ایران پرسمان - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محمدصدرا مرادی| وقتی میگوییم رژیم صهیونیستی در جنگ تحمیلی 12 روزه علیه ایران شکست خورد، این صرفا یک واکنش احساسی و هیجانی و از سر وطندوستی نیست. اینکه رژیم صهیونیستی نتوانست به هیچکدام از اهداف اعلامی و تعیینشده خود در این جنگ برسد، صرفا یک گزاره تحلیلی نیست. واقعیتها و شواهد موجود نشاندهنده خطای محاسباتی دشمن درباره جنگ با ایران و اهداف تعیینی آن است. شاید بتوان گفت مهمترین پیام جنگ 12 روزه، ضعف موساد در برآورد مختصات فکری و رفتاری جامعه ایران است. شکست موساد موضوع بسیار مهمی است و برای رژیم هزینهساز شده است.
بازار ![]()
نتانیاهو از ابتدای جنگ، در چندین نوبت اهداف خود از تجاوز به خاک ایران را اعلام و تشریح کرد. حالا با گذشت بیش از 40 روز از زمان توقف جنگ، آشکار شدن تدریجی واقعیتهای جنگ نشان میدهد او در رسیدن به این اهداف، کاملا ناکام مانده است. خاصه میزان تحقق هدف بلندپروازانه او مبنی بر تغییر نظام سیاسی در ایران، اکنون کاملا شفاف است. بلافاصله پس از توقف جنگ، نتانیاهو در بیانیهای، رژیم صهیونیستی را پیروز(!) نبرد 12 روزه اعلام کرد اما این بیانیه او با واکنش تحلیلگران و رسانهها مواجه شد و این صاحبنظران و رسانهها با اشاره به واقعیتهای جنگ، به او یادآوری و گوشزد کردند ادعاهایش بیاساس است. چندی پیش روزنامه تلگراف در گزارشی، با افشای برخی حملات ایران به پایگاههای مهم نظامی رژیم صهیونیستی و خسارات هنگفتی که این حملات به رژیم وارد کرده، نوشت وقتی نتانیاهو سیاست سانسور و پنهانکاری واقعیات جنگ را در پیش گرفته است، قضاوت درباره نتایج این جنگ و پیروز واقعی آن، پیچیدهتر میشود. در واقع تلگراف به این نکته مهم اشاره کرد که با توجه به تلاش تلآویو برای پنهان کردن خساراتی که در جنگ متحمل شده، ادعای نتانیاهو مبنی بر پیروزی در این جنگ، فاقد اعتبار است. چندی قبلتر، نشریه میدل ایست آی، یکی دیگر از واقعیتهای پنهان جنگ را فاش کرد. این نشریه به نقل از منابع آگاه خود در کشورهای عرب نوشت: مقامات 3 کشور عرب بر اساس اخبار دریافتی خود به این نتیجه رسیدند که پیشنهاد آتشبس، نخستینبار توسط نتانیاهو مطرح شد و نخستینبار نخستوزیر رژیم صهیونیستی بود که در روزهای پایانی جنگ از ترامپ خواست از طریق واسطهها ایران را متقاعد کند جنگ متوقف شود. در واقع این افشاگری میدل ایست آی نیز گزارهای است که اعتبار ادعای نتانیاهو درباره نتیجه جنگ تحمیلی 12 روزه علیه ایران را زیر سوال میبرد. در این 40 روز پس از توقف جنگ، رسانهها و صاحبنظران متعددی با افشای برخی اتفاقات جنگ؛ همچنین تحلیل واقعیتهای آن، این مهم را گوشزد کردند که روایت دقیق و واقعبینانه نتیجه جنگ، چیزی نیست که نتانیاهو میگوید. در بین این رسانهها اما شاید گزارش اخیر فارن پالیسی، مهمترین مورد از اذعان رسانههای غرب به شکست رژیم صهیونیستی در پیگیری اهداف جنگ بوده است. بر اساس گزارههای مشهود، مهمترین هدف این جنگ از نظر نتانیاهو، تغییر نظام سیاسی ایران بود. نتانیاهو چندینبار بر پیگیری این هدف تاکید کرده بود. او حتی تلاش کرد مستقیما با مردم ایران گفتوگو کند. دستور کار موساد برای رضا پهلوی در طول جنگ تحمیلی 12 روزه نیز به وضوح نشان داد این موضع نتانیاهو صرفا یک عملیات روانی نیست و او واقعا به دنبال تغییر نظام ایران از طریق تحمیل جنگ بود. موساد بر این باور بود جامعه ایران دارای شکافهای گسترده و عمیقی است و به محض حمله به ایران و فعال شدن برخی عناصر اپوزیسیون، رژیم صهیونیستی میتواند نسبت به شورش، ناامنی و تجمعات اعتراضی در خیابانهای ایران علیه جمهوری اسلامی کاملا امیدوار باشد. اما در عمل، واقعیت آنقدر شفاف است که نیازی به مجادله نیست. مردم ایران یک «نه» بزرگ به نتانیاهو گفتند. البته واقعیت تنها به بیاعتنایی مردم ایران به پیشنهاد نتانیاهو برای تقابل با جمهوری اسلامی محدود نمیشود. آنچه را فارن پالیسی در شماره اخیر خود به آن اشاره کرد باید فراتر از مختصات پیامدهای جنگ ارزیابی کرد. بر اساس گزارش فارن پالیسی، جنگ تحمیلی 12 روزه علیه ایران، یک تغییر نسل مهم را در ایران موجب شد. فارن پالیسی نوشت جوانان ایرانی و نسلهایی که جنگ عراق علیه ایران را ندیده بودند و در 3-2 دهه اخیر به واسطه ترویج اینترنت و شبکههای اجتماعی و ماهوارهها، نسبت به سیاستهای جمهوری اسلامی بویژه در قبال غرب و آمریکا؛ نیز سیاستهای منطقهای ایران، خاصه در قبال جبهه مقاومت منتقد بودند، با وقوع جنگ اخیر، به یک فهم واقعبینانه در قبال این سیاستها رسیدهاند. نویسنده فارن پالیسی در همینباره نوشت نسلهای جدید ایران نهتنها بدرستی دیدگاههای آیتالله خامنهای مبنی بر بیاعتمادی به آمریکا و غرب و ضرورت گسترش عمق استراتژیک از طریق تقویت جبهه مقاومت در منطقه پی بردند، بلکه اکنون خود این جوانان خواستار پیگیری این سیاستها و بویژه تقویت جبهه مقاومت شدهاند. گزارش فارن پالیسی دارای نکات و پیامهای بسیار مهمی است اما مهمترین آن که موضوع این بحث است، ارتباط محتوای این گزارش با سیاستها و اهداف تعیینشده نتانیاهو از به راه انداختن جنگ علیه ایران است.
گزارش فارن پالیسی به وضوح میگوید محاسبات موساد در هدفگذاری جنگ بویژه هدف براندازی در ایران کاملا اشتباه بوده است.
بر اساس گزارشهای موساد و ادعاها و القائات آن بخش از اپوزیسیون ایرانی که اکنون با رژیم صهیونیستی به اصطلاح بُر خوردهاند، حوادث پاییز 1401 مهمترین و بارزترین شاهد بر شکافهای عمیق و گسترده اجتماعی در ایران بود. در واقع نتانیاهو به این نتیجه رسیده بود جنگ علیه ایران، همان جرقهای است که باعث فعال شدن گسلهای حوادث پاییز 1401 میشود اما جنگ به وضوح به نتانیاهو ثابت کرد برآوردهای موساد و القائات اپوزیسیون ایرانی درباره واکنش مردم ایران به جنگ کاملا اشتباه است. مطلقا نباید در دام این ادعا افتاد که جنگ 12 روزه مقدمهای برای پروژه تغییر نظام سیاسی در ایران بود و رژیم صهیونیستی اکنون به دنبال عملیاتی کردن فازهای جدید آشوب و ناامنی در ایران است تا طی یک پروسه میانمدت، این هدف محقق شود؛ نه! رفتار و اظهارات نتانیاهو به وضوح نشان میدهد او و افسران موساد پیشبینی میکردند آشوب و ناامنی در خلال جنگ رخ خواهد داد. به همین دلیل نهتنها وارد گفتوگو با مردم ایران شدند، بلکه به برخی مراکز مربوط به تامین نظم و امنیت کشور از جمله فراجا، پلیس فتا، برخی پایگاههای بسیج و حتی هلالاحمر و در نهایت زندان اوین حمله کردند. پروژه کاملا مشخص بود اما ناکام ماندند. البته ماجرا صرفا به عدم همراهی مردم ایران با نقشه خطرناک رژیم صهیونیستی محدود نمیشود. جنگ باعث واقعگرایی بخش مهمی از جامعه بویژه نسل جوان شد؛ همان نکته مهمی که فارن پالیسی به آن اشاره کرد. آنچه فارن پالیسی به آن اشاره کرد، در فضای جامعه کاملا قابل رصد و مشاهده است. بخش مهمی از جامعه که قبل از جنگ، منتقد سیاست خارجی جمهوری اسلامی بویژه سیاستهای نظام در قبال جبهه مقاومت بودند، اکنون تغییر دیدگاه دادهاند. از حضور تیپها و ذائقههای متنوع در تجمعات، نماز جمعه و مراسم تشییع پیکرهای مطهر فرماندهان و شهدای جنگ گرفته تا ابراز دیدگاه در فضای مجازی، مصادیق بروز این تغییر دیدگاه است. در واقع آنچه نتانیاهو نسبت به آن چشم طمع داشت، اکنون به یک فرصت و ظرفیت برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است. اگر در چشم موساد و نتانیاهو اختلافات، انتقادات و اعتراضات به عنوان تعمیق شکافهای اجتماعی تلقی و این موضوع به ظرفیت زمینهساز برای شورش علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده بود، اکنون مشخص شده است این تهدید تبدیل به یک فرصت برای ایران شده. در واقع بخش مهمی از آنچه نتانیاهو بر آن به عنوان ظرفیت مردمی در ایران برای تغییر نظام حساب کرده بود، اکنون به یک ظرفیت مهم اجتماعی برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است. به همین خاطر آنچه رژیم صهیونیستی تحت عنوان عامل زمینهای برای تغییر جمهوری اسلامی تصور و تلقی میکرد، از بین رفته است. در چنین شرایطی، نخستوزیر رژیم صهیونیستی چگونه میتواند همچنان از پیگیری هدف تغییر نظام در ایران سخن بگوید؟
ماجرا تمام شده است؛ لااقل برای 30-20 سال دیگر. او به جوانان ایرانی و نسلهای جدید مردم چشم دوخته بود و حالا مشخص شده در یک هاله توهمی گرفتار بوده است. بنابراین بدیهی و طبیعی است این هدف رژیم صهیونیستی نهتنها در خلال جنگ تحمیلی 12 روزه محقق نشد، بلکه چشماندازی برای تحقق آن نیز قابل تصور نیست. بر همین اساس میتوان گفت گزارش فارن پالیسی به واقعیتی اشاره میکند که نهتنها بیانگر شکست رژیم صهیونیستی در پیگیری هدف تغییر نظام سیاسی ایران است، بلکه گویای این است که جنگ 12 روزه، به مثابه ملاتی بوده که بخشی از شکافهای اجتماعی ایران را نیز پر کرده است.
به همین خاطر تحلیلگران معتقدند نهتنها هدف نتانیاهو برای تغییر نظام سیاسی در ایران محقق نشد، بلکه جنگی که به راه انداخت باعث ایجاد یک پدافند ملی در ایران شد. در واقع با وجود این پدافند ملی، تغییر نظام سیاسی در ایران حالا بسیار دورتر از دسترس رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. به همین خاطر براندازی جمهوری اسلامی، برای نتانیاهو به یک آرزوی دستنیافتنی تبدیل شد. اگرچه او همچنان مدعی است دنبال براندازی جمهوری اسلامی است اما واقعیت این است که او با جنگی که علیه ایران به راه انداخت، پایههای روابط ملت و حکومت را در ایران تحکیم کرد. ریشه این خطای استراتژیک، محاسبات اشتباه از واکنش مردم ایران بود. شاید اگر برآورد موساد از واکنش مردم ایران واقعبینانه بود، هرگز جنگی رخ نمیداد! کما اینکه اکنون نیز با خود میگویند فایده این جنگ چه بود؟
واقعیت آن است که جنگ 12 روزه درست همان زمانی که اولین پیام رهبر انقلاب از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد، برای رژیم صهیونیستی تمامشده بود. صهیونیستها زمانی فهمیدند جنگ را باختند که استحکام نظام جمهوری اسلامی مشخص شد و زمانی مهر شکست بر پیشانیشان خورد که مردم به خیابان آمدند، البته برای دفاع از کشور و نیروهای مسلح خود و برای ابراز مطالبه بیچاره کردن دشمن.