددی انجام دادم.
دانشگر با اشاره به دشواریهای پژوهش درباره شخصیت حاج قاسم سلیمانی گفت: در ابتدا به این فکر کردم که مانند بسیاری از آثار دفاع مقدس، به خاطرات شناختهشده فرماندهان بپردازم، اما درباره حاج قاسم با ملاحظات امنیتی و شرایط خاصی مواجه بودیم؛ چراکه بخش مهمی از فعالیتها و حوادث دوران فرماندهی ایشان هنوز وارد فضای رسانهای نشده و امکان پرداخت مستقیم به آنها وجود نداشت.
وی ادامه داد: در جریان پژوهش، با چند مقطع متفاوت از زندگی شهید سلیمانی مواجه شدم. یکی از آنها دوران دفاع مقدس بود که جنس خاطراتش شباهت زیادی به روایتهای شناختهشده از فرماندهانی مانند شهید همت و شهید خرازی داشت. اگر قرار بود به این مقطع بپردازیم، فضای داستان تفاوت چندانی با آثار پیشین دفاع مقدس نداشت.
این نویسنده تصریح کرد: مقطع دیگر، دوران فرماندهی ایشان در سپاه قدس بود که بخش زیادی از خاطرات و رویدادهای آن، حتی با انجام پژوهشهای گسترده، هنوز وارد فضای رسانهای نشده و پرداخت داستانی به آن ممکن نبود. میان این دو دوره، یک مقطع چندساله وجود دارد که حاج قاسم فرماندهی عملیاتهای مهمی را در جنوب شرق کشور برعهده داشت؛ دورهای که کمتر به آن توجه شده است.
دانشگر با تشریح شرایط آن مقطع تاریخی گفت: در آن سالها، تلاشهایی برای ناامنسازی منطقه سیستان و بلوچستان و تضعیف قدرت مرکزی کشور از طریق فعالسازی گروههای شرور و تجزیهطلب در جریان بود. اگر این جریانها موفق میشدند، احتمال سرایت ناامنی به استانهای دیگر و حتی تجزیه کشور وجود داشت. بهگونهای که برخی معتقد بودند اگر این روند ادامه پیدا میکرد، ایران حتی زودتر از سوریه با بحران تجزیه مواجه میشد و ناامنی میتوانست به مناطقی مانند آذربایجان نیز سرایت کند.
وی افزود: زمانی که حاج قاسم وارد این فضا شد، ناامنیها حتی به اطراف کرمان نیز رسیده بود. مردم نقل میکردند که در برخی مناطق، از ساعت سه یا چهار بعدازظهر کسی جرأت حضور در خیابان را نداشت. در روز روشن آتشسوزی، غارت و اقدامات مسلحانه رخ میداد و عملاً امکان مقابله وجود نداشت. این اتفاقات نباید دستکم گرفته شود؛ چراکه اگر حاج قاسم سلیمانی نبود، شاید امروز وضعیت ما مشابه برخی کشورهای بحرانزده منطقه مانند سوریه بود.
نویسنده «لانه کرکسها» با اشاره به نخستین تجربه رماننویسی خود گفت: در اولین سالگرد شهادت حاج قاسم، نخستین رمانم را نوشتم؛ رمانی دوجلدی که به ماجرای گروگانگیری حدود ۱۰۰ نفر از مردم ایران، از جمله ۴۰ سرباز، میپردازد. در این روایت، گروگانگیران با اطلاع از حضور سردار سلیمانی، ناچار به عقبنشینی شده و در نهایت به سمت مرز افغانستان فرار کرده و تسلیم میشوند.
وی ادامه داد: در ادامه این حوادث، عملیاتهای دیگری نیز برای مهار ناامنیها انجام شد. در یکی از عملیاتها در مرز افغانستان، گروگانها آزاد و گروههای مسلح مجبور به تسلیم شدند. همچنین عملیاتی در منطقه «روستین» به سرکوب یکی از سرکردگان اصلی اشرار انجامید که همین مسئله موجی از تسلیم را در منطقه ایجاد کرد.
دانشگر با اشاره به تغییر مسیر پژوهش در ادامه کار گفت: پس از پایان رمان اول، تصمیم داشتم رمان دوم را در همان فضا ادامه دهم، اما با ورود جدیتر به کار پژوهشی، متوجه شدم برخی روایتها نیازمند اصلاح هستند. برای من بسیار مهم بود که اثر بر پایه پژوهش دقیق و واقعیتهای تاریخی شکل بگیرد، هرچند روایت داستانی با تخیل همراه است. همین موضوع باعث شد تغییراتی در ساختار داستان ایجاد کنم.
وی درباره ویژگیهای رمان نوجوان توضیح داد: رمان باید ماجرا داشته باشد و شخصیتپردازی در آن جدی گرفته شود. در رمان بزرگسال، چگونگی و چیستی رخداد اهمیت دارد، اما در رمان نوجوان، عنصر ماجراجویی، هیجان و حوادث نقش پررنگتری دارد. نوجوان بیشتر با اتفاقات و کنشها درگیر میشود و به همین دلیل فضای سیستان و بلوچستان و حوادث آن، بستر مناسبی برای روایت داستان فراهم کرد.
دانشگر تأکید کرد: این کتاب قرار نبود یک رمان صرفاً احساسی باشد. تلاش کردم در کنار نمایش اقتدار و صلابت حاج قاسم، به وجه مهربان و عاطفی شخصیت ایشان نیز توجه کنم؛ برای مثال، صحنههایی که پس از پایان درگیریها، با خانوادهها و مردم محلی با عطوفت و مهربانی برخورد میکند. هرچند تمرکز اصلی داستان بر حوادث و کنشهاست.
وی افزود: آنچه مردم از یک فرمانده نظامی انتظار دارند، اقتدار و استحکام است و این ویژگی بیش از هر چیز در ذهن مخاطب از حاج قاسم سلیمانی نقش بسته است. در این کتاب نیز تمرکز اصلی بر همین وجه قهرمانانه و روحیه سلحشوری ایشان بوده و سایر شخصیتها و فضای روایی در خدمت معرفی این قهرمان قرار گرفتهاند.
این نویسنده درباره پرداخت شخصیتها گفت: حاج قاسم در جلسات نظامی بسیار جدی برخورد میکرد، اما اگر جایی با کسی تند صحبت میکرد، بعداً از او عذرخواهی میکرد. من نمیخواستم شخصیتی غیرواقعی بسازم؛ بلکه تلاش کردم تصویری نزدیکتر به واقعیت ارائه دهم؛ شخصیتی که مردم اقتدارش را دوست دارند.
دانشگر با اشاره به محدودیت در پرداخت ضدقهرمان داستان گفت: بهدلیل حساسیتهای موجود، نتوانستم ضدقهرمان را کاملاً بر اساس یک شخصیت واقعی طراحی کنم. این افراد خانواده دارند و در همین سرزمین زندگی میکنند. به همین دلیل، نام و مشخصات آنها تغییر داده شد و تلاش کردم تصویری کاملاً سیاه از آنها ارائه ندهم. بسیاری از این افراد ذاتاً بد نبودند، بلکه شرایط آنها را به این مسیر کشانده بود و حاج قاسم نیز با درک این موضوع، تلاش میکرد با رفتار انسانی و محبتآمیز، آنها را به تسلیم و بازگشت وادارد.
وی در پایان گفت: برای نگارش این اثر، به منابع اینترنتی بسنده نکردم و پژوهشهای میدانی گستردهای انجام دادم. با افراد مختلف، از مطلعان تا شاهدان عینی، گفتوگو کردم. بازخوردها نشان داد نوجوانان ارتباط خوبی با کتاب برقرار کردهاند و حتی بزرگسالان نیز توانستهاند با روایت همراه شوند. ماکت کتاب قبل از چاپ اصلی به دست خانواده سردار سلیمانی رسید و آنها نیز اثر را خوانده و از آن استقبال کردند.
سالهای نوجوانی و نقش کلیدی ژرفخوانی در رشد فکری
علیرضا مختارپور، پژوهشگر حوزه ادبیات، در نشست نقد و بررسی کتاب «لانه کرکس» با اشاره به برخی آثار منتشرشده در زمینه «مطالعات خواندن»، به بررسی یکی از چالشهای جدی عرصه مطالعه در روزگار معاصر پرداخت و گفت: یکی از کتابهایی که اخیراً مطالعه کردهام بهدرستی به مسئله تأثیر محیطهای نوین ارتباطی بر شیوه خواندن پرداخته است. مسئله اصلی صرفاً این نیست که فضای مجازی موجب کاهش مطالعه شده یا نه، بلکه پرسش مهمتر، تغییر ماهیت خواندن و نوع مواجهه مخاطب با متن است.
او با استناد به یافتههای پژوهشی در حوزه مطالعات خواندن افزود: تحقیقات نشان میدهد یکی از حساسترین دورههای سنی برای شکلگیری عادت مطالعه، سالهای پایانی دوره ابتدایی، بهویژه حدود ۱۰ تا ۱۱ سالگی است. حتی بررسیهای جدید در برخی کشورها، از جمله ایالات متحده، حاکی از آن است که توان خواندن و میزان مطالعه دانشآموزان پایه چهارم نسبت به گذشته کاهش یافته؛ موضوعی که نشان میدهد توسعه اقتصادی و رفاه، لزوماً به افزایش سطح مطالعه منجر نمیشود.
مختارپور در ادامه، به مفهوم «ژرفخوانی» اشاره کرد و گفت: یکی از محورهای اساسی کتاب، تفاوت میان خواندن عمیق در کتاب چاپی و خواندن پراکنده در بسترهای دیجیتال است. بر اساس مطالعات انجامشده، فضای مجازی بهطور طبیعی تمرکز مخاطب را کاهش میدهد و مانع درگیرشدن کامل ذهن با متن میشود. این وضعیت حتی در کتابهای صوتی نیز تا حدی دیده میشود، چراکه در متن مکتوب امکان بازگشت، مکث و تأمل دوباره وجود دارد، اما در قالب شنیداری این فرآیند دشوارتر است.
وی با تأکید بر اهمیت سنین نوجوانی در تثبیت عادت مطالعه تصریح کرد: اگر بپذیریم که ژرفخوانی نقش تعیینکنندهای در رشد فکری دارد و این توانایی عمدتاً در سالهای نوجوانی شکل میگیرد، ناگزیر باید توجه جدیتری به ادبیات نوجوان داشته باشیم. در حالی که در کشور ما، برای سالها این گروه سنی در سیاستگذاریهای فرهنگی و حتی در رسانههایی چون رادیو، تلویزیون و سینما کمتر دیده شده و اغلب میان کودک و بزرگسال نادیده گرفته شده است.
این پژوهشگر ادبیات با اشاره به جمعیت قابلتوجه نوجوانان در کشور گفت: امروز حدود ۱۵ میلیون دانشآموز در ایران حضور دارند. حتی اگر درصد محدودی از این جمعیت به مطالعه علاقهمند باشند، باز هم با طیف گستردهای از مخاطبان بالقوه روبهرو هستیم. از اینرو، هر اقدامی برای تقویت ادبیات نوجوان، بهویژه در حوزه داستان، اقدامی راهبردی محسوب میشود؛ چراکه تجربه نشان داده خواندن داستانهای خوب، مهارت فهم و خواندن سایر متون را نیز تقویت میکند.
مختارپور همچنین بر ضرورت نیازسنجی در تولید آثار نوجوان تأکید کرد و افزود: چه در آثار تألیفی و چه ترجمهای، شناخت دقیق مخاطب و توجه به شرایط اجتماعی، فرهنگی، پیشینه تمدنی و حتی چالشهای پیشروی نوجوانان یک جامعه، امری ضروری است. بدون این شناخت، احتمال فاصله گرفتن اثر از مخاطب بسیار بالاست.
وی با اشاره به تجربه برخی کشورها در حوزه نشر نوجوان توضیح داد: در بعضی نظامهای نشر، پیش از عرضه نهایی کتاب، نسخههایی آزمایشی در اختیار گروهی از نوجوانان قرار میگیرد و بازخورد آنها بهدقت بررسی میشود. اگر بخش قابلتوجهی از مخاطبان در فهم بخشی از متن دچار ابهام باشند، نویسنده و ناشر پیش از انتشار رسمی، اصلاحات لازم را انجام میدهند.
مختارپور در پایان خاطرنشان کرد: تولید کتاب برای نوجوانان تنها آغاز راه است؛ پژوهش، مخاطبشناسی، انتخاب زبان مناسب، و حتی ارزیابی تأثیر کتاب پس از انتشار، حلقههایی ضروری در زنجیره تولید اثر موفق برای این گروه سنی به شمار میروند.