ایران پرسمان - ایرنا / «علیرضا عنایتی» با تاکید بر اینکه در گذشته امنیت در منطقه مبتنی بر امنیت نظامی بود، ولی امروزه این ایده در خلیج فارس تغییر کرده است، گفت: حتی مسئولان سعودی اعلام کردهاند که از امنیت ژئوپولیتیک محور فاصله میگیرند و به امنیت توسعهمحور میاندیشند. بنابراین مبنای امنیت در منطقه در حال دگرگونی و بازنگری است.
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در قریب به دو سال اخیر در مسیر متفاوتی از رابطه قرار گرفتهاند. اگر تا پیش از هفت اکتبر 2023 و حمله رژیم اسرائیل به نوار غزه و به تبع آن تجاوزهای مکرر این رژیم به لبنان و سوریه و در نهایت جنگ دوازده روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران، دو کشور در مسیر ترمیم رابطه با تمرکز بر مسائل دوجانبه قرار داشتند در یک سال اخیر مسائل کلانتری چون سرنوشت فلسطین، برنامه های خطرناک رژیم اسرائیل برای منطقه غرب آسیا، بیم از توسعه دامنه تنش و گرفتار شدن منطقه در باتلاقی از بحران نظامی و امنیتی هم به انگیزه هایی برای همکاری دو طرف تبدیل شده است. دامنه همکاری تهران و ریاض در شرایط فعلی تا کجا قابل گسترش است؟ آیا نزدیکی که امروز شاهد آن هستیم از قوام کافی برای تداوم برخوردار است؟ این پرسشها را با علیرضا عنایتی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در عربستان سعودی در میان گذاشتیم:
بازار ![]()
در بخشهای دفاعی و امنیتی گفتگوهای خوبی بین تهران-ریاض وجود دارد
در آخرین گفتگویی که با هم داشتیم، فکر میکنم قریب به دو یا سه ماه پیش بود و در خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هم منتشر شد، شما تأیید فرمودید که تهران و ریاض در مسیری تازه از تجربه رابطه جدید قرار گرفتهاند؛ تجربهای که تلاش میکند این رابطه را از رکود قبلی دور کند. از فرصت حضور شما اینجا استفاده میکنم و میخواهم بپرسم این رابطه جدید و این فصل تازه، دقیقاً چه حوزههایی را شامل میشود؟
این فرصت بسیار خوبی است که درباره ایران و عربستان و افقهای پیش رو با هم صحبت کنیم. حدود دو سال از آغاز دوره جدید روابط ایران با عربستان سعودی میگذرد؛ این رابطه در مارس 2023 شکل گرفت و تقریباً در شهریور ماه همان سال سفرای دو کشور به محل مأموریت جدید خود رفتند و همزمان این اتفاق صورت گرفت. من صبح وارد ریاض شدم و همکار محترم آقای العنزی بعد از ظهر وارد تهران شدند.
از آن زمان تاکنون در حوزههای متعددی با یکدیگر آغاز به کار کردهایم و رابطه را گسترش و تعمیق دادهایم؛ از جمله در مسائل سیاسی و بینالمللی گفتگوهای مستمری در حوزههای مختلف، به ویژه موضوع فلسطین، که پس از واقعه 7 اکتبر شرایط ویژه ای یافت داشته ایم. این رایزنی بین ایران و عربستان به صورت مستمر در حمایت و دفاع از حقوق مردم فلسطین جریان داشته است و بر اساس آن، نشستهای متعددی از سوی سازمان همکاری اسلامی که به درخواست ایران هم بود برگزار شد، سعودیها کاملاً از این نشستها حمایت کردند و امکان برگزاری نشستهای پیاپی سازمان همکاری اسلامی چه در سطح سران، چه وزرای خارجه و کمیته اجرایی فراهم شد.
این نشستها متاثر از نوع رابطه جدید ایران و عربستان است و این رایزنیها در قالب نشستها و فراتر از آن نیز ادامه داشت. رایزنیها محدود به برگزاری نشستها نبود. تماسهای تلفنی و دیدارهای متعددی بین مسئولین عالیرتبه دو کشور انجام شد؛ رئیس دولت سیزدهم جناب آقای رئیسی رحمتالله علیه از عربستان دیدار کردند، جناب آقای عارف، جناب دکتر امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه شهید، جناب آقای دکتر عراقچی از عربستان دیدار کردند و در هر پنج دیدار، نشستهای مشترکی با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، برگزار شد. در این نشستهای مشترک مسائل متعدد دوجانبه، منطقهای، جهان اسلام و بینالمللی مورد گفتگو قرار گرفت.
بنابراین در طی دوسال، تماسهای مکرری بین رؤسای جمهوری ایران مرحوم رئیسی و پس از آن جناب آقای دکتر پزشکیان و همچنین محمد بن سلمان برقرار بوده است. اینها همه حوزههایی است که در پرتو ازسرگیری مناسبات ایران و عربستان سعودی حاصل شده است.
در بخشهای دفاعی و امنیتی نیز گفتگوهای خوبی بین ما و سعودیها وجود دارد. آقای خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، به عنوان سفر حاکمیتی به ایران سفر کردند و با مقام معظم رهبری دیدار کردند. در این سفر، هم مسائل دوجانبه و بخشی و هم مسائل کلی مناسبات منطقهای بین ایران و عربستان مورد گفتگو قرار گرفت.
تماسهای مداومی بین رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران و وزیر دفاع عربستان برقرار است و این حوزه نیز به طور قابل توجهی پیشرفت داشته است. ما عملاً شاهد گشایشهای زیادی در حوزههای سیاسی، امنیتی و دفاعی هستیم.
موضوع فلسطین؛ محور مشترک همکاری ایران و عربستان
به نظر میرسد که تهران و ریاض در حوزه مسئله فلسطین همیشه اختلاف نظرهایی درباره راه حل ممکن داشتهاند. با توجه به اینکه جهان اسلام پس از هفتم اکتبر و تماشای جنایتهای رژیم صهیونیستی در نوار غزه به ابعاد پنهان نیتهای رژیم صهیونیستی برای منطقه پی برده است، فکر میکنید زمینه همکاری ایران و عربستان برای رسیدن به راهحلی پایدار در مسئله فلسطین چیست؟ آیا این زمینه مشترک میتواند به ابزاری برای فشار بر آمریکا و رژیم صهیونیستی تبدیل شود تا به حل و فصل مسئله فلسطین تن دهند؟
دیدگاه ایران در خصوص فلسطین کاملاً روشن است؛ ایران معتقد است که فلسطین باید از طریق رفراندوم به مردم خودش بازگردد و این دیدگاه ایران در سازمان ملل نیز به ثبت رسیده است. دیدگاه عربستان سعودی مبتنی بر تشکیل دو دولت است که اخیراً در نیویورک با مشارکت فرانسه و بسیاری از کشورهای جهان به پیش برده شده است. منظور تشکیل دولت مستقل فلسطینی با اختیارات کامل در سرزمین فلسطین است، این موضوعی است که میتواند مورد توجه ایران و عربستان سعودی قرار بگیرد. در عین حال، حمایت از حقوق فلسطینیها و محکومیت آشکار تجاوز اسرائیل چه به کرانه باختری و نسلکشی در غزه، و چه بحث های کلان مربوط به دفاع از حقوق مردم فلسطین، همواره مورد توجه ایران و عربستان بوده است.
عربستان سعودی طی دو سال گذشته، در شرایطی که فلسطینیها با مشکلات فراوان مواجه بودند، بیانیههای متعدد و مواضع رسانهای قوی در دفاع از حقوق فلسطینیها اتخاذ کرده و بر این مبنا تأکید کرده است. موضوع فلسطین، موضوعی مشترک است که ایران و عربستان میتوانند در دفاع از حقوق مردم فلسطین همکاریهای خوبی داشته باشند. نماد بارز این همکاری، برگزاری نشستهای متعدد سازمان همکاری اسلامی بوده است.
عربستان به مناسبات با ایران از منظر راهبردی نگاه میکند
یک تصور عمومی وجود دارد که پس از توافق پکن (که به آن اشاره کردید)، آیا واقعاً عربستان سعودی تمایل دارد از دوره تلخ رابطه با جمهوری اسلامی ایران عبور کند؟ شما به عنوان سفیر چه نشانههایی میتوانید برای مردم توضیح دهید؟
بله، نکته بسیار مهمی را مطرح کردید. باید خارج از مفهوم نظری به حوزههای عملی نگاه کنیم و ببینیم که در عمل هم چنین چیزی محقق شده است یا نه. در سطح نظری، ایران با اراده جدی وارد مذاکرات شد؛ چه در پنج دوره مذاکرات در عراق، چه همزمان در مسقط و چه گفتگوهای مفصل در پکن. ایران در این موضوع جدی بود و بر اساس همین جدیت، کار به نتیجه مطلوب رسید و در مارس 2023 ایران و عربستان ازسرگیری روابط را اعلام کردند.
ایران در دولت سیزدهم و چهاردهم بر توسعه اصل همسایگی تأکید داشته و این موضوع در چارچوب اصل همسایگی انجام شده است. این اراده را در اظهارات مسئولین دو کشور کاملاً میبینیم و حتی در ملاقات آقای خالد بن سلمان با مقام معظم رهبری، خبری که منتشر شد، این بود که روابط ایران و عربستان برای هر دو کشور مفید است. بنابراین دیدگاه جمهوری اسلامی ایران کاملاً مبتنی بر توسعه و تعمیق مناسبات با عربستان و سایر همسایگان در چارچوب اصل همسایگی و پیشرفت این مناسبات است.
در گفتگوهایی که ما با طرف سعودی داشتیم، چه در گفتگوهایی که من به عنوان سفیر داشتم و چه در ملاقاتهای متعدد و سطح بالا، این دیدگاه را از طرف سعودی شنیدیم که عربستان به مناسبات با ایران از منظر راهبردی نگاه میکند و آن را برای صلح، ثبات و تضمین امنیت منطقه لازم و ضروری میداند.
این اظهارات به طور مداوم از سوی طرفهای سعودی در عالیترین سطوح به طرف ایرانی منتقل شده است. این موضوع در سطح نظری و گفتاری وجود دارد، اما در عمل هم شاهد اتفاقات ملموسی هستیم. مثلاً پس از قطع روابط در سال 1394، مناسباتی چون عمره که قبلاً متوقف شده بود، با ازسرگیری روابط از سر گرفته شد و سال گذشته بالغ بر 200 هزار زائر ایرانی در عربستان سعودی برای انجام حج عمره حضور داشتند.
نمونه دیگر، ازسرگیری پروازهای تجاری و برنامهای ایران و عربستان است؛ اکنون هفتهای سه تا چهار پرواز از دمام به شهر مقدس مشهد برقرار است که نشانه توسعه مناسبات است.
در حوزههای مختلف دیگر مانند همکاریهای رسانهای و همکاریهای اندیشکدهای، همکاری بین مرکز مطالعات وزارت خارجه ایران و انستیتوی سودالفیصل وابسته به وزارت خارجه عربستان برگزار و ادامه دارد. ما عملاً مظاهر و نشانههای رابطه ایران و عربستان را به عینه میبینیم و درک میکنیم.
اجلاسهای متعددی در عربستان سعودی برگزار میشود؛ اجلاسهای بینالمللی در چارچوب سازمان ملل یا خارج از آن با مشارکت گسترده کشورها در موضوعات اقتصادی، سرمایهگذاری، معدن، اینترنت و غیره. ایران در این اجلاسها حضور فعال دارد و در گذشته به دلیل قطع روابط حضور چشمگیری نداشت، اما اکنون جایگاه ایران ثابت و محسوس است. وزرای متعددی از جمهوری اسلامی ایران مانند وزیر کشاورزی، اقتصاد، دارایی، علوم و آموزش و پرورش طی دو سال گذشته در این اجلاسها شرکت و سخنرانی کردهاند و در تنظیم قطعنامههای بینالمللی مانند محیط زیست یا مبارزه با بیابانزایی مشارکت داشتهاند. این فرصت ها برای ایران در پرتو از سرگیری مناسبت ها با عربستان سعودی فراهم است.
همچنین سفرهای متقابل سعودیها به ایران، حضور آنها در نمایشگاههای توسعه تجارت و جشنوارههای فرهنگی مانند جشنواره فیلم صبح که اخیراً برگزار شد، نمونههای ملموس دیگری از روابط است. بنابراین، مناسبات عربستان سعودی و ایران با حضور محسوس هر کشور در دیگری قابل مشاهده است.
اکنون نمیتوانیم از حجم تجاری قابلتوجهی بین ایران و عربستان صحبت کنیم
آمار اقتصادی که از روابط دو کشور داریم چندان رضایتبخش نیست. به نظر شما چالش اصلی چیست؟ ما یک موافقتنامه همکاری عمومی هم با عربستان داریم که مصوب سال 1378 است و بین مسئولان وقت امضا شده. میفرمایید چه پیگیریهایی تاکنون صورت گرفته؟ آیا همچنان همان موافقتنامه با همان مفاد معیار کارهای تجاری و اقتصادی ماست؟ و اساساً جمهوری اسلامی ایران چه برنامهریزیهایی دارد تا رابطه اقتصادی و تجاری را با ریاض توسعه دهد؟
من به بخشهایی در زمینه توسعه مناسبات اشاره کردم اما در حوزه اقتصادی و تجاری، شاخص همکاری، رشد چشمگیری نداشته است. با وجود همه گفتگوها و تلاشهایی که انجام شده، اکنون نمیتوانیم از حجم تجاری قابلتوجهی بین ایران و عربستان صحبت کنیم. البته این به معنای توقف تلاشها نیست، بلکه بخش اقتصادی زمانبر است و ثمرات آن دیرتر نمایان میشود.
با این حال، طی دو سال گذشته اقدامات متعددی در حوزه اقتصادی و تجاری انجام شده است؛ سفرهای متعددی از سوی مسئولین ایران به عربستان در قالب نشستهای بینالمللی صورت گرفته و ملاقاتهایی با وزرای اقتصاد، دارایی، سرمایهگذاری و تجارت عربستان انجام شده که همه بر توسعه مناسبات اقتصادی تأکید داشتند. این نشان میدهد که طرف سعودی نیز این موضوع را در دستور کار دارد، اما برای اجرایی شدن آن، زمان نیاز است و امیدواریم به زودی به نتیجه برسد.
تمام فعالیتهای اقتصادی ایران با دیگر کشورها مشمول تحریم نمیشود
آیا تحریمها یکی از موانع اصلیاند یا موانع دیگری نیز وجود دارد؟
اجازه دهید در ادامه سوال قبل بگویم موافقتنامه اجتناب از اخذ مالیات مضاعف بین ایران و عربستان پاراف شده و امیدواریم به زودی امضا شود. همچنین پیشنویس سندهای حمایت از سرمایهگذاری متقابل، همکاریهای گمرکی و حملونقل جادهای از سوی ایران به عربستان ارائه شده است. این نشان میدهد که در مسیر اقتصادی گامهای جدی برداشته شده اما نتیجه ملموس هنوز به آن شکل که انتظار داریم دیده نشده است.
در مورد تحریمها هم توضیح میدهید؟
بله، تحریمها یکی از مسائل است اما ما در گفتوگو با برادران سعودی هم تاکید داشتیم که تمام فعالیتهای اقتصادی ایران با دیگر کشورها مشمول تحریم نمیشود. بخشهایی از امور ممکن است مشمول تحریم باشند اما همه اجزای اقتصادی تحت تأثیر نیستند. ایران با بسیاری از کشورهای منطقه و فراتر از آن همکاریهای تجاری بالای 20 میلیارد یورو دارد.
این رقم در شرایط فعلی است؟
بله، در شرایط فعلی این میزان همکاری با کشورهای همسایه با این رقم بالا وجود دارد که نشان میدهد زمینههایی هست که میتوان از تحریمها اجتناب کرد و همکاریها را توسعه داد. تلاشها در این زمینه ادامه دارد. در سفر اخیر دکتر عراقچی به عربستان و دیدار با ولیعهد عربستان، مسائل منطقهای و همچنین اقتصادی و تجاری مطرح شد و تأکید بر فعالسازی این زمینهها بود. امیدواریم این گفتگوها به زودی به نتایج ملموس منجر شود تا در بخش اقتصادی و تجاری نیز بتوانیم همپای بخشهای سیاسی، امنیتی، دفاعی، فرهنگی و علمی پیش برویم.
عربستان اکنون بورس تحصیلی برای دانشجویان ایرانی باز کرده و حداقل سه دانشجوی ایرانی در دانشگاه نفت عربستان به صورت رسمی پذیرفته شدهاند و مشغول تحصیل هستند. این موضوع در سفر وزیر آموزش و پرورش ایران به عربستان نیز مطرح و مورد تأکید قرار گرفت.
بنابراین شاخههای متعددی از روابط ایران و عربستان وجود دارد که امیدواریم به ثمر بنشیند و هم ایران و هم عربستان و سایر کشورهای منطقه از آن بهرهمند شوند.
شاهد حمایت عربستان از روند اخیر مذاکرات هسته ای بودهایم
در سال 2015 و زمان برجام، رفتارهایی از مسئولان عربستان سعودی دیده شد که به نوعی مخالفت آنها با برجام تعبیر شد. حال که تلاش برای احیای برجام یا توافق مشابه در جریان است، به نظر میرسد عربستان سعودی استقبال کرده است. به عنوان سفیر، آیا گمانهزنیهای رسانهای مبنی بر تمایل عربستان به میزبانی مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا صحت دارد؟ آیا پیشنهادی به شما داده شده؟ و نگاه عربستان نسبت به تنشزدایی بین ایران و آمریکا در این مقطع چیست؟
عربستان سعودی برابر اظهارات مسئولان با اولویت حفظ صلح، ثبات و آرامش در منطقه سیاستهای خود را پیش میبرد و تلاش میکند شرایط منطقه را آرامتر و صلحآمیزتر کند. تصور من این است که اولویت سعودیها در این مرحله حفظ آرامش، صلح و ثبات منطقهای است. بر این اساس ما شاهد حمایت عربستان از روند اخیر مذاکرات هسته ای بوده ایم.
آیا پیشنهادی برای میزبانی مذاکرات غیرمستقیم از سوی عربستان ارائه شده است؟ چرا که کشورهای متعددی به عنوان گزینه مطرح شدهاند.
اگر من بگویم اطلاعی ندارم، این را به حساب نقص اطلاعات من بگذارید.
ایده خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی پتانسیل خوبی برای همکاری ایران و عربستان دارد
بحثهایی که در همین چند ماه اخیر در جریان مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا مطرح شد، مربوط به تشکیل کنسرسیوم هستهای منطقهای بود. حالا درست است که این بحث خیلی خام بود، یعنی تجاوز رژیم صهیونیستی و ایالات متحده که رخ داد، این موضوع هم جزو بحثهایی بود که فعلاً به حاشیه رانده شده است. فکر میکنید که زمینه همکاری در حوزه انرژی صلحآمیز هستهای بین ایران و عربستان سعودی وجود داشته باشد؟
خوب، فکر میکنم این موضوع کاملاً تکنیکی است و شاید پاسخ من نتواند همه ابعاد آن را در بر بگیرد؛ اما به صورت اجمالی همان شکلی است که فرمودید، یعنی نوعی همکاری در قالب کنسرسیوم. حالا با چه شرایطی، به هر صورت این موضوع مرتبط است با اهل فن. اما یک نکته دیگر هم هست که کاملاً مثبت است و امکان همکاری را فراهم میکند؛ آن هم موضوع خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی است.
این ایده قبل از انقلاب اسلامی ایران توسط ایران مطرح شد، سپس مصر به آن پیوست و بعد به عنوان یک ایده و شاخص در همکاریهای منطقهای خودش را نشان داد. اخیراً ایران مجدداً بر آن تأکید کرده و میتواند همکاریهای منطقهای را در این زمینه به همراه داشته باشد؛ یعنی در قالب مخالفت با سلاحهای کشتار جمعی در غرب آسیا به طور کلی، و نه فقط در خلیج فارس، یعنی دایرهای وسیعتر دارد. همچنین میتواند نگرانیهای احتمالی موهومی که درباره برنامه هستهای ایران وجود دارد را با تأکید بر این طرح یا ابتکار، در منطقه و با همکاریهای منطقهای از بین برد. فکر میکنم در اینجا هم زمینه همکاری وجود دارد.
آیا ایدهای که فرمودید اکنون به شکل عملی بین ایران و عربستان در حال بحث است؟ یعنی دربارهاش رایزنیهای فعالی صورت میگیرد؟
به طور مشخص نه، به طور جزئی نه؛ ولی به صورت یک ایده در حقیقت مطرح است. اما اینکه ایران و عربستان سعودی فعلاً نشسته باشند و روی جزئیات این موضوع صحبت کنند، خیر.
همکاری ایران و عربستان در منطقه به نفع صلح، ثبات و امنیت منطقه است
یکی از مسائلی که در شاید 10 تا 15 سال اخیر به طور مشخص بین ایران و عربستان سعودی منجر به اختلاف و شکاف شده، برخی مسائل منطقهای بوده است. الان به نظر میرسد یکی از حوزههایی که ایران و عربستان سعودی تمایل دارند، حداقل از حواشی که ما میبینیم، در این زمینهها همکاری کنند و به نوعی ثبات و امنیت را به منطقه بازگردانند. برنامه تهران و ریاض برای تبدیل فضای رقابتی به فضای تعاملی در پروندههای منطقهای چیست؟ فکر میکنید این امکانپذیر باشد با توجه به آنچه در گذشته تجربه کردهایم؟
این منطقه، یعنی خلیج فارس و غرب آسیا، همواره با موضوعات و پروندههای منطقهای عجین بوده است؛ قبل از اینکه یک پرونده بسته شود، پرونده دیگری باز شده است و لذا ما با تعدد این پروندهها مواجهیم. شرایطی که امروز تجربه میکنیم با سالها و دهههای گذشته متفاوت است و فکر میکنم با توجه به شرایط کنونی، امکان گفتگو و همکاری بین ایران و عربستان در این پروندهها وجود دارد که به نفع صلح، ثبات و امنیت منطقه باشد. در واقع، آنچه در منطقه شکل گرفته و شکل میگیرد اگر کشورهای منطقه با همکاری جمعی و توافق به آن نگاه کنند، امکان معالجه، مدیریت و حل این پروندهها وجود دارد. من فکر میکنم ایران و عربستان سعودی ظرفیت و توان همکاری در این حوزهها را دارند. همچنین موضوعاتی مثل امنیت منطقه، که از مسائل مهم بین عربستان و کشورهای منطقه است، کاملاً امکان گفتگو وجود دارد و ایران و عربستان میتوانند همکاری نزدیکی داشته باشند.
پتانسیل ایران و عربستان برای تعریف ساختار نوین امنیت منطقه
یکی از چالشهایی که همیشه منطقه ما با آن مواجه بوده، خرید امنیت از خارج منطقه است. چیزی که جمهوری اسلامی ایران در دو دهه اخیر، حتی قبلتر از آن در قطعنامه 598، با طرحها و ایدههایی مانند طرح هرمز یا طرح مناره به آن پرداخته است. فکر میکنید کشورهای منطقه، منظورم تمام کشورهای منطقه است نه فقط عربستان سعودی، به این نتیجه و باور رسیدهاند که امنیت باید درونزا باشد و همه با هم در مسیری حرکت کنند که امنیت توسعهمحور ترویج شود؟
این موضوع بسیار مهمی است که اشاره کردید. یعنی ما باید مناسبات خود را با کشورهای منطقه از سطح دوجانبه به همکاریهای جمعی، منطقهای و چندجانبه برسانیم. در موضوعات متعددی که برای همه ما مهم است، از جمله امنیت، صحبت کنیم و سپس به سمت ساختار نوین امنیت منطقه بیندیشیم. ممکن است این افق دوردستی باشد، اما باید به آن مسیر حرکت کنیم. امنیت در منطقه برای همه مهم است، برای هشت کشور خلیج فارس، اما مبنای امنیت چیست؟ در گذشته امنیت مبتنی بر امنیت نظامی بود، ولی امروزه این ایده در خلیج فارس تغییر کرده است. حتی مسئولان سعودی اعلام کردهاند که از امنیت ژئوپولیتیک محور فاصله میگیرند و به امنیت توسعهمحور میاندیشند. بنابراین مبنای امنیت در منطقه در حال دگرگونی و بازنگری است. این نکته همیشه مورد توجه جمهوری اسلامی ایران بوده که امنیت خریدنی نیست؛ سلاح خریدنی است اما امنیت نه.
نکته دوم این است که امنیت با مشارکت همه کشورهای خلیج فارس ایجاد میشود. ما وقتی درباره امنیت صحبت میکنیم، از امنیت جزئی یا بخشی صحبت نمیکنیم که مثلاً فقط در جنوب خلیج فارس پارادایم امنیتی خاصی شکل بگیرد ولی شمال آن مستثنا باشد و منطقه به دو قطبی مبتلا شود؛ چنین قطبیسازی در گذشته آفتی بوده، ولی امروز کشورهای منطقه و حتی رسانهها و اندیشکدهها کاملاً این را میشنوند که امنیت منطقه باید با مشارکت همه کشورها باشد. این نکته دوم، همواره مورد توجه ایران بوده و امروز کاملاً در ادبیات کشورهای خلیج فارس مشاهده میشود، حتی به تصریح و نه فقط به صورت ضمنی، در رسانهها و اندیشکدهها درباره مشارکت هشت کشور خلیج فارس مطرح میشود.
نکته سوم این است که امنیت درونزاست، یعنی منشاء امنیت خود کشورهای خلیج فارس هستند و همکاری بین آنهاست.
ما در سالهای گذشته دستاوردهایی هم داشتیم؛ اولین نامه شورای همکاری خلیج فارس را که توسط امیر مرحوم کویت در سال 2017 به ایران ارائه شد، وزیر خارجه کویت به ایران آمد و نامهای را به طرف ایرانی داد که پاسخ مثبت گرفت. سپس در سال 1398 طرح هرمز توسط رئیس جمهور وقت، آقای دکتر روحانی، در سازمان ملل ارائه شد. متعاقب آن طرحهایی مثل مودت، مجمع گفتگوهای منطقهای و طرح مناره از طرف ما و از طرف عربستان یا بهتر بگویم شورای همکاری هم ایده امنیت درون زا مطرح شد. ما قبل از همه اینها بند 8 قطعنامه 598 را داریم که ایران، عراق و کشورهای شورای همکاری را به همکاری دعوت میکند و دبیرکل سازمان ملل میتواند این موضوع را پیش ببرد. بنابراین از لحاظ مفهومی و نظری، دیدگاههای دو طرف شمال خلیج فارس و جنوب آن در حال شکلگیری است و این ایدهها باید روی میز قرار بگیرند، گفتگو شوند و به ایده مشترکی بین همه این کشورها تبدیل شوند.
این صرفاً یک ایده نیست، بلکه دو بار کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، ایران و عراق در سازمان ملل با هم نشستند که برای اولین بار است چنین نشستی برگزار شد. یک بار هم وزرای خارجه شش کشور شورای همکاری و ایران در دوحه با هم نشستند. این ایده کاملاً در گفتگوهای فیمابین ما و شورای همکاری جاری است که ایران، کشورهای شورای همکاری و عراق باید با هم بنشینند و صحبت کنند؛ هم برای رفع مشکلات و هم برای بهرهبرداری مشترک از امکانات.
آیا این ایده تبدیل به پیشنویس شده است؟ یعنی به طور مشخص بدانیم که انتظارات جمهوری اسلامی ایران از کشورهای منطقه چیست و انتظارات مثلاً سایر کشورها از ایران چیست؟ یا هنوز فقط در حد رایزنیهای سیاسی است؟
هم رایزنیهای سیاسی انجام شده و هم طرحها و ابتکاراتی که از طرف ایران و همچنین برادران ما در شورای همکاری خلیج فارس ارائه شده است. بنابراین ما اکنون از نظر ایدهپردازی و ابتکار واقعاً اقدامات مهمی داشتهایم؛ یعنی دیگر در خلأ صحبت نمیکنیم. تصور من این است که این ایده در آینده بیشتر مورد موشکافی قرار خواهد گرفت و حرکت رو به جلو خواهد داشت. دیروز در گفتگوهایی که آقای دکتر لاریجانی با وزیر خارجه عراق داشتند، بیانیهای از وزارت خارجه عراق صادر شد که بر همین گفتگوهای منطقهای ایران، عراق و کشورهای شورای همکاری در قالب بند 598 تأکید داشت.
امروزه ما با یک اشتراک نظر و تفاهم روبرو هستیم که ما فرزندان این منطقهایم، این منطقه متعلق به همه است، امنیت برای همه مهم است و غیرقابل تفکیک است، توسعه برای همه مهم است و غیرقابل تفکیک است. ما اکنون با ایده مشارکت همگانی در خلیج فارس مواجه هستیم و فکر میکنم این ادبیات که اکنون رونق گرفته باید به گفتمان رایج چه در طرف ایرانی، چه در طرف عراقی و چه در اعضای شورای همکاری خلیج فارس تبدیل شود. تأکید میکنم که در روزنامهها و اندیشکدههای سعودی هم کاملاً این صحبتها درباره امنیت فراگیر و نقش همه کشورهای خلیج فارس شنیده میشود. این ایده بسیار مبارک و مایه خیر برای همکاریهای آینده منطقه خلیج فارس است.
در دهههای گذشته ما واقعاً گرفتار قطبینگری و دوگانه سازی بودیم، ولی اکنون میتوانیم با اراده خود، همکاری دستهجمعی، بلندمدت و منطقهگرایی را ترویج کنیم.
عبور از موانع فرامنطقه ای در توسعه رابطه تهران-ریاض سخت نیست
فکر میکنید بازیگران فرامنطقهای که بعضی از کشورهای منطقه اتحادهای استراتژیک با آنها دارند، چه نگاهی خواهند داشت؟ آیا آنها را مانعی جدی میدانید یا فکر میکنید در طرف مقابل ارادهای وجود دارد که از آن مانع عبور کند و به امنیت درونزا برسند؟
طبیعتاً اگر آنها فقط به منافع خود فکر کنند، نمیخواهند که کشورهای منطقه به نوعی همگرایی برسند و خودشان متکفل امنیت منطقه شوند، بنابراین دیدگاه رضایتبخشی نسبت به این موضوع ندارند. اما فکر میکنم با ایدهای که اکنون در منطقه شکل گرفته و با پیگیریهایی که انجام میشود، اعم از اندیشکدهها، رسانهها و مسئولان رسمی، اگر این ایده مستقر شود و به سمت ساختارسازی و سازندگی پیش برود، ما میتوانیم از این مانع عبور کنیم و عبور از این مانع خیلی مشکل نیست.
عربستان در محکومیت تجاوز به ایران سنگ تمام گذاشت
بعد از تجاوز رژیم صهیونیستی و ایالات متحده، واکنشهای مختلفی از سوی کشورهای منطقه و فرامنطقهای دیده شد. برخی واکنشها ناامیدکننده بود و برخی نویدبخش روزهای بهتر. شما که آن زمان در ریاض بودید، واکنش عربستان سعودی به این تجاوز را چگونه میتوانید توصیف کنید؟ در پایان خاطرهای هم از آن 12 روز داشته باشیم و بگویید عربستان در آن مقطع چه رویکردی داشت.
اولین تماس را وزیر خارجه سعودی با آقای دکتر عراقچی گرفت و ضمن تسلیت و همدردی، حمایت خود را از ایران اعلام کرد.
صبح روز تجاو آقای جاسم البدیوی به من تلفن زد و گفت ما همدردی و تجاوز را محکوم میکنیم و در انتظار تماس با آقای دکتر عراقچی هستیم تا شخصاً تسلیت و همدردی بگویم و بیانیهای هم صادر خواهیم کرد.
عربستان سعودی بلافاصله بیانیه بسیار محکمی صادر کرد که در آن از واژه «تجاوز» استفاده شده بود، نه صرفاً «هدف قرار دادن»؛ کلمات محکمی مثل «ادانه» و «استنکار» شدید به کار رفته بود که نشاندهنده محکومیت شدید عربستان بود.
سپس تماس تلفنی امیر محمد ولیعهد با آقای دکتر پزشکیان برقرار شد و پس از آن بیانیه مفصلی صادر شد که وزارت خارجه جزئیات آن را اعلام کرد. آمریکاییها که به ایران تجاوز کردند، باز سعودیها بیانیه دادند و آن را محکوم کردند؛ سعودیها در موضع رسمی و بیانیههای خود سنگ تمام گذاشتند. متعاقب آن، شورای همکاری، سازمان همکاری اسلامی که مقر آن در عربستان است، و همچنین اتحادیه جهان اسلام بیانیه دادند و این تجاوز را محکوم کردند.
رسانههای داخلی عربستان سعودی تجاوز اسرائیل به ایران را ادامه تجاوزات 1948، 1956 و 1973 دانستند و خوی تجاوزگری اسرائیل را مورد تأکید قرار دادند.
در شبکههای تلویزیونی سعودی که بخش خصوصی بودند و تلاش میکردند دیدگاههای دو طرف را رعایت کنند، نیز این رویکرد دیده شد. من با چند شبکه عربی خصوصی مصاحبه کردم و تمام اظهارات دفاع از ایران و محکومیت رژیم صهیونیستی کاملاً پوشش داده شد.
فکر میکنم ما در میدان، با توان و ابتکار نیروهای مسلح، فرماندهی معظم کل قوا، ارتش و سپاه توانستیم دشمن را منکوب کنیم. در فضای رسانهای منطقهای نیز اقدام ایران به عنوان دفاع مشروع تلقی شد و رسانهها و مقامات سعودی در دفاع از مردم و ایران و در محکومیت تجاوز مواضع مثبتی داشتند که این موضوع مهمی در مناسبات دو کشور ثبت شد.
جدا از موضع رسمی، آیا تلاشی از سوی عربستان سعودی برای متوقف کردن تجاوز صورت گرفت، با توجه به رابطه آنها با ایالات متحده؟
به نظرم احتمالاً چنین تلاشی شده است.
همکاری ایران و عربستان عرصه را بر رِژیم صهیونیستی تنگ خواهدکرد
و کلام آخر؟
در امتداد بحث منطقهگرایی باید بگویم که ما اعضای این منطقهایم، هشت برادر هستیم که در خوبیها، خوشیها و سختیها با هم زندگی میکنیم. باید به پیش برویم، شریک هم هستیم و این همکاری میتواند عرصه را بر رژیم غاصب، اشغالگر، نسلکش و متجاوز صهیونیستی ببندد.
این که ادعا شود اسرائیل میتواند عضوی از منطقه باشد و نظم نوین منطقهای را با مشارکت آن برقرار کنیم، ایدهای موهومی است و هرگز محقق نخواهد شد. با همکاری مشترک ایران، عربستان، عراق و همه اعضای شورای همکاری خلیج فارس دست در دست هم میدهیم و انشاءالله منطقهای مبتنی بر توسعه و پیشرفت میسازیم.